ناصربدری رز

(به مناسبت چهلمین روز مراسم خاکسپاری آتنا)
در مورد فاجعه هولناک قتل آتنا دختر هفت ساله پارس آبادی،افزون بر ابراز همدردی های بی شائبه آحاد مردم،دیدگاه ها وتحلیل های متعددی نیز در رسانه های جمعی وفضای مجازی کشور مطرح شده است.نوشتارحاضر قصد دارد از منظری کاملا متفاوت موضوع را واکاوی وتحلیل نماید. هرچند که محرمانه بودن فرآیند تحقیقات مقدماتی پرونده شفافیت مجموع اظهار نظرها ومطالب نوشتاری را تا حدودی تحت الشعاع خود قرار می‌دهد، اما می‌توان گفت باتوجه به صدور کیفرخواست درمرجع قضایی برای متهم پرونده فرصت مناسبی پیش آمده تا مسئولین امر نیز به نوبه خود وبراساس واقعیت موجود فاجعه موصوف را در یک قاب چهارضلعی که اضلاع آن عبارت است از: 1-عموم شهروندان 2-سازمانهای آموزشی،پیشگیری واطلاع رسانی 3-دستگاه قضا 4-نیروی انتظامی می‌باشند،بامحوریت بررسی نقش تشکل های مردمی ونهادهای مذکور در دو بخش مرحله پیشگیری ومرحله بعداز حدوث جرم مورد کنکاش وتحلیل واقع بینانه قرار دهند.
به‌گونه‌ای که در این کارگاه آموزشی وعبرت آموزی به لحاظ بازنگری تکالیف وعملکردها،شناسایی خلاها و کاستی‌ها ونقاط ضعف در حوزه های مرتبط برنامه ریزی وعملیاتی،افق های امیدبخش و روشنی برای نهادهای متولی ولایه های مختلف اجتماعی ترسیم شود.
قدر مسلم اینکه با اتخاذ تدابیر لازم در راستای تقویت اهرم های آموزشی،فرهنگی و


اطلاع رسانی موقعیت مطلوبی فراهم میشود تا عموم
خانواده ها در امر ارائه آموزش های لازم به فرزندان
خود درمبحث شیوه های «خودمراقبتی»و«تعامل اجتماعی»از مهارت های بهتر وکارآمدی برخوردار شده و به دلیل ارتقاء بهینه تعاملات دوسویه سازمانهای پیشگیری و پلیسی با مردم،ازوقوع بسیاری از بزهکاریها به ویژه جرایم خشن،ناهنجاریهای اخلاقی ومنافی عفت عمومی به نحو مطلوب پیشگیری به عمل آید.علاوه بر آن در راستای شفاف سازی فاجعه اسفناک پارس آباد،ضرورت برنامه ریزی های کارشناسی درخصوص اقدامات پیشگیرانه از وقوع جنایات مشابه،اقناع سوالات ذهنی و دل‌مشغولی‌های مردم،دیدگاههای‌صریح وپاسخگویی مستدل مسئولین ذی ربط درارتباط با پنج موضوع وسوال کلیدی که ذیلا به طور فهرست وار مطرح می‌شود،گره گشا خواهد بود؛
1)صرف‌نظر اینکه طرح اولیه شکایت والدین طفل مفقودی یا آدم ربایی بوده است،دراین موضوع وموارد مشابه ورود مرجع ذیصلاح و ضابطان درساعات اولیه دریافت گزارش که در
جرم شناسی باعنوان زمان طلایی و حیاتی از آن یادمی‌شود، جهت پیگیری موضوع چگونه تبیین می‌شود؟
2)درصورت حدوث احتمالی جرایم مشابه در آینده چگونه می‌توان از ظرفیت های مردمی وامکانات سایر نهادهای دولتی در راستای اقدامات پیشگیرانه،تعقیب وشناسایی به موقع مجرم ودر یک کلام عقیم ماندن جرم به نحو مطلوب استفاده کرد؟
3)درشهرستانهای کوچک وحوزه های قضایی بخش ها،به منظور ارتقای مهارتهای علمی وفنی تیم های پلیسی در مقوله کشف جرم اتخاذ کدام تدابیر وتمهیداتی ضرورت دارد؟
4)آیا بهتر نیست تدابیری اندیشیده شود تا بعضی از جرایم خاص ومهم که به محض وقوع آن عواطف انسانی جریحه دار شده وامنیت روانی مردم در سطح کشور به شدت مخدوش می‌گردد،به عنوان یک جرم ملی تلقی شود تا با تشریک مساعی وبهره مندی بهینه از تجارب علمی وسایر ظرفیت ها وامکانات موجود در مرکز کشور و کلانشهرها فرآیند کشف جرم و دستگیری مجرم شتاب مطلوبی به خود بگیرد؟
5)به منظورکمرنگ شدن اقدامات سلیقه ای برخی ازسازمانها وارگانهایی که درمقوله پیشگیری از آسیب های اجتماعی وجرایم فعالیت دارند وهمچنین شناسایی دقیق ونظارت و مراقبت درمان محور مجرمین عادت،افراد شرور و
سابقه دار مبتلایان به انحرافات جنسی وجنون ادواری و...ضرورت اجرای یک طرح مشارکتی وعملیاتی جامع ازکدام اولویت اساسی می‌تواندبرخوردار باشد؟
نگارنده این مطلب به لحاظ تجارب شغلی خود سالهاست که طی یادداشتها ومقالات متعددی درنشریات و روزنامه‌های سراسری کشور بر ضرورت تقویت زیرساختهای مرتبط باامنیت اجتماعی وامنیت روانی شهروندان تاکید ورزیده و صراحتا اعلام نموده که«آژیر هشدارجرایم منافی عفت عمومی درجامعه به صدا درآمده است و...».وهمچنان نیز معتقد است که در راستای پیشگیری وکاهش آمار جرایم خشن(به ویژه علیه کودکان ونوجوانان)ولزوم اشد مجازات مرتکبین آن،تغییر نگرش وبازنگری درقوانین موجود وتحول بنیادین در برنامه های کلان وسیاستهای راهبردی قوای سه گانه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.