دخالتی در پرونده بابک زنجانی ندارم


رئيس کل سابق بانک مرکزي گفت: بابک زنجاني با ما در بانک مرکزي کاري نداشت. طرف حساب، وزارت نفت بود. نفت ما را کسي نمي‌خريد ايشان براي ما نفت مي‌فروخت. من با بابک زنجاني هيچ ارتباطي ندارم. محمود بهمني در گفتگو با ايلنا درخصوص اعتراف رضا ضراب گفت: زماني که من رئيس کل بانک مرکزي بودم هفت بار بدترين تحريم‌ها را مديريت کردم. حالا اينکه يکي الان به من بگويد که چرا مديريت کردي حرف بيخودي است اين تاکيد مقام معظم رهبري بود. در مورد ضراب هم من اصلا ايشان را نديدم و فکر نکنم احمدي‌نژاد هم با وي ملاقات داشته است. ضمن آن که ضراب عنوان کرده من با اين افراد جلسه داشتم که تحريم‌ها را دور بزنيم و حتي نگفته که مسائل مالي‌اي وجود داشته که مربوط به خودمان بوده است. ما در آن دوره وظيفه داشتيم که تحريم‌ها را مديريت کنيم و فکر کنم بهترين مديريت در طول تاريخ تحريم‌هاي ايران بوده است. آن هم در شرايطي که گزينه نظامي‌روي ميز بود و ورود پول به کشور ممنوع بود و بانک مرکزي عملا هيچ فعاليت بين‌المللي‌اي نمي‌توانست داشته باشد. وي افزود: انتظار داريد به دليل تحريم، فروش نفت ما محدود است و نتوانيم پول وارد کشور کنيم، آنوقت همه چيز گل و بلبل باشد؟ وظيفه ما اين است که سياست‌هايي را که مديران ارشد نظام تبيين کرده‌اند را اجرا کنيم. ما يک وظيفه‌اي داريم که آن را بايد انجام دهيم ما کار سياسي نمي‌کنيم. من دوباره تاکيد مي‌کنم که به بهترين وجه توانستيم تحريم‌ها را مديريت کنيم و نگذاشتيم مردم متوجه شوند. بهمني در خصوص بابک زنجاني گفت:آقاي زنجاني با ما در بانک مرکزي کاري نداشت. طرف حساب، وزارت نفت بود. نفت ما را کسي نمي‌خريد ايشان براي ما نفت مي‌فروخت.من الان نامه‌اي در جيبم دارم که در آن نوشته شده به ايشان ارز پرداخت شود اما من جلوي اين مصوبه را گرفتم من در آن نامه نوشتم که ما ارزي نداريم که به ايشان بدهيم اگر مي‌خواهيد پولي به ايشان پرداخت شود از محل وزارت نفت بدهيد. اين نامه مصوبه ستاد تدابير ويژه بود که من جلوي اجرايي شدن آن را گرفتم. تاريخ اين نامه تير ماه سال 91 است که نوشته بانک مرکزي درخواست ارز شرکت نيکو در‌هالک بانک ترکيه را به حساب فلان بانک واريز نمايد. من زير همين نامه داخل پرانتز با خط خودم نوشتم که اگر مي‌خواهيد چنين مبلغي را به اين شرکت پرداخت کنيد از محل وزارت نفت بدهيد. امضاي آقايان شمس‌الدين حسيني (وزير اقتصاد)، غضنفري (وزير صنعت و معدن) و قاسمي‌(وزير نفت) به همراه‌امضاي من در زير نامه است. در واقع من جلوي چنين مصوبه‌اي را گرفتم. حالا اين مصوبه قبلش بايد 11 امضا مي‌گرفت و بعد در شوراي امنيت ملي تاييد مي‌شد و در نهايت به ستاد تدابير ويژه مي‌آمد. آقايان من را خواستند و من به عنوان مطلع رفتم و در اين خصوص توضيح دادم. وي با تاکيد بر اينکه پديده بابک زنجاني به ما ارتباطي ندارد گفت: ما فقط تحريم را مديريت کرديم و سعي کرديم کشور را در آن شرايط خاص سرپا نگه داريم. ما در آن زمان بايد نفت را مي‌فروختيم و نقل و انتقال پول را انجام مي‌داديم. ما بايد کشور را حفظ مي‌کرديم. حجاج مي‌خواستند حج بروند و پول نقد احتياج داشتند. اين در حالي بود که آن زمان از آن طرف پول دادن ممنوع بود. نماينده مجلس دهم گفت:ما در آن زمان دو ميليون و 350 هزار بشکه نفت مي‌فروختيم که يکدفعه تبديل به 700 هزار بشکه شد. اين يعني درآمد کشور به يک سوم کاهش پيدا کرد. حالا با اين اوصاف شما انتظار داشتيد که دلار 500 تومان شود؟ وي به برخي انتقادها واکنش نشان داد و گفت: همان زمان که مي‌گفتند دولت ورشکسته شده ما چند صد تن طلا در خزانه داشتيم و بالاي 106 ميليارد دلار پول در صندوق موجود بود. اين حرف‌ها ديگر چيست؟ ما حتي پيش بيني کرده بوديم که اگر وارد جنگ شويم بتوانيم هفت – هشت سال کشور را اداره کنيم. اين حرف‌ها اصلا معني ندارد.
