گفت‌وگوی همدلی با مهدی عقدایی اقتصاد‌دان درباره بحران فقر و پیری همزمان در ایران

کسری بودجه صندوق‌های بازنشستگی معادل یارانه یک سال مردم
کمبود بودجه تامین اجتماعی در 10 سال آینده به اندازه کل درآمد های نفتی ایران می‌شود
همدلی | رضا نحوی: اقتصاد ایران درگیر بحران‌های مختلفی است. اما واقعیت این است که مفهوم بحران خود انواع مختلفی دارد. آنچه باعث می‌شود تا وضعیت پیش آمده برای صندوق‌های بازنشستگی را بحرانی توصیف کنیم، کسری بودجه 50هزار میلیارد تومانی در کنار بی‌توجهی دولت به وضعیت این صندوق‌ها و عدم مطالبه عمومی برای هر چه پاسخگو کردن دولت به عنوان کارفرما است. اگر سه سال آینده در کنار بحران آب و وضعیت وخیم محیط زیست، بخواهیم از بحران بزرگ دیگری نام ببریم، بی‌تردید آن شرایط صندوق‌های بازنشستگی است. هر کشوری در فرایند توسعه پیر می‌شود. بسیاری از کشورهای دنیا پیر هستند آلمان، ژاپن، اروپای غربی، روسیه. اما آنچه کارشناسان را درباره ایران نگران می‌کند این است که ایران اولین کشور در جهان است که توامان در حال پیر شدن و فقیر شدن است و بدترین و وحشیانه‌ترین تجلی توامان فقر و پیری را می‌توان در صندوق‌های بازنشستگی آن کشور دید. اتفاقی که در ایران تبدیل به یک سنت شده این است که دولت‌ها به صندوق‌های بازنشستگی به چشم حیاط خلوتی می‌نگرند که می‌توان منابع آن را هر لحظه در اختیار داشته باشند. این موضوع به دلیل تسلط دولت بر ساختارهای اقتصادی و سیاسی ناشی از فقدان دموکراسی و تصدی و دخالت دولت در اقتصاد است. برای تبیین بیشتر این موضوع دیدگاه‌های مهدی عقدایی را جویا شدیم که در ادامه می‌خوانید.
کارشناسان معتقدند که بی‌توجهی و عدم رسیدگی به وضعیت صندوق‌های بازنشستگی می‌تواند منجر به بحرانی غیر قابل جبران شود. نظر شما در این مورد چیست؟ از ماهیت و عمق این بحران برای ما بگویید.


درست است. وضعیت صندوق‌ها در خط بحران است، البته به جزء صندوق بازنشستگی که دخل و خرجش سر به سر است. تامین اجتماعی هنوز ورشکسته نشده، ولی در سه چهار سال آینده احتمال اینکه ورشکسته شود بالا است. اگر وضعیت اشتغال تغییری نکند و دچار بحران شود، خروجی‌های سازمان تامین اجتماعی با مشکل مواجه می‌شود و در نتیجه به سرنوشت تلخ دیگر صندوق‌ها دچار می‌شود. پیش‌بینی من این است که ظرف 5سال آینده سازمان تامین اجتماعی هم ورشکسته خواهد شد، منتهی صندوق‌های بازنشستگی خصوصا تامین اجتماعی حدود 100هزار میلیارد تومان از دولت طلب‌کارند و بر اساس قانون
فقط حدود 16درصد سود به این پول تعلق می‌گیرد. خب، مشخص است اگر سازمان تامین اجتماعی این پول را از دولت می‌گرفت، و با آن سرمایه‌گذاری می‌کرد مطمئنا هم نرخ تورم را پایین می‌آورد و هم سود قابل توجهی نصیب این سازمان می‌شد. خلاصه اینکه سازمان تامین اجتماعی از پول‌هایی که از مردم، کارمندان و کارگران گرفته نتوانسته سرمایه‌گذاری جدی انجام دهد. بحران جدی است و در 5-6سال آینده در حالی که سازمان تامین اجتماعی از عهده تامین هزینه‌ها بر نیاید، دولت مجبور می‌شود حقوق هر ماه بازنشستگان را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت کند. پیش‌بینی کارشناسان این است که ظرف 10سال آینده همه پول فروش نفت برای پرداخت حقوق بازنشستگان هزینه می‌شود و باید هشدار داد که بحران جدی است. وقتی از بحران سخن می‌گوییم باید مشخص کنیم که منظورمان دقیقا چیست، چرا که بحران خود انواع مختلف دارد. اینکه ما نمی‌توانیم با بانک‌های جهانی ارتباط داشته باشیم یک بحران است، خطر کم‌آبی و بی‌آبی و اینکه احتمالا تا 15 سال‌ آینده شهرهایی در جنوب ایران به خاطر بی‌آبی و گرمای زمین غیر قابل سکونت می‌شوند، هم بحرانی دیگر است. به زعم من بحرانی که صندوق‌ها را در وضعیت هشدار قرار داده همپای بحران بی‌آبی است و باید تا همان حد جدی گرفته شود.
