آیت قیصربیگی=فعال سیاسی

می‌گویند شکست یتیم است و پیروزی هزاران پدر دارد. این روزها با پیروزی دوباره حسن روحانی صاحبان پیروزی چنان زیاد شده‌اند که حتی کسانی که دیروز از هیچ تلاشی برای شکست روحانی فروگذار نبودند مدعی هستند! در این گیر و دار چنان فضا را شلوغ کرده‌اند که حتی عرصه را بر حامیان و دلسوزان روزهای سخت روحانی تنگ کرده‌اند. کسی که اگر در آن صحنه تاریخی گذشت نمی‌کرد شاید امروز رئیس‌جمهوری هم به اسم روحانی هم وجود نداشت تا عده‌ای بخواهند به اسم دفاع از وی یکی از چهره‌های تاثیرگذار در روی کار آمدن او را تخریب کنند! عارف یکی از آن چهره‌های تاثیرگذار است که امروز با موج تخریب‌ها نه از طرف رقیب بلکه از جانب دوستان به ظاهر دلسوز روحانی و جریان متبوع مورد مذمت قرار گرفته است. کسی که در میدان سیاست هیچ‌گاه سیاسی بازی نکرده است تا اینچنین گرفتار سیاسی بازی عده‌ای شود. من امروز از بغص‌های او سکوت سنگینی می‌بینم که هر دم در امید شکستن لب می‌گشاید، اما شکستن برای چی، برای کی، تا وقتی حتی کسانی که از تفکر اصلاح‌طلبی فقط رسیدن به هدف را به هر قیمتی طلب می‌کنند فارغ از اینکه اصل و اساس این تفکر جوهره‌ای اخلاقی دارد. از این منظر هر فرازی بُرد نیست و هر تواضعی باخت محسوب نمی‌شود. هر فریادی قدرت نیست و هر سکوتی ضعف تلقی نمی‌شود، چراکه گاهی اوقات برای ماندن باید رفت و امروز عارف از ذهن‌هایی که از سیاست فقط ظاهر رنگین و هیجانش را می‌خواهد، رفته است. او می‌رود تا بلکه طریق ماندن را به کسانی بیاموزد که سیاست را فقط برای پیروزی به هر قیمتی می‌خواهند. او برای ماندن حرمت‌ها می‌رود تا با زبان بی‌زبانی حجب و حیا را در عالم سیاست تفسیر کند. عارف سیاستمداری است که در بازی سیاست فیرپلی رو به زیبایی هرچه تمام‌تر بازی کرد. شگفت‌انگیز است رفتار برخی افراد که امروز تحت لوای اصلاحات می‌آیند و عارف را تخریب می‌کنند! عارفی که راه زنده نگاه داشتن اصلاحات را به‌خوبی به همه آموخت. او از قدرت‌طلبی گذشت تا جریان اصلاحات زلال باقی بماند. چارچوبی که عارف در عالم سیاست معرفی کرد مستطیلی به وسعت اخلاق بود. بازی‌کردن در این میدان هنر می‌خواست؛ هنر مردانگی، تواضع و گذشت. آری او گذشت و ما امروز به این گذشت‌ها نیاز داریم. او گذشت تا دیگران بمانند، حال که مانده‌اند خوب دارند پرشتاب از او می‌گذرند! و این رسم رفاقت نیست. جان کلام آنکه امروز عارف اوستاده چو شمع، روشن می‌سوزد و ما از این سوختن فقط روشنی خود را دیده‌ایم!