داستان‌سرایی هالیوود از ۱۳‌آبان

همراهی هالیوود با منافع آمریکا اصلا چیز جدیدی نیست. در روزگاری که سینمای ایران به سختی آثاری در جهت اهداف ملی می‌سازد استودیوهای مطرح ایالات متحده مدام در حال اکران محصولاتی هستند که هژمونی کشورشان را در سطح جهان فریاد بزند. چه با آثاری مثل فیلم‌های ابرقهرمانی که این روزها جایی برای سوزن انداختن در سالن‌های سینما نمی‌گذارند و با وجود هر مشکلی جهان را نجات می‌دهند و چه حتی با فیلم‌های رئالیستی که سبک زندگی و رویای آمریکایی را تبدیل به فانتزی مردم جهان می‌کنند. بعد از انقلاب اسلامی، ایران هم تبدیل به یکی از مهم‌ترین سوژه‌های فیلم‌های هالیوودی شد. دیگر همه‌مان عادت کرده‌ایم که هر چند وقت یک بار تصویری «بربرگونه» از ما در قالب یک فیلم سینمایی آمریکایی به جهان ارائه شود، در فضای مجازی کمپین تشکیل دهیم و احیانا به صفحه اجتماعی کارگردان و بازیگر فیلم مربوطه برویم و در سطح مدیریت عالی هم در نهایت یک سال اسکار را تحریم کنیم و تمام. دوباره چرخه از نو آغاز می‌شود. نساختن فیلم‌های ملی مشکل بزرگی است اما مشکل بسیار بزرگ‌تر این است که در برخی موارد ما مجبوریم برای دیدن اتفاقات تاریخی کشور خودمان به فیلم‌های آمریکایی رجوع کنیم و تاریخ را از منظر آنها ببینیم. این یک فاجعه فرهنگی است. «آرگو» یکی از مشهورترین‌ها و احتمالا مهم‌ترین مثال برای فیلم‌های آمریکایی راوی تاریخ ایران است. اثری در مورد حادثه تسخیر لانه جاسوسی و ماموریت نجاتی که کانادایی‌ها و آمریکایی‌ها به صورت مشترک برنامه‌ریزی می‌کنند تا تعدادی از دیپلمات‌های سفارت را فراری دهند. ساخته بن افلک با وجود همه ضعف‌هایش توانست «لینکلن» استیون اسپیلبرگ را در جدال بر سر اسکار شکست دهد و توسط میشل اوباما، بانوی اول وقت کاخ سفید به عنوان بهترین فیلم سال معرفی شود. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید «آرگو» اولین فیلمی نیست که با این موضوع توسط آمریکایی‌ها ساخته می‌شود. در ماه می سال 1981، حدودا یک سال پس از این حادثه و در زمانی که اسناد عملیات هنوز طبقه‌بندی شده به حساب می‌آمد، شبکه سراسری سی‌بی اس، پر‌بیننده‌ترین شبکه آمریکا فیلمی تلویزیونی با نام «فرار از ایران» می‌سازد. این اثر که محصول مشترک کانادا و ایالات متحده است توسط کارگردان برنده جایزه امی آمریکایی لمانت جانسون تولید شده است. فیلمی که نه در اعتبار بازیگران و نه در ویترین افتخارات توان رقابت با «آرگو»ی بن‌افلک را ندارد اما به عنوان اولین محصول در مورد حادثه لانه جاسوسی ثابت می‌کند که سینما و تلویزیون آمریکا برای ارائه خوانش خودشان از یک واقعه تاریخی روی پرده سینما زمان زیادی لازم ندارند. خوانشی که لزوما با حقایق تاریخی مطابقت ندارد؛ این در حالی است که ایران با حدود 40 سال از این واقعه هنوز فیلمی در مورد آن نساخته است. این فقط حوادث مربوط به آمریکایی‌ها نیست که باعث ساخته شدن فیلم‌های سینمایی می‌شود. هالیوود حتی در مورد خود انقلاب اسلامی هم بارها به تولید اثر پرداخته است. یکی از جدیدترین فیلم‌ها با این موضوع «سپتامبرهای شیراز» به کارگردانی وین بلیر است؛ اثری که آدرین برودی و سلما هایک نقش‌های اولش را بر عهده دارند و چهره‌های ایرانی‌الاصلی مانند شهره آغداشلو هم در کنار آنها به ایفای نقش می‌پردازند. جالب است بدانید یکی از تهیه‌کنندگان این فیلم، جرارد باتلر بازیگر نقش اصلی «300» یکی دیگر از فیلم‌های مشهور ضد‌ایرانی تاریخ سینمای آمریکا است. «سپتامبر‌های شیراز» محصول کمپانی آمریکایی میلینیوم است که در سال 1992 توسط تهیه‌کننده اسرائیلی‌الاصل، اوی لرنر تاسیس شده است.   در سال 2014 کمپانی اوپن رود فیلمز از نخستین ساخته سینمایی ایالات متحده در مورد فتنه سال 1388 ایران هم رونمایی کرد؛ فیلمی با نام «گلاب» و به کارگردانی مجری با‌سابقه تلویزیون آمریکا جان استوارت. در این فیلم گایل گارسیا برنال، بازیگر مطرح مکزیکی «موتزارت در جنگل» و «بابل» نقش یک خبرنگار ایرانی‌الاصل را بازی می‌کند و کلر فوی بازیگری که سال گذشته با سریال «تاج» شبکه نتفلیکس و به خاطر بازی در نقش ملکه الیزابت توانست جایزه گلدن گلوب را ببرد، بازیگر مقابل اوست. پای ثابت چنین پروژه‌هایی هم که شهره آغداشلو و دیگر بازیگران ایرانی‌الاصلی مثل گلشیفته فراهانی هستند که همیشه در نقش‌های فرعی حضور پیدا می‌کنند. اما امسال یونیورسال استودیوز سراغ رسوایی «ایران- کنترا» رفته و با همکاری داگ لیمن کارگردان فیلم «لبه فردا» اثر دیگری را با حضور تام کروز ساخته است. فیلم «ساخت آمریکا» اگرچه مثل آثار قبلی به صورت مستقیم ارتباط خاصی با ایران ندارد و بیشتر در مورد بخش «کنترا»ی رسوایی مذکور است اما می‌تواند آغازگر فیلم‌هایی با موضوع «ایران کنترا» باشد. کما اینکه چند ماه پیش در خبرها داشتیم که کالین فارل در سریالی با همین موضوع برای آمازون عهده‌دار نقش اولیور نورث خواهد بود. باید دید آمریکایی‌ها به یکی از بزرگ‌ترین رسوایی‌های تاریخ کشورشان در کنار «واتر گیت» چطور با دیدی هنری نگاه می‌کنند. دیدی که ما هنوز برای بزرگ‌ترین پیروزی‌های تاریخی‌مان نداشته‌ایم و به زودی و با قرار گرفتن در برابر مطالبه نسل‌های بعد خلأ آن را احساس خواهیم کرد. هنوز هم جای خالی فیلم‌هایی که نشان دهد چرا ما مرگ بر آمریکا می‌گوییم و چگونه حقوق اولیه ایرانی‌ها توسط آمریکایی‌ها پایمال شده، خالی است؛ حوادث تلخی مانند حمله ناو وینسس به ایرباس ایرانی، همکاری آمریکایی‎ها با حزب بعث در جنگ هشت ساله با ایران، جنایت‌های بزرگ آمریکایی‌ها بعد از جنگ جهانی دوم در ایران و ... .