اکنون وضعیت صندوق‌های دیگر مثل صندوق بازنشستگی کشوری، نیروهای مسلح و... چگونه است؟
به جز صندوق تامین اجتماعی، 17 صندوق بازنشستگی دیگر وجود دارد که وضعیت همه آنها بحرانی است.
متاسفانه گزارش‌ها نشان می‌دهد که دولت باید حدود ۴۰هزار میلیارد تومان به صندوق‌های بازنشستگی بابت کسری بودجه آن‌ها کمک کند. این رقم تقریبا معادل یارانه نقدی است که دولت در طول سال می‌پردازد. مثلا صندوق بازنشستگی کشوری یک میلیون و ۱۹۱ هزار بیمه شده دارد و به یک میلیون و ۲۷۹ هزار مستمری‌بگیر ماهانه حقوق می‌دهد. یعنی تعداد مستمری‌بگیران از کسانی که حق بیمه می‌پردازند، بیشتر است. این صندوق ماهانه یک هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان حقوق به مستمری‌بگیران می‌دهد، در حالی که یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان آن را دولت می‌دهد. کل مستمری صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح را هم دولت می‌پردازد. صندوق بازنشستگی سازمان بنادر و کشتیرانی ۱۳۰۰نفر بیمه شده دارد و به ۲۱۰۰ نفر حقوق بازنشستگی می‌دهد، صندوق بیمه بانک مرکزی ۲۰هزار و ۴۰۰ نفر بیمه شده دارد و به بیش از ۳۳ هزار نفر حقوق بازنشستگی می‌پردازد.تعداد کسانی که حق بیمه می‌پردازند بسیار کمتر از کسانی است که حقوق بازنشستگی می‌گیرند، در حالی که شرایط ایده‌آل هفت به یک است، یعنی هفت نفر بیمه بپردازند و یک نفر حقوق بازنشستگی بگیرد.
مقایسه آمارها نشان می‌دهد که اکنون این رقم به طور میانگین در ایران حدود 6/3 نفر است، یعنی کمتر از 6 نفر حق بیمه پرداخت می‌کنند و یک بازنشسته حقوق می‌گیرد. با این حساب عملا همه صندوق‌های بازنشستگی در وضعیت بحرانی قرار دارند.
با توجه به اینکه جمعیت ایران در حال پیرتر شدن است و از طرفی با وضعیت بحرانی صندوق‌های بازنشستگی مواجهیم، آینده را چگونه ترسیم می‌کنید؟
وقتی کل پول نفت فقط برای پرداخت مستمری بازنشستگان هزینه شود، دولت ورشکسته می‌شود، هر چند که نمی‌توان آینده را قطع به یقین پیش‌بینی کرد.
رویکرد دولت یازدهم نسبت به صندوق‌ها چگونه بوده است؟
به نظر من تا موقعی که دولت هیات امنای تامین اجتماعی را تعیین می‌کند، نمی‌توان امیدوار بود که وضعیت بهتر شود. همه جای دنیا، صندوق‌های تامین اجتماعی دراختیار بخش خصوصی واقعی هستند، این در حالی است که در ایران این حوزه در اختیار دولت است. وقتی دولت هیات مدیره یک صندوق بازنشستگی را تعیین می‌کند یعنی اینکه در آن سازمان نفوذ دارد.
