مصائب اصرار بر یک همه پرسی

پس لرزه های همه پرسی اقلیم کردستان عراق پس از گذشت حدود دو ماه از آن همچنان ادامه دارد. پس لرزه هایی که وضعیت سیاسی و اقتصادی این منطقه از شمال عراق را دستخوش چنان تحولاتی کرد که احتمالا اگر مسعود بارزانی آن ها را پیش بینی می کرد هیچ گاه بر برگزاری همه پرسی اصرار نمی ورزید.ایستادگی شدید بغداد علیه همه پرسی و نتایج آن در کنار همراهی اولیه ایران و ترکیه، مجازات مالی و از دست دادن بخش عمده ای از درآمدهای نفتی، بسته شدن موقت برخی گذرگاه های بین المللی اقلیم، رسیدن نیروهای نظامی عراق به داخل اقلیم کردستان برای نخستین بار، بازپس گیری کرکوک و اغلب مناطق مورد منازعه بغداد و اقلیم توسط مرکز، کناره گیری بارزانی و انحلال موقت پست ریاست اقلیم تا زمان انتخابات، بسته شدن فرودگاه های اقلیم روی پروازهای خارجی، پررنگ تر شدن تنش میان احزاب کرد، کاهش بودجه سال آینده اقلیم از 17 به 12 درصد و اکنون نیز تظاهرات شهروندان کرد در دو استان سلیمانیه و اربیل علیه مقامات کرد و مطالبه برای بهبود وضعیت معیشتی خود از آخرین نتایج و آثار همه پرسی مهر به شمار می رود.هرچند اقلیم کردستان پیش از این نیز با بحران هایی روبه رو بوده است، اما با در نظر گرفتن شرایط موجود و تراکم همه این مشکلات که هیچ کدام از آن ها نیز حل نشده است، به نظر می رسد اوضاع سیاسی در این منطقه چندان برای مقامات آن امیدوار کننده نیست.در مقطع کنونی تظاهرات و خروج خشمگینانه شهروندان کرد پاسخی به شدت یافتن مشکلات اقتصادی آنان است که پس از همه پرسی و اصرار بارزانی بر برگزاری آن تشدید شده است. فساد شدید موجود در کردستان، تمسک سیاستمداران و احزاب کرد به سلطه و قدرت در طول سالیان گذشته تاکنون و در اختیار داشتن آن توسط خاندان ها و قبایل کردی پرقدرت و نفوذ، مزید بر علت برای این خروش شد.شاید ضعف مستمر دولت کردستان در مواجهه با مشکلاتش با بغداد نیز سبب شد تا شهروندان کرد توانایی یابند صدایی از خود خارج کنند. هر چند که ممکن است این فرضیه – به ویژه از سوی برخی مقامات کرد - مطرح شود که دولت العبادی که پس از همه پرسی، در تعامل با اقلیم دست برتر را داشته است در پشت پرده این حوادث اخیر قرار دارد اما در هر صورت نمی توان مشکلات انباشته شده موجود و سطح تظاهرات را نادیده گرفت.برخورد خشن مقامات امنیتی کرد با تظاهرات کنندگان و تلاش برای ساکت کردن رسانه های داخلی در پوشش دادن به حوادثی مانند تعطیلی NRT و حتی توهین مقامات به تظاهرات کنندگان با استفاده از الفاظ ناشایست و اتهام زدن به آنان و در نهایت ناتوانی آن ها در مدیریت ماجرا، می تواند شعله این حرکت را بیشتر کند.اما پاسخ به این که نقشه سیاسی یا جغرافیایی اقلیم دستخوش تحولات جدی خواهد شد یا خیر؟ هنوز جای درنگ دارد. آن چه در حال روی دادن است شورش غیرمستقیم مردم علیه قدرت های سنتی و فاسد موجود در اقلیم از چند دهه اخیر تاکنون است که به رغم استفاده از امکانات و ثروت، موجب  قرار گرفتن مردم در تنگنا شده اند. با این که پس از همه پرسی، موضوع تقسیم اقلیم به دو اقلیم سلیمانیه و اربیل مطرح شده بود هنوز مشخص نیست تا چه میزان افزایش این تنش ها می تواند به جدی تر شدن مجدد این ایده کمک کند؟ چنان چه این موضوع رخ دهد عملا به جای هدف یکپارچگی کردستان باید شاهد ضعف و تقسیم این منطقه باشیم. مسئله ای که می تواند علاوه بر افزایش رقابت دو اقلیم، به سود بغداد نیز تمام شود.این که العبادی چگونه بتواند از مشکل پیش آمده به سود خودش و دولت مرکزی استفاده کند نیز به نظر می رسد محل تأمل باشد به خصوص آن که احتمالا وی در آستانه انتخابات سراسری از هر فرصتی به سود خود بهره برداری خواهد کرد.با این حال تردیدی نیست که موضع اقلیم در هرگونه مذاکرات احتمالی آینده با بغداد، پس از این تظاهرات ضد مقامات، به شدت دچار ضعف خواهد شد و تأکید العبادی بر ضرورت حفاظت از حقوق شهروندان کرد دست او را در برخی اقدامات دیگر بازتر خواهد گذاشت.به هر جهت تحولات منطقه کردستان پرشتاب بوده است و نزدیکی انتخابات سراسری نیز می تواند در برخی تصمیم گیری های العبادی درباره این منطقه مؤثر باشد. علاوه بر این که روشن است نخست وزیر توجه جدی برای ایستادگی در مقابل مقامات کرد و تأدیب آنان در موضوع همه پرسی دارد. تاکنون العبادی برنده کامل پرونده همه پرسی و پس لرزه های آن بوده است.