اصلاحات اداری مقدم بر دریافت مالیات

روزنامه شهروند در روزهای گذشته گزارشی را تهیه و منتشر کرد؛ از چگونگی اقدامات برخی از فعالان اقتصادی برای دورزدن نظام مالیاتی کشور. ازجمله این‌که برای گریز از مالیات، برخی از دریافت‌ها را نقدی می‌پذیرند و حاضر نیستند از واریز به حساب اینترنتی استفاده کنند یا آن‌که شماره حساب‌های افراد دیگری را برای واریز وجه می‌دهند. ازجمله این مشاغل پزشکان معرفی شده‌اند. واقعیت این است که فرار مالیاتی در یک فرهنگ و جامعه توسعه‌یافته‌ مذموم و زشت محسوب می‌شود و در بسیاری از این کشورها، مجازات سختی نیز دارد. اگر ثابت شود که یک فرد فرار مالیاتی داشته است، بشدت با او برخورد می‌کنند، حتی اگر وجهه اجتماعی معتبری داشته باشد. نمونه اخیر آن، محکومیت بهترین فوتبالیست جهان لیونل مسی و نیز رسیدگی قضائی به اتهام مشابه برای رقیب همیشگی‌اش رونالدو است. جهان و کشورهای پیشرفته با مسأله مالیات شوخی ندارند. علت نیز روشن است. دوام و بقا و امنیت و خدمات دولتی این جوامع بر اخذ مالیات استوار است و اگر مالیات نباشد، هیچ‌یک از این خدمات نخواهد بود، حتی توسعه اقتصادی نیز بدون مالیات محقق نمی‌شود. در واقع مالیات یکی از بهترین سرمایه‌گذاری‌هاست. برای شکل‌دادن یک دولت کارآمد و ارایه بهترین خدمات به شهروندان است.
همه شهروندان به تناسب و شاید به عادلانه‌ترین شکل از خدمات این پول بهره‌مند می‌شوند، ولی در این میان یک نکته مهم وجود دارد که صرف این مبالغ در جهت خیر و رفاه جامعه مردم فقط در دولتی رخ می‌دهد که شفافیت و پاسخگویی را به بهترین صورت رعایت می‌کند. مردمی که مالیات می‌دهند، باید بدانند که مالیات آنان در چارچوب و تحت چه نظارتی هزینه می‌شود؟ در جامعه‌ای که براساس مالیات اداره می‌شود، کارمندان دولت، خدمتگزاران مردم هستند و نه افراد قلدر و زورگو و غیرپاسخگو.
اجازه دهید که به یک نمونه جالب اشاره شود. اخیرا یکی از فعالان اقتصادی از یک کشور عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق که در نزدیکی ایران است، دیداری داشته است. او 10سال پیش هم به آن‌جا سفر کرده بود و فساد و تباهی را در آن کشور دیده بود. یکی از دوستانش در آن‌جا کیوسک گل‌فروشی داشته است.
هنگامی که از وضع امروز او پرسش می‌کند، می‌گوید: سالانه چند‌هزار دلار مالیات می‌دهد ولی درعین‌ حال نسبت به گذشته خیلی راضی‌تر است. گذشته‌ای که یک دلار هم مالیات نمی‌داد. او توضیح می‌دهد که الان خدمات دولتی و امنیت و مبارزه با فساد و رشوه و زورگویی به بهترین شکل انجام می‌شود. درنتیجه سود او خیلی بیشتر از گذشته است و با رغبت هم مالیات می‌دهد. نه‌تنها او بلکه سایر مردم هم می‌دانند وقتی که مالیات بدهند، باید خدمات دولتی خوبی دریافت کنند. عکس این ماجرا نیز روشن است. هنگامی که کسی وارد یک اداره می‌شود و با صراحت از او درخواست پول می‌شود، برخورد با او به‌عنوان ارباب‌رجوع مثل برخورد خان با رعیت است، چرا و به چه انگیزه‌ای باید مالیات بدهد؟


دولت‌ها نمی‌توانند اصلاحات را از گرفتن مالیات بیشتر آغاز کنند. آنها باید اصلاحات را از خودشان آغاز کنند، حتی نیاز به مأموران مالیاتی و پلیس نیست. صنوف و حرفه‌های موجود خودشان بهتر از هرکس دیگری این کار را خواهند کرد، مشروط بر این‌که آنان بر سرنوشت کشور و حرفه و صنف خودشان نظارت و دخالت داشته باشند.
اکنون می‌توان از دولت یا وزارتخانه‌های ذیربط پرسید که پزشکان ایرانی که یکی از حرفه‌ای‌ترین مشاغل و ضمنا پیشرفته‌ترین در نوع خود هستند، چقدر در اتخاذ سیاست‌های حرفه خود و سیاست سلامت و بهداشت نظارت و دخالت دارند؟ چقدر در برابر آنان پاسخگویی وجود دارد؟ اگر یکی از شهروندان یا پزشکان به یک اداره دولتی، مثل دادگستری، دارایی، گمرک، شهرداری و وزارتخانه‌های دیگر مراجعه کند، تا چه حد در برابر او پاسخگو هستند؟ آیا یک کارمند کم‌سواد و بی‌ادب در مقام ارباب! با او به‌عنوان یک رعیت برخورد نمی‌کند؟ مردم حس می‌کنند که چرا باید حقوق کارمندانی را بپردازند که با آنان بی‌ادبانه و غیرقانونی رفتار می‌کنند؟ مردم اگر مالیات می‌دهند، دیگر رشوه و فساد برای چیست؟ اگر بتوان هزینه‌های گمرکی یا هزینه تراکم، یا مبلغ مالیات یا دستیابی به عدالت را با پول جابه‌جا کرد، طبیعی است که منطق پرداخت مالیات از میان می‌رود. هنگامی که در هزینه‌کردن دولت یا شهرداری‌ها پاسخگویی وجود ندارد، منطق پرداخت هزینه با مشکل مواجه
می‌شود.
تنها راه برای اصلاح نظام مالیاتی و گرفتن مالیات مناسب از مردم، انجام اصلاحات از نهادهای حکومتی است. شفافیت، پاسخگویی و سلامت اداری سه رکن اساسی برای زمینه‌سازی جهت پرداخت مالیات با رغبت و میل است.