از آن طرف دولت سهم خود در مقام کارفرما را به صندوق‌ها پرداخت نمی‌کند و همین مسئله یکی از دلایل مهم کسری بودجه صندوق‌های بازنشستگی است. بخشی از این کسری به افزایش حقوق سالانه و محدودیت استخدام در سال‌های اخیر برمی‌گردد.
ریشه ایجاد چنین بحرانی در چیست؟
اصلی‌ترین عامل این بحران را می‌توان نفوذ دولت بر صندوق‌ها و دولتی بودن آنها دانست. اگر صندوق‌ها نتوانند حقوق بازنشستگان را تامین کنند، دولت ناچار است که این حقوق‌ها را بدهد و اگر این اتفاق به یک رویه تبدیل شود برای کشور فاجعه‌آفرین است، چرا که بعد از سال‌ها دیگر رمقی برای اقتصاد متکی به نفت باقی نمی‌‌ماند و این مسئله می‌تواند در ابعاد اجتماعی هم مخاطرات جبران‌ناپذیری را در پی داشته باشد. ولی اگر این صندوق‌ها در اختیار بخش خصوصی باشد، تامین مالی به صورت مستقیم با پول مردم انجام می‌شود. اگر ورشکسته شود آسیب آن در ابعاد محدودتری است و قابلیت کنترل بیشتری دارد. این در حالی است که صندوق‌های متعلق به بخش خصوصی انگیزه بیشتری برای سرمایه‌گذاری در حوزه‌های سودده‌تر دارند. باید بپذیریم که صندوق‌های بازنشستگی تحت تکفل دولت تنبل، کرخت و فاقد خلاقیت هستند. از طرفی اما بخش خصوصی هم به دلایل مختلف انگیزه و توان خرید سهام شرکت‌های بزرگ را ندارد. اما می‌توان با حمایت دولت بخش خصوصی را به مرور زمان از طریق بورس سهیم کرد، شاید که از این طریق بتواند در بازه زمانی طولانی این بحران را کنترل کرد.
یکی دیگر از اقدامات دولت‌ها در قبال صندوق‌های بازنشستگی واگذاری شرکت‌های زیان‌ده به این صندوق‌هاست، که این امر هم گویا بر وخامت اوضاع افزوده است. نظر شما در این باره چیست؟
آن موقعی که در بودجه سنواتی بابت رد دیون سهام شرکت‌ها تصویب می‌شد، سازمان خصوصی‌سازی می‌آمد سبد سهام تعیین می‌کرد. یعنی فقط شرکت‌های زیان‌ده نبودند، بلکه هم شرکت‌های سودده و هم زیان‌ده را به عنوان یک سبد تعیین می‌کرد و از این طریق، بابت رد دیون شرکت‌ها را واگذار می‌کردند، منظورم این است که واگذاری‌ها اختیاری نبوده است.
با این حال این هم یکی از دلایل بروز بحران صندوق‌ها است.
طبق گزارش‌ها بخش اعظمی از بحران موجود ریشه در سوءمدیریت و نفوذهای گسترده دولت قبل در امور صندوق‌ها داشته است. این موضوع می‌تواند صحیح باشد؟
البته در دولت‌های قبل. مطالبه تامین اجتماعی و طلبش از دولت‌ها از ابتدای انقلاب به وجود آمد و در پی انباشته شدن 100هزار میلیارد تومان شد.
ولی براساس آمارها انگار تعداد بازنشستگان در دولت قبل با تعداد کل بازنشستگان دولت‌های پیش از خود سربه‌سر شد. در این زمینه دولت چه کاری می‌تواند انجام بدهد؟
هر اندازه ما جلو می‌رویم، تعداد بازنشستگان بیشتر می‌شود. با توجه به عدم اشتغال و نبود نیروی کار لازم و از طرفی کم شدن ورودی‌های صندوق‌ها و بالا رفتن خروجی آنها خود به خود چنین وضعیت اسفباری را می‌سازد. با این همه رویکرد دولت قبل با صندوق‌ها رویکردی ویژه بود. مثل ماجرای پرداخت حقوق چند میلیونی به مدیران سازمان تامین اجتماعی.
