نمایش چرا؟

اخبار تلویزیون را تماشا می‌کردم. مجری وزیر بهداشت را نشان می‌داد و می‌گفت که ایشان در عرض سه ساعت 19 بیمار را ویزیت یا عمل کرده است. وزیر نیز در لباس اتاق عمل مشغول معاینه چشم یک بیماربود. قبلا بگویم که به‌عنوان یک مخاطب و تماشاگر عام شخصا آقای دکتر هاشمی را فرد لایق و قابلی می‌دانم اما این قضیه مرا به یاد خاطره‌ای انداخت که اوایل انقلاب در یکی از شهرهای گیلان به‌عنوان لطیفه و شوخی نقل مجالس می‌شد. داستان این بود که آن روزها توزیع سیمان مشکل داشت. فرماندار شهر که خیلی هم می‌خواست مردمی جلوه کند، یکباره جوشی شد و تصمیم گرفت که مانند دیگر باربرها سیمان‌ها را از کامیون به دوش بگیرد و در انبار ببرد. لاهیجانی ظریفی که ناظر صحنه بود و با دوچرخه از کنار محل رد می‌شد، ایستاد و کیسه سیمان را از دوش فرماندار پایین آورد و گفت: این کار فرماندار نیست، برو به کار فرمانداری‌ات برس که اگر دو کیسه هم می‌توانی حمل کنی، آنقدر آش و لاش می‌شوی که کار فرمانداری به زمین می‌ماند. حالا رسیدیم به جناب آقای دکتر هاشمی و نمایش‌های پیاپی کارهای پزشکی ایشان در تلویزیون. قبل از انتخابات رئیس‌جمهوری گفته می‌شد این کارها شاید تبلیغی است برای ریاست‌جمهوری که ایشان قاطعانه احتمال کاندیداتوری خود را رد کرد. حالا معلوم نیست تلویزیون با چه هدفی این گزارش‌ها را پیاپی پخش می‌کند؟ و چرا وزرای دیگر از این امتیاز برخوردار نیستند. تصور کنید اگر برای دیگر وزرا هم میدان‌های خدمتی‌شان قرار باشد نمایش داده شود، چه بازار آشفته‌ای به راه می‌افتد! ضمن اینکه اگر برای بعضی از وزارتخانه‌ها ارائه عملیات میدانی میسر است، برای بقیه مثل وزیر ورزش یا اطلاعات یا ارشاد و آموزش و پررش چه بخشی قابل ارائه خواهد بود؟ وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بهتر است به جای صرف وقت برای معاینه و ویزیت یا جراحی چند بیمار محدود و معدود وقت گرانبهای وزارت را به برنامه‌ریزی و سازماندهی اقدامات کلان وزارتخانه اختصاص دهد که ارائه خدمت برای کادر پزشکی و پرستاری در سطح ملی آسان و ارزان گردد والا ویزیت و جراحی بیماران کاری است که از عهده هر چشم پزشک دیگری برمی‌آید. آیا هیات نظارت بر برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی ایران به توزیع عادلانه وقت برای ارائه عملکرد وزرا و وزارتخانه‌ها و بالاخره دیده شدن توجه لازم را دارد؟
* حقوقدان