روزنامه آفتاب یزد
1396/05/07
بنیتا با لالایی مادر به خواب ابدی رفت
آفتاب یزد - گروه اجتماعی: بعد از یک هفته دوری بنیتا دوباره به آغوش مادر بازگشت. بنیتای کوچک شهرمان با لباسی سفید، پرهای شکسته و بیجان به آغوش مادر بازگشت. هرچه مادر ضجه زد بنیتا چشمهایش را باز نکرد و دیگر نخندید. مادر آخرین لالایی را در گوش دختر 8ماههاش خواند و با او خداحافظی کرد. همسایهها و تهرانیهای زیادی آمده بودند تا بنیتای معصوم شهرشان را بدرقه کنند. مادر از میان آنها گذشت و تن نحیف و رنجور بنیتا را به خاک سرد و روح بلند و معصومش را به خدا سپرد.فردای خداحافظی مادر و پدر از بنیتا بود که متهمان مرگش را برای بازسازی صحنه سرقت به محل مشیریه تهران آوردند. پیش از آن که متهمان بیایند مادر بنیتا از خانه بیرون میآید اما تاب و توانی در بدن ندارد، انگار نمیتواند با عاملان مرگ دخترش روبرو شود، روی آسفالت داغ خیابان به زانو میآید و اشکهایش هنوز به نقطه پایان نرسیده است. با چشمانی که در حسرت دیدار دوباره بنیتا مانده و خیس از اشک است میگوید: «اینها را باید جلو چشم پدر و مادرشان زجرکش کنند.»
حسن قلعهنوعی پدر بنیتا هم میگوید:
«چرا با یک فیش حقوقی اجازه دادند فردی که 130 فقره دزدی داشته است، آزاد شود؟»
**صحنه بازسازی جرم
قوه قضائیه مصمم به برخورد قاطع است و به چنین پروندههایی سرعت میدهد تا به جای نمایندگان مجلس خلا قانون حمایت از کودکان را به نوعی پر کند. از صبح ولولهای در ساعت 10:15 جمعه (دیروز) در محله پیچید. نیروی انتظامی، امنیت کامل را برقرار کرد و دو متهم به صحنه جنایتشان باز میگردند. مردم نفرت خود را با شعارهایی که میدهند نشان میدهند و همه خواستار اشد مجازات برای متهمان هستند.
پدر بنیتا ماشین را روشن میکند. میرود تا در خانه را ببندد که متهم سوار ماشین میشود. پدر بنیتا هم خودش را روی ماشین میاندازد. میگوید: «آن روز داد میزدم؛ بچهام، بچهام تو ماشینه.» تمام سنگینی دلش را با چند مشت روی شیشه میکوبد شاید شیشه بشکند و دستش به متهم به قتل دخترش برسد. شیشه جلو ماشین هم مانند دل خودش میشکند و با دستی خونآلود و چشمانی پر اشک ادامه میدهد مسیر که او روی ماشین بوده را نشان میدهد و میگوید: «اینجا... اینجا من را انداختند زمین. داد زدم؛ بچهام... بچهام در ماشین است. اما آنها رفتند. با یکی از بچههای محله که ماشین داشت دنبالشان گشتم اما دیگر پیدایشان نکردم.»
حالا قرار است متهم به قتل بنیتای 8ماهه حرف بزند. از گرما عرق کرده است و خیلیها را یاد گرمایی که بنیتا در ماشین پدر کشیده بود، میاندازد. اول رویش را به آسمان میکند و میگوید: «خدایا...» بعد از مکثی از پدر بنیتا میخواهد که از حقش نگذرد و میگوید: «من هم دو تا بچه اندازه بنیتا دارم. ماشین را که دزدیدم رفتم قیامدشت که این (همدستش) را سوار کنم. این هم آمد دو سه تا تیکه از لوازم ماشین را برداشت و گفت من نمیآیم. من را ول کرد و رفت.» اما شعارهایی که میدادند او را دوباره سرافکنده میکند. همدستش میگوید: «من بهش (متهم به قتل بنیتا) گفتم، اومدی جنس به من بدهی نیامدی دزدی کنی که. وقتی دزدی کرد من خودم را رساندم فقط ببینم بچه سالم است یا نه. بهش گفتم بچه را با یک آژانس تحویل بده. بعد رفتم.»
**جستجوی پلیس و همکاری مردم
به گزارش ایسنا، سردار محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از بازسازی صحنه جرم جزئیات وقوع قتل بنیتا را تشریح کرد و در جمع خبرنگاران گفت: از مردم تشکر میکنم که در این مدت هر چه خبر و صحنههایی مشاهده کردند که مشکوک بوده به پلیس آگاهی خبر دادند به شکلی که در حدود هشت استان مختلف هر مورد مشکوکی که در موارد مختلف همچون خرید پوشک و لوازم بچه بوده است مردم به پلیس خبر دادهاند. ما نیز به همکارانمان در استانها درباره این موضوع اطلاعرسانی کردهایم و گزارشات رسیده توسط همکاران ما احراز هویت شد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در تشریح قتل بنیتا گفت: «از لحظه اولیه که خبر به ۱۱۰ و کلانتری محل اعلام میشود واحد تجسس وارد عمل میشود و در خصوص این موضوع تشکیل پرونده انجام میشود. از یک ساعت پس از روی دادن این جرم نیز ماموران کلانتری کار خود را آغاز میکنند. همه موارد از جمله اعلام پلاک خودرو و کنترل دوربینها به صورت همزمان انجام شده است.»
