صادق تبریزی درگذشت

آفتاب یزد – گروه فرهنگی: صادق تبریزی پایه‌گذار نقاشی خط در ایران و از هنرمندان به‌نام مکتب «سقاخانه» در سن ۷۹ سالگی در لندن درگذشت. تبریزی که چندی پیش برای معالجه و درمان به کشور انگلستان رفته بود در لندن درگذشت. همسر این هنرمند با تایید خبر درگذشت تبریزی گفت: بیش از یک ماه است که همسرم در خارج از کشور فوت کرده است. فرزندان او که در آنجا حضور دارند این خبر را اعلام نکردند. او ادامه داد: ما نزدیک به دو ماه بود از او بی‌خبر بودیم، فرزندان او نیز جواب درستی به ما نمی‌دادند. پس از پیگیری‌هایی که از وزارت خارجه و سازمان ثبت‌ احوال انجام دادیم، متوجه شدیم او فوت کرده است. البته درباره دفن او به ما چیزی نگفتند اما اگر یک ماه پیش این اتفاق افتاده باشد، احتمالا او را همان‌جا به خاک سپرده‌اند. همسر صادق تبریزی درباره برگزاری مراسمی برای یادبود و ترحیم این هنرمند نیز گفت: او شخص مهمی در هنر ایران بوده و حتما باید برای برگزاری چنین مراسمی تصمیم‌گیری شود.
این در حالی است که مهرداد فلاح (خواهرزاده‌ صادق تبریزی) گفت: «آقای تبریزی چند روز پیش در لندن فوت کردند. خبر فوتِ ایشان روز سه‌شنبه از طریق اداره‌ ثبت احوال ایران اعلام شده بود و روز چهارشنبه هم خانواده‌ مرحوم تبریزی این خبر را منتشر کردند. وی در واکنش به این خبر که صادق تبریزی یک ماه پیش و در یک سکوت خبری فوت کرده، گفت: من نمی‌دانم که بعضی خبرگزاری‌ها چرا به اشتباه اعلام کرده‌اند ایشان یک ماه پیش فوت کرده‌ است. خبر سه شنبه به اطلاع ما رسیده و روز چهارشنبه هم اعلام کرده‌ایم. همچنین بعضی خبرگزای‌ها نوشته‌اند ایشان یک ماه در کما بوده که کاملاً اشتباه است و این چنین نبوده است. خواهرزاده‌ صادق تبریزی ضمن اعلام این خبر که وی مبتلا به سرطان پانکراس بوده، افزود: مراسم خاکسپاری ایشان در لندن انجام شده است.
صادق تبریزی متولد 1317 در تهران بود. او نخستین بار در سال 1338 نقاشی‌خط را روی یک پنل سرامیکی کار کرد و به گواه برخی کارشناسان و منتقدان؛ کار این هنرمند روی این پانل سرامیکی نخستین اثر نقاشی‌خط است که کلماتش به قصد خوانده شدن نوشته نشده است. نصرالله ‌افجه‌ای در گفت‌وگویی اعلام کرده است؛ صادق تبریزی نخستین کسی است که هنر نقاشی‌خط را به‌ شکل امروزی و معاصرش ابداع کرد و برای جامعه به‌ نمایش گذاشت و در بروز و ظهور آن نقش مهمی ایفا کرد. تبریزی اوایل دهه ۱۳۴۰ نزد استاد علی اکبر کاوه خوش‌نویسی را فراگرفت و پس از آن همزمان با رواج مکتب سقاخانه در میان شماری از هنرمندان، به سبک نقاشی- خط روی آورد. او در کنار پرویز تناولی، حسین زنده‌رودی، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی و منصور قندریز مکتب سقاخانه را گسترش داد؛ مکتبی که ریشه در مکتب‌های قدیمی و میراث فرهنگی ایران داشت و قرار بود پلی میان سنت و دنیای نو بنا کند. آخرین نمایشگاه خارجی این هنرمند شهیر ایرانی در سال ۱۳۹۱ همزمان با «هفته هنری جهان اسلام» در لندن در یکی از گالری‌های این شهر برپا شد که بازتاب‌های متفاوتی در جهان داشته است. روزنامه ایرلندی «ایریش تایمز» او را «خنیاگر رنگ‌ها» دانست که با نقاشی‌هایش، موجب نزدیکی فرهنگ‌ها به هم می‌شود. این روزنامه جمله‌ای به نقل از تبریزی به این مضمون آورده که «هنرقادر