بازخوانی علل اعتراض امام(ره) علیه رژیم پهلوی در سال 1341

آذرماه سال 1341 بود که طرح رژیم شاه برای تصویب و اجرای قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با هوشیاری امام خمینی(ره) و همراهی مردم و جمعی از علما، با شکست روبه‌رو شد.  اسدا...علم، نخست وزیر وقت، طی تلگرافی در تاریخ هفتم آذرماه سال 1341، رسماً لغو مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را اعلام کرد، اما این همه ماجرا نبود. پیش از تصویب قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی و همزمان با روی کار آمدن «جان.اف.کندی»، رئیس جمهور دموکرات آمریکا و بالا گرفتن جنگ سرد، آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده‌بودند که باید در کشورهای متحد خود تغییراتی ایجاد و از نفوذ کمونیسم جلوگیری کنند. آن ها نام این تغییرات را «اصلاحات» گذاشته و به آن عنوان «اتحاد برای پیشرفت»(Alliance for Progress)   داده‌بودند؛ اما در واقع، هدف اصلی ایالات متحده، محکم کردن پایه‌های نفوذ خود در کشورهای مختلف جهان، از طریق تثبیت رژیم‌های وابسته در این کشورها بود.اگر چه «علی امینی»، به عنوان نخست‌وزیری متمایل به آمریکا، اجرای این اصلاحات را در ایران برعهده داشت، اما شاه توانست موافقت آمریکایی‌ها را برای کنار گذاشتن «امینی» و روی کار آوردن «علم» به دست آورد و در بهار سال 1341، این موضوع را عملی کند. «یرواند آبراهامیان»، در کتاب «ایران بین دو انقلاب»، می‌نویسد:«[امینی] نتوانست هنگامی که بر سر موضوع ضرورت کاهش بودجه نظامی با شاه درگیر بود، پشتیبانی آمریکا را به دست آورد. به این ترتیب، ایالات متحده، نه برای نخستین بار، در برابر یک نخست‌وزیر اصلاحگر، جانب شاه را گرفت.» شاه، پس از آن کوشید با اجرای طرح‌هایی مانند لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نشان دهد که همسو با سیاست‌های آمریکا حرکت می کند و می‌تواند مجری مناسبی برای این سیاست‌ها باشد. او پا را از این هم فراتر نهاد و خود را مبتکر این تغییرات نامید، در حالی که طراح و مجری برنامه‌های مد نظر آمریکایی‌ها در ایران، کسی جز «علی امینی» نبود.
شکست شاه در ماجرای لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی
باوجود این مقدمه‌چینی‌ها، شاه نتوانست به هدف خود برسد. لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که در دولت «علم»، با هیاهوی رسانه‌ای فراوان قصد تصویب و اجرای آن را داشتند، با مخالفت جدی علما و در رأس آن ها، امام خمینی(ره) روبه‌رو شد. دلیل این مخالفت، رویکردهای ضداسلامی لایحه بود. طبق قانون جدید، سوگند خوردن به قرآن کریم به سوگند خوردن به کتاب آسمانی تغییر می‌کرد. مبنای این تغییر، چراغ سبز برای ورود رسمی فرقه ضاله بهائیت به ساختار سیاسی کشور بود؛ هر چند اعضای این فرقه، از دوران پهلوی اول، به تدریج توانسته بودند مناصب حکومتی را قبضه کنند و در دربار، نفوذ تمام و کمال داشته باشند. «عبدالکریم ایادی»، پزشک مخصوص شاه، نمونه‌ای از این نفوذ بود. «ایادی» که از رؤسای فرقه ضاله بهائیت شناخته می‌شد، توانسته بود تأثیری مستقیم بر آرا و افکار شاه بگذارد و بسیاری از دوستان بهائی خود را به مقامات مهم دولتی برساند. بر همین اساس، یکی از دلایل اصلی مخالفت امام(ره) با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، جلوگیری از نفوذ دشمنان اسلام در ساختار اداری و سیاسی کشور بود. ایشان با هوشیاری فراوان، موضوع انحرافات موجود در لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را در جامعه مطرح کردند و رژیم را در برابر مردم قرار دادند. به این ترتیب، «اسدا... علم»، نخست‌وزیر وقت، ناچار شد طی تلگرافی به علمای قم، لغو این قانون را اعلام کند؛ اما با اصرار امام(ره) و برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های بعدی رژیم، موضوع از طریق جراید کثیرالانتشار نیز، اعلام شد. این شکست برای شاه که به آمریکایی‌ها قول داده بود برای اجرای اصلاحات مورد نظر آن ها، گام‌های اساسی برمی‌دارد، بسیار گران تمام شد.