وی ادامه داد: «متهمان مسیر کوتاهی را طی میکنند تا به محدوده و محل سکونت خود برسند. متاسفانه کودک را در خودرویی که شیشههایی آن بالا و درها بسته بوده اما قفل نبوده رها میکنند و از محل دور میشوند. در این مدت پیگیری پلیس به صورت مداوم ادامه داشته و چندین ماموریت در خصوص این موضوع توسط پلیس انجام میشود تا اینکه نهایتا روز سهشنبه با اقدامات پیچیده پلیسی محدوده حضور متهمان شناسایی میشود.»
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در خصوص تماس فردی با پلیس و دادن اطلاع در خصوص این حادثه گفت: «تماسی از سوی فردی داشتیم به عنوان یک گزارش که تنها یک اسم کوتاه بود و این اقدام نیز همزمان با دستگیری سارقان رخ داد. این فرد نیز در محدوده نبود و تنها یک اسم اعلام شده بود.»
وی افزود: «اقدامات همکاران ما در محدوده آغاز شد و ضمن استقرار موفق شدند فرد اول را دستگیر کنند اما فرد دوم متواری شده بود. نهایتا حدود ساعت ۱۰شب محل استقرار این فرد را شناسایی کردیم و مامورانی که در این محل مستقر شده بودند دیدند مقداری پوشک و شیرخشک توسط خانوادهای که در آن واحد بوده است خریداری شده، این موضوع امیدهایی را برای سالم بودن کودک ایجاد کرد اما بعدا مشخص شد که لوازم برای پسربچهای ۹ماهه که برادرزاده متهم بوده است خریداری شده است.»
محمدیان ادامه داد: «پس از دستگیری متهم ابتدا منکر و بعدا اقرار کرد که کودک و خودرو را رها کرده و پس از نشان دادن محل خودرو متاسفانه با صحنه دلخراش فوت کودک مواجه شدیم.»
وی تاکید کرد: «بیش از ۳۵ سرفصل کاری را در خصوص این پرونده دنبال کردیم اما اگر نشانهای از دوربینهای سطح شهر داشتیم چهار روز پیگیری ادامه پیدا نمیکرد. متهمان مسافت کوتاهی را پیمودهاند و از مقابل دوربینها عبور نکردهاند. یک ساعت و نیم بعد از وقوع جرم خودرو را رها کردند و از هیچ محدوده ترافیکی یا مقابل دوربین کنترل ترافیک و یا سرعتسنج عبور نکردهاند.»
**چرا مجرم 130فقره سرقت آزاد شد؟
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره آزادی متهم و زمان آخرین دستگیری وی نیز افزود: «این فرد ۱۳۰ فقره سرقت داشته و با توجه به اینکه در آخرین مورد، پرونده وی در تهران تشکیل نشده است و در پاکدشت بوده با اتهام سرقت دستگیر شده، اما درباره آزادی وی و جزئیات آن مقام قضایی باید اظهار نظر کند. این فرد کمتر از یک ماه بوده که با اتهام سرقت دستگیر و سپس آزاد شده است.»
وی درباره جزئیات پیگیری این پرونده در پلیس آگاهی تهران بزرگ نیز گفت: «از یک ساعت پس از وقوع جرم ماموران کلانتری کار خود را آغاز کرده و معاون جنایی ما نیز که در مرخصی بود به محض اطلاع به صورت داوطلبانه مرخصی خود را لغو کرد و با حضور در محل کار خود، پیگیری این پرونده را آغاز کرد.»
محمدیان افزود: «دادستانی تهران و پاکدشت دستور پیگیری سریع این پرونده را صادر کردهاند و با توجه به عمق این فاجعه پیگیری سریع پرونده در دستور کار ما قرار گرفت و بازسازی صحنه در روز تعطیلی نیز به این دلیل صورت گرفته است تا صبح شنبه این پرونده به صورت کامل در اختیار دادستانی قرار گیرد.»
سایر اخبار این روزنامه
داستان این دو زن
مورد عجیب الهه کولایی
چرا کنگره آمریکا روسیه را تحریم کرد؟
زمستان غمبار این تابستان
این روزها در کنار کیفیت پایین برخی خودروهای صفر، بعضی مشتریان، خودرو
حفظ رضایت مخاطبان محترم تنها گزینه آفتاب یزد
قهرمان با برد شروع کرد
بنیتا با لالایی مادر به خواب ابدی رفت
گزارشی از یک کودکآزاری دیگرزندگیهانیه ۴ ساله در لانه کبوتر
آثار تشکیل معاونت دیپلماسی اقتصادی در وزارت خارجه
اصولگرایان زبان گفتگو بامردم را نمیدانند
رسانهها اضطراب بلاوجه درباره تحریم جدید ایجاد نکنند
دغدغه اصلی رهبر انقلاب اسلامی در خصوص کابینه
دکتر علی میرزامحمدی=جامعه شناس
علی حیدری=نائب رئیس هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی
آیت قیصربیگی=فعال سیاسی
حسن اسدی
احساس مسئولیتهای فراموش شده؟!