سیدعلیرضا مسبوق مدرس دانشگاه فرهنگیان

ای کاش دو ملی پوش فوتبال کشورمان در بازی برگشت هم مانند بازی رفت از حضور مقابل یکی از تیم های باشگاهی رژیم غاصب اسرائیل خودداری
می کردند! نمی دانم چگونه یا در ازای چه هزینه ای؟ شرایط آنها را هم نمی توانم بسنجم تا ارزیابی و قضاوت کنم یا خود را جای آنان قرار دهم. فقط می توانم آرزو کنم ای کاش از حضور خودداری می کردند! صرف نظر از ارزیابی این اتفاق به استناد تفسیر و تاویل مفهوم نسبی تعهد، آنچه برای حقیر جای سوال است و امیدوارم مسئولین مربوطه تامل و تفحصی نمایند نحو پر و بال گرفتن رسانه ای اینگونه اتفاقات همچنین عکس العمل فدراسیون فوتبال و تصمیمات اخذ شده توسط مدیران ورزشی کشور در این رابطه
است. واقعیت این است که پس از
رسانه ای شدن این جریان و اطلاع از عکس العمل ها و


محرومیت های مربوط به آن، این سوال به ذهن می رسد
که از قِبَل این جریان سازی ها و تصمیمات، چه خروجی قابل دفاع و چه نتیجه قابل ارزشی حاصل می گردد؟ مطمئناً اگر خطایی اتفاق افتاده است برای تنبه خطاکاران و تحذیر دیگران که حساب دستشان باشد راه های معقول تر و مطلوب‌تری می توان جستجو نمود! یا اگر در عرصه بین الملل تلاش داریم در هر فرصتی، محکومیت رژیم صهیونسیتی اسرائیل را به گوش جهانیان برسانیم آیا می توان به صورت ملموس ادعا نمود با رفتارهای در پیش گرفته و تصمیمات صورت گرفته به این هدف انسانی و اسلامی دست یافته یا خواهیم یافت؟ آیا
واقعاً مدیران ورزشی ما نمی توانند با رصد
بازی ها و هدایت بازیکنان از شکل گیری جریان هایی اینگونه جلوگیری کنند و در صورت حادث شدن با احتساب سود و زیان ماجرا، حواشی و زیان های آن را به حداقل یا صفر برسانند؟ تصمیم گیران و مدیران ورزشی اگر واقعاً به صورت کارشناسانه به جمع بندی اعلام شده رسیده اند و هیچ‌گونه اضطرابی از هجمه رویکردهای سفسطه گرایانه و شعارزده داخلی در تصمیم شان موثر نبوده است باید برای برخی از سوالات، پاسخ متقاعدکننده ای داشته باشند:
1-‌حتی اگر از دست دادن دو ملی پوش فوتبال کشورمان به دلایل مختلف از جمله تاثیرگذار نبودن آنها یا صعود تیم به جام جهانی یا انسجام و توانایی بالای تیم، برایمان خیلی مهم نباشد حتماً پیش بینی های لازم برای مقابله با قوّت گرفتن لابی گری ها و خباثت های احتمالی در فدراسیون جهانی فوتبال به بهانه عدم دخالت سیاست در ورزش صورت گرفته است؟!
2-‌اگر هم واکنش های فدراسیون جهانی فوتبال، در برابر اهداف و نیات متعالی مان کم اهمیت جلوه کند باز این مسئله شکل می گیرد که با پَر و بال گرفتن و رسانه ای شدن این تصمیمِ سلبی آن هم در حوزه های کم اهمیت اما پذیرفته شده جهانی- چه برداشتی از شاخصه های سیاسی، فضاهای مدنی و فعالیت های اجتماعی ایران عزیزمان به جهان مخابره خواهد شد؟ آیا برداشت متصاعد شده به سود یکی از مهم‌ترین حامیان مردم مظلوم فلسطین و محکومیت دشمن آنها تمام خواهد شد یا به نفع رژیم اشغالگر فلسطین؟!
3-‌و مهم‌تر از همه اینها آیا از حالا به بعد، نگاه و برداشت مردم کشور و تمام وجدان های بیدار دنیا نسبت به عدم حضور بازیکنان رشته های مختلف ورزشی کشورمان در مقابل ورزشکاران اسرائیلی در گذشته و آینده هیچ تغییری رخ نخواهد داد؟ به عبارتی اینگونه برداشت نخواهد شد که دلیل اصلی کناره گیری آنها نه اعتقاد قلبی و تعهد انسانی آنها بلکه برخوردهای قهری حاکمیت، محرومیت‌ها و فشارهای انضباطی بوده است و کاربرد واژه‌هایی همچون پهلوان و غیرتمند بیشتر شعارهایی رسانه ای بوده اند؟ پهلوانان و قهرمانانی که اکثرشان حاضرند برای اهداف متعالی انسانی و اسلامی نه تنها از مدال و مقام خود که سالها برای رسیدن به آن تلاش های طاقت فرسایی انجام
داده اند، بلکه از زندگی و جان شیرینشان بگذرند.
زمان آن است که نسبت به نیت افراد و مجموعه هایی که اینگونه اتفاقات را رسانه‌ای کرده و پر و بال می دهند و نسبت به مدیریت مسئولینی که گاه برای فرار و هراس از برخی انگ های ناروا، تن به تصمیماتی می دهند شک نماییم. اتفاقاتی که می توان با مدیریت مناسب از وقوع یا حواشی آن جلوگیری کرد. حکایت این ماجرا، حکایت بالا رفتن از دیوار سفارت عربستان است؛ کسی نیست که جنایات عربستان را نبیند و به خروش نیاید ولی پاسخش از دیوار سفارت بالا رفتن نیست مگر اینکه یا ناآگاه باشد یا مغرض! مدیریت نادرست و وارد شدن به میدان هایی اینگونه شُبه انگیز، بازی
دو سر باخت است و ممکن است برنامه ریزی شده از سوی دشمنان این ملت باشد که هم شکاف داخلی ایجاد کنند و هم تنش خارجی. آتش سوزانی است که دودش به چشم خودی ها می رود و سودش به کیسه اسرائیل جنایتکار َو حامیانش. گاه ما نیز به خاطر حفظ موقعیت و هراس و اضطراب از هجمه برخی از تماشاگران، با بازی در میدان دشمن، بازی می خوریم و گل به خودی می زنیم. هدایت درست و انتخاب تاکتیک مناسب از سوی مربی است که در کنار تکنیک بازیکنانِ درون زمین، نتیجه بازی را به سود ما تغییر می دهد. هر حرکت با توپ یا بدون توپِ رو به جلو یا عقبی برای کسب نتیجه است نه صرفاً ارائه یک بازی زیبا و نمایشی. غالباً هم بازی نمایشی بازیکنان به نتیجه مطلوب ختم نمی شود.
یاری خداوند شامل حالمان باد...