طرح یک نقشه جدید


شاه، به دلیل همین رویکرد، پس از شکست در اجرای لایحه  انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اعلام کرد که اصول شش‌گانه‌ای را با عنوان «انقلاب سفید»، به همه‌پرسی می‌گذارد. اتخاذ این تصمیم، آن هم کمتر از دو ماه پس از شکست رژیم در ماجرای لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با واکنش امام خمینی(ره) و مردم روبه‌رو شد. امام(ره) که می‌دانست موضوع ایجاد تغییرات و تصویب لوایح مورد نظر شاه، در واقع چراغ سبز به سیاست‌های منطقه‌ای آمریکاست، ابتدا کوشید مسئله برگزاری همه‌پرسی را بر مبنای قوانین آن دوره بررسی و باطل بودن آن را ثابت کند. ایشان در نامه تاریخی خود، در پاسخ به پرسش «جمعی از متدینین تهران» درباره «تصویب ملی» یا همان همه‌پرسی لوایح مورد نظر شاه، نوشت:«در قوانین ایران رفراندوم پیش بینی نشده و تاکنون سابقه نداشته، جز یک مرتبه، آن‏ هم از طرف «مقاماتی غیرقانونی» اعلام شد و به جرم شرکت در آن جمعی گرفتار شدند و از بعضی حقوق اجتماعی محروم گردیدند. معلوم نیست چرا آن وقت این عمل «غیرقانونی» بود، و امروز قانونی است!» اشاره امام(ره) به ماجرای همه‌پرسی مورد نظر دکتر مصدق، برای واگذاری اختیار انحلال مجلسین به نخست‌وزیر بود که بعدها، در زمان محاکمه وی، دادگاه نظامی آن را رفتاری غیرقانونی و مستحق مجازات دانست.موضوع دیگری که امام‌خمینی(ره) از آن به عنوان دلیلی بر غیر قابل قبول بودن همه‌پرسی مورد نظر شاه یاد کرد، عجله او برای تصویب خواسته‌هایش بود. امام(ره) در این باره نوشت:«در ممالکی که رفراندوم قانونی است، باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک [به] یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد و در جراید و وسایل تبلیغاتی، آرای موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد؛ نه آن‌که به طور مبهم، با چند روز فاصله، بدون اطلاع ملت، اجرا شود.»ایشان پس از وارد کردن اشکالات شکلی به همه‌پرسی لوایح شش‌گانه مورد نظر شاه، اشکالی اساسی و ماهوی نیز به آن وارد کرد و خطاب به پرسش‌کنندگان نوشت:« اساساً پیش آوردن رفراندوم، برای آن است که تخلفات قانونیِ قابل تعقیب که ناچار مقامات مسئول گرفتار آن می‏شوند، لوث شود ... اینان اگر برای ملت می‏خواهند کاری انجام دهند چرا به برنامه اسلام و کارشناسان اسلامی رجوع نکرده‏ و نمی‏کنند تا با اجرای آن، برای همه طبقات، زندگی مرفه تأمین شود و در دنیا و در آخرت سعادتمند باشند؟ ... مقامات روحانی برای قرآن و مذهب احساس خطر می‏کنند. به نظر می‏رسد، این رفراندوم اجباری، مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است. علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی، برای اسلام و قرآن و مملکت احساس خطر کرده‏اند؛ و به نظر می‏رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می‏خواهند به دست جمعی مردم ساده دلِ اغفال شده اجرا کنند. علمای اسلام وظیفه دارند هر وقت برای اسلام و قرآن احساس خطر کردند، به مردم مُسْلِم گوشزد کنند تا در پیشگاه خداوند متعال مسئول نباشند. از خداوند متعال حفظ قرآن مجید و استقلال مملکت را خواهانیم.»افزون بر امام(ره) که با شجاعت، به تخطئه ماهیت اقدامات رژیم پهلوی پرداخت، بسیاری از گروه‌ها و شخصیت‌های مبارز و مخالف رژیم نیز در برابر طرح این همه‌پرسی، به شدت موضع‌گیری کردند و برخی از آن ها، مانند زنده‌یاد آیت‌ا... طالقانی، بر اثر همین مخالفت، به زندان‌های طولانی مدت محکوم شدند.با وجود این مخالفت‌ها، شاه اعلام کرد که همه‌پرسی، روز ششم بهمن‌ماه 1341، برگزار خواهد شد. او روز چهارم بهمن‌ماه، راهی شهر قم، کانون اصلی مخالفت‌ها علیه لوایح شش‌گانه شد، اما با فرمان امام(ره)، تمام بازارها تعطیل شد و شهر در اعتصاب کامل فرو رفت. شاه که انتظار چنین واکنشی را نداشت، در سخنرانی پیش از بازگشت خود، به انتقاد از مخالفان پرداخت و به علما توهین کرد. روز ششم بهمن، همه‌پرسی فرمایشی شاه برگزار و اعلام شد که مردم به لوایح مورد نظر رژیم، رأی داده‌اند. با وجود این، شاه تصمیم گرفت به مخالفان، به ویژه علما و روحانیان، شدت عمل بیشتری نشان دهد؛ تصمیمی که فاجعه روز دوم فروردین‌ماه سال 1342 را رقم زد و عوامل رژیم، با لباس مبدل و با حمایت کامل شهربانی، به مدرسه فیضیه حمله کردند و ده‌ها نفر از طلاب را به شهادت رساندند. مخالفت امام‌خمینی(ره) با لوایح شش‌گانه را می‌توان سرآغاز مبارزه علنی آن رهبر نستوه با استبداد محمدرضاشاهی نامید؛ مبارزه‌ای که با قیام خونین 15 خرداد، تجسم عینی یافت و 15 سال بعد، در 22 بهمن‌ماه سال 1357، طومار رژیم پهلوی  را در هم پیچید.