روزنامه آفتاب یزد
1396/05/07
احساس مسئولیتهای فراموش شده؟!
کسی که میخواهد پزشک شود معمولا زحمات تحصیلی دکترشدن را در یک کفه ترازو و درآمد نامعمول پزشکان را در سوی دیگر آن قرار داده و در نهایت به پاسخ «میصرفد» میرسد.در این میان جای خالی احساس مسئولیتی که با احساس مسئولیت اغلب مشاغل تومنی صنار توفیر دارد بهخوبی احساس میشود، زیرا کمتر کسی با فکرکردن در این باره «از پسش برمیآیم؟» را مورد سوال از خویشتن قرار میدهد.در گذشتهای دور یکی از بستگان نگارنده بهدلیل اینکه حال خود را در سالن تشریح نامساعد میبیند دور عالم پزشکی را تا ابد قلم میگیرد.در روزگار جدید هم یکی دیگر از بستگان، اخذ تخصص اطفال را به این دلیل که با کودکان میانه خوبی ندارد، نپذیرفته و دلیل انجام این مهم را «دوست ندارم مدام با بچهها سروکله بزنم» میآورد.قطعا موارد فوق موارد استثنایی است یا به گذشته درگذشته مربوط میشود، زیرا این روزها هم بیشتر کسانی که هنگام تشریح جسد حالشان بد شده پیدا میکنند بعدها «باید قوی باشم» گفته و به عالم پزشکی برمیگردند و هم اغلب غیرعلاقهمندان به کودکان با بیان «کی از شغلش راضیه که من باشم؟» بر خود سخت نگرفته و تصمیم میگیرند که در آینده بیشتر اوقات غیرفراغت خود را با بچهها بگذرانند.
معلوم است که احساس مسئولیت، تنها نباید در حرفه پزشکی خود را نشان دهد و ما در تمامی کارها باید گونههایی از احساس مسئولیت را مورد توجه قرار دهیم. احساس مسئولیت را میتوان در دو گروه کمی و کیفی بررسی کرد:
احساس مسئولیت کمی بیانگر این است که عملکرد غلطکنندگان کار به چه تعداد افراد آسیب میرساند و آنان را دچار مشکل میسازد. بهعنوان نمونه به احتمال زیاد شما بهعنوان تکسرنشینی که عادت به تندروی دارد حیات یکی، دو نفر را در معرض مخاطره قرار میدهید، این در حالی است که راننده اتوبوس با به دره فرستادن ماشین ممکن است شمار زیادی از افرادی که ممکن است در آینده سری توی سرها دربیاورند را بیخانواده کند.روی این اصل شاید کاملا درست باشد که درآمد راننده اتوبوس از راننده تاکسی بیشتر باشد، اما در عوض شایسته است در تخطی از مقررات راهنمایی و رانندگی نقره داغ شدن این دو نفر نیز غیرقابل قیاس شود.
از سوی دیگر باید به این نکته اشاره شود که در احساس مسئولیت کیفی با میزان آسیبی که کار غلط یک فرد به دیگری یا دیگران میزند مواجه هستیم. مثلا نان سوخته یا خمیر یک نانوا ممکن است احساس ناخوشایند مشتری از اینکه «پول نان سالم داده است» را به همراه داشته باشد، اما خطای پزشکی منجر به این شود که کار یکی از برجستهترین کارگردانان سینمای ایران و جهان در میانه راه تمام شود.
با این حساب بد نیست به تمامی کسانی که تنها با در نظر آوردن «دستمزد» و «زحمت تحصیلی» به انتخاب رشته یا گزینش شغل دست میزنند یادآوری کنیم «هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست/ نه هر که سر بتراشد قلندری داند!»
سایر اخبار این روزنامه
داستان این دو زن
مورد عجیب الهه کولایی
چرا کنگره آمریکا روسیه را تحریم کرد؟
زمستان غمبار این تابستان
این روزها در کنار کیفیت پایین برخی خودروهای صفر، بعضی مشتریان، خودرو
حفظ رضایت مخاطبان محترم تنها گزینه آفتاب یزد
قهرمان با برد شروع کرد
بنیتا با لالایی مادر به خواب ابدی رفت
گزارشی از یک کودکآزاری دیگرزندگیهانیه ۴ ساله در لانه کبوتر
آثار تشکیل معاونت دیپلماسی اقتصادی در وزارت خارجه
اصولگرایان زبان گفتگو بامردم را نمیدانند
رسانهها اضطراب بلاوجه درباره تحریم جدید ایجاد نکنند
دغدغه اصلی رهبر انقلاب اسلامی در خصوص کابینه
دکتر علی میرزامحمدی=جامعه شناس
علی حیدری=نائب رئیس هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی
آیت قیصربیگی=فعال سیاسی
حسن اسدی
احساس مسئولیتهای فراموش شده؟!