به نجات ما انسان‌ها از نابودی نیست؛ با این حال می‌تواند عواقب یک نابودی بزرگ را یادآوری کند.» بخش‌هایی از گزارش این روزنامه اشاره به استقبال چند صد نفری مخاطبان از نمایشگاه او در روز افتتاحیه داشت و بخشی از توصیف‌های جالب نویسنده در مورد این نقاش را این گونه گزارش می‌داد: تبریزی با آن چشمان ریز جست‌و‌جوگر و محاسن به رنگ برف، شبیه عارفانی است که به جنگ نیرو‌های اهریمنی می‌روند. تجربه نگاه کردن به خط نگاره‌های انتزاعی او دست‌کمی از گوش دادن به موسیقی نوازندگان بزرگ جاز آمریکا ندارد و البته این نکته عجیبی درباره نقاشی ایرانی نیست؛ چراکه این هنر در گستره وسیعی از جهان دیده شده است. همچنین دانیل پالمار، مورخ هنراسترالیایی در گزارشی می‌نویسد: «تبریزی در هفته هنر جهان اسلام و در روز‌هایی که این دین آسمانی با توهین‌هایی بی‌شمار رو به روست به لندن آمده. تلاش‌هایش برای نزدیک کردن ملت‌ها از طریق هنر ستودنی است. او پیام صلح و دوستی را با نقاشی‌هایش به تصویر می‌کشد. از این رو باید وی را یک سفیر فرهنگی نامید. «تونی کوریگر (نمایشگاه گردان هنری) درباره آثار تبریزی و رویکرد او می‌گوید: پرهیز از تاریکی و تیرگی و سوق دادن نگاه‌ها به روشنی هدف اصلی هنر امروز جهان است. جهان این روز‌ها با بحران‌های بی‌شماری دست و پنجه نرم می‌کرد؛ از انقلاب‌های عربی گرفته تا گرسنگی در آفریقا، آوارگی ستمدیدگان. من فکر می‌کنم هنر وسیله‌ای برای شناخت و ارزیابی پدیده‌های پیچیده و پی بردن به دلایل تاریخی و جامعه‌شناختی آنهاست. اما مهم‌تر از همه این‌ها، رسیدن به مفهومی عمیق‌تر از واقعیت شرط است. آثار تبریزی در راستای رسیدن به این مفاهیم اجرا شده‌اند. او در آثارش روی روشنی، عشق و صلح دست می‌گذارد.
در این میان به باور بسیاری از هنرمندان، صادق تبریزی همواره در کنش‌های اجتماعی همچون یک آسیابان بادی عمل می‌کند: حقایق پنهان را عیان می‌سازد و بر جوانه‌های هنری نور می‌گستراند.


این برای اول بار نبود که هنر این هنرمند چنین تحسین غربی‌ها را بر انگیخت. طی ۵۰ سال گذشته، لااقل ۳۰ نمایشگاه مهم انفرادی و گروهی برپا کرده است. اول بار در سال ۱۳۵۱ آثارش را زیر نگاه غربی‌ها برد. از همان زمان، هنر او تحسین هنرشناسانی، چون امانوئل لوتن، میشل تایپه و دیگران را برانگیخت.
روزنامه لوموند در شماره ۱۹ آوریل ۱۹۷۲، او را پیشگام نوعی نقاشی غنایی دانست که آثارش نیروی فریبنده قدرتمندی دارد. تبریزی زندگی پرماجرا و پرفراز و نشیبی داشته، شبیه خطوط سرکش، سحرآمیز و کوبنده نقاشی‌هایش. نمایشگاه خط نگاره‌هایش در بورگز (۱۳۴۹) و گالری سیروس در پاریس (۵۰) که به اهتمام «می‌شل تاپیه» هنر‌شناس بزرگ برپا شد، سرآغاز شکوفایی هنر او بود؛ هنری که امروز، به اوج خود رسیده است. آن زمان تاپیه در مقدمه نمایشگاهش نوشت: این نقاشی‌های بسیار امروزی و به همان اندازه همیشگی که جز با صفت «هنری» صفتی دیگر بر آن‌ها اطلاق نمی‌توان کرد، نقاشی‌هایی با وفور اخلاقی- زیبا‌شناسانه استثنایی است و به همین دلیل مقوله‌ای بسیار والا است. به گزارش ایکنا، نصرالله افجه‌ای در گفت‌وگویی اعلام کرده است صادق تبریزی نخستین کسی است که هنر نقاشی خط را به شکل امروزی و معاصرش ابداع کرد و برای جامعه به نمایش گذاشت و در بروز و ظهور آن نقش مهمی ایفا کرد.