بهمني با تاکيد براينکه در آن زمان انتظار جنگ را هم داشتيم گفت: براي چه چندصد تن طلا را در خزانه گذاشتيم که آوردن آنها نيز داستاني دارد. با اين کارها براي مديريت بحران و مديريت تحريم است. ممکن است بعضي‌ها بگويند دور زدن که من اين لفظ را به کار نمي‌برم .
وي افزود: ما بايد اقتصاد مقاومتي را اجرا کنيم که اگر تنگناهاي اقتصادي پيش آمد و يک وقتي خواستند ما را اذيت کنند چهار – پنج سال ارز مورد نياز خود را داشته باشيم و بتوانيم دارو و گندم وارد کنيم نه اينکه‌امروز همه را خرج کنيم و بعد بگوييم آن‌ موقع خدا بزرگ است. ما مديريت کرديم حالا هر چه مي‌خواهند نام آن را بگذارند. ما کشور را با نقدينگي 435 هزار ميليارد توماني تحويل داديم. وي افزود: ما طوري کشور را مديريت بحران کرديم که وقتي آمريکا و اروپا در رکود اقتصادي رفت ما را دعوت کردند و من به اتفاق برخي از آقايان به آنجا رفتم و طرح داديم که آنها از رکود خارج شوند و موفق شدند.
بهمني گفت:در سال 2008 من با 47 سال سابقه بانکي و اقتصادي به بانک جهاني رفتم و با آنها صحبت کردم در واقع آنها من را دعوت کردند و جلساتي با فدرال رزرو نيز داشتيم که چه کار کنند که از اين رکود و بحران خارج شوند. در ايران نخبگاني هستند که خيلي راحت مي‌توانند مشکل امروز کشور را در حوزه اقتصادي حل کنند. ما امروز مشکل مالي يا در زمينه نفت و گاز کمبودي نداريم. مشکل‌مان مديريت است. چرا جوانان فارغ التحصيل ما در خيابان رها هستند و کساني سر کار هستند که مي‌بينيم ذات آنها يک چيز ديگر است؟ بايد اين مديريت‌ها و جابه‌جايي‌ها اصلاح شود. وي در خصوص پسرش گفت: پسر من 34 سال سن دارد و دکتراي عمران و سازه و شهرسازي را با معدل 18 از دانشگاه تهران دريافت کرده است و آشنا به زبان آلماني و انگليسي است. يک اختراع دارد و جزو نخبگان محسوب مي‌شود و امروز در دانشگاه درس مي‌دهد. حالا اين پسر اشتباه کرده که در هشتگرد رزومه داده و به عنوان شهردار انتخاب شده؟ آيا به اين فرد، ژن خوب مي‌گويند؟ قطعا اگر پسر من نبود مي‌توانست شهردار شود. آن موقع از او مي‌خواستند که در دانشگاه استنفورد آمريکا درس بدهد که من نگذاشتم. چون ما ايراني‌ها نمي‌گذاريم بچه‌هاي ما بروند آمريکا درس بدهند چون پيش خودمان تعهداتي داريم. حالا عده‌اي مي‌گويند چنين فردي نبايد شهردار شود. يک نفر و يا آقايي که جزو فرقه ضاله است پيدا مي‌شود و در ديوان عدالت اداري نامه‌اي مي‌دهد و سنگي در چاه مي‌اندازد که صد عاقل نمي‌توان آن را دربياورند. وي افزود: من دوتا پسر دارم که يکي از آنها مهندس تخصصي است اما فاميلي خود را عوض کرده که نگويند پسر بهمني است. اين کار را قبل از موضوع شهردار شدن آن يکي پسرم انجام داد چون هر جا مي‌رفت مي‌گفتند پسر بهمني است. الان وضعيت طوري شده که پسر بهمني، رئيس جمهور و وزير بايد سرشان را زمين بگذارند. اين که نمي‌شود. همين کاري که با مريم ميرزاخاني کردند که رفت آن طرف دنيا و براي آنها بزرگ‌ترين رياضيدان شد و اينجا ما 170 امضا جمع مي‌کنيم که بتوانيم فرزند وي را تبعه ايران کنيم. ما بايد اين نگاه و رويه را اصلاح کنيم.