برخی از کارشناسان معتقدند اگر بحران صندوق‌ها حل نشود در سال‌های آینده با شکاف در جامعه مواجه خواهیم شد، شکافی که می‌تواند نتایجی غیر قابل جبران در بر داشته باشد. شما با این نظر موافق هستید؟
در مملکت ما مردم نشان داده‌اند که در شرایط بحرانی منافع عمومی مملکت را بر منافع شخصی ترجیح می‌دهند و به همین دلیل من بعید می‌دانم تنشی ایجاد شود. ولی مسئله این است که بی‌توجهی به بحران صندوق‌ها دولت را در آستانه ورشکستگی قرار می‌دهد. البته این بحران در طولانی‌مدت ممکن است اعتماد مردم را نسبت به دولت خدشه‌دار
کند.
برای خروج از بحران صندوق‌های بازنشستگی چه راهکارهایی را به دولت پیشنهاد می‌کنید؟
اول اینکه دولت دست از سر صندوق‌ها بردارد و در تعیین هیات مدیره تامین اجتماعی کنار بکشد. دوم مدیران تامین اجتماعی و صندوق‌های دیگر توسط کارکنانی که حق بیمه می‌دهند و سهامداران آن صندوق‌ها تعیین شوند؛ سوم پولی که از مردم می‌گیرند به سرمایه‌گذاری‌های سودده اختصاص داده شود. یک نکته دیگر که خیلی مهم است رفتن صندوق‌ها به سمت بنگاه‌داری است. باید در نظر داشته باشیم که ما سالی 10 تا 12درصد تورم داریم، به همین خاطر پول اخذ شده نباید در یک صندوق و دست نخورده نگهداری شود، بلکه باید سرمایه‌گذاری سودده شود. صندوق‌های تامین اجتماعی در
همه جای دنیا بزرگ‌ترین تراست‌ها و کارتل اقتصادی را در اختیار دارند. در کشور ما باید صندوق‌های بازنشستگی این مسیر را
طی کنند.reza64nahvi@gmail.com
سایر اخبار این روزنامه
فرمان ضد مهاجرتی ترامپ، مردم لندن را پای فیلم فرهادی کشاند اسکار زیر سایه فروشنده تمام اصول‌گرایی علیه روحانی مشایی آفتابی شد بقایی به احمدی‌نژاد شبیه‌تر ازمن است درگیری لفظی نماینده تهران و رئیس مجلس در صحن علنی؛ صادقی: مسائل مربوط به اذن رهبری را شخصا رفع و رجوع می‌کنید پاسخ یک مقام امنیتی وزارت اطلاعات به سخنان سردار نجات ریگی را ما دستگیر کردیم نامه‌نگاری رئیس جمهور سابق دستمایه طنز فضای مجازی شد احمدی‌نژاد و ترامپ در یک هشتگ عباس‌ توتونچی ماجرای سنت و مدرنیته از دوش حمام تا اسنپ گفت‌وگوی همدلی با پروانه مافی، نماینده مردم تهران در رابطه با طرح تشکیل وزات محیط زیست گفت‌وگوی همدلی با جهان‌بخش امینی عضو کمیسیون انرژی ادوار مجلس، در مورد راه‌های توسعه پایدار به کمک درآمد نفتی گفت‌وگوی همدلی با مهدی عقدایی اقتصاد‌دان درباره بحران فقر و پیری همزمان در ایران یغما گلرویی، شاعر و ترانه‌سرا در گفت‌و‌گو با «همدلی»: هنرمند باید روی نابرابری‌ها انگشت بگذارد علی‌عسکری مدیریت رسانه ملی را ادامه می‌دهد؟ چالش‌های اردیبهشتی مدیر جام جم گفت‌وگوی همدلی با مازنی، نماینده اصلاح‌طلب مجلس جای رضایی بودم دور انتخابات را خط می‌کشیدم