فرار به جلو با اصلاح ساختار

جریان اصیل انقلاب درون خود دو گرایش اصلاح‌طلبی و اصولگرایی دارد که آنها به رغم اختلافات هر دو دارای سابقه، ریشه و مبانی فکری هستند. برخی از این جریانات سپهر گسترده‌تری دارند و برخی دیگر طیف‌های کمتری را به خود اختصاص می‌دهند اما به هر حال درای اصالت و هویتند و شعار و سوابقشان نیز مشخص است. این دو جریان در مقطعی از تاریخ به علت عدم دقت و توجه به شرایط وقت و مشکلات جامعه به‌ویژه در بحث فاصله طبقاتی و رقابت با یکدیگر موجب به‌وجود آمدن جریانی بدلی با شعارهای عدالتخواهانه، مهرورزی، پیشرفت و تعالی شدند که این جریان مدتی توجه بخشی از مردم را به خود جلب کرد. هرچند پس از چندی مشاهده شد که عملکرد این جریان بدلی چه خسارت‌های سنگینی را به توسعه، منابع کشور و اعتماد عمومی وارد کرد و موجب رشد فساد و ایجاد ابهامات جدی در برخی از اعتقادات جامعه شد. این جریان که به جریان احمدی‌نژاد معروف است به‌رغم شعارهایی که در حوزه عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی داد، اما نسبت به جریانات اصیل اصلاح‌طلب و اصولگرا هیچگونه رویکرد مهرورزانه‌ای نداشت و با همین رویکرد بسیاری از کارشناسان دلسوز جامعه در عرصه‌های مختلف را به حاشیه راند. در آن زمان کشور با نگاه سیطره کمی، آمارهای عجیب و غریب، رشد‌ و گسترش‌های بدون پشتوانه و ایجاد زیرساخت‌های لازم جامعه مواجه شد و دیدیم که بعدها چه بلایی بر سر اقتصاد، منابع پولی، فرهنگ و اعتماد جامعه آمد که جامعه هنوز هم تا سالیان دراز با آسیب‌ها و پیامدهای آن روبه‌روست. در همان دوران نیز شاهد بودیم که این جریان چه مرزبندی‌های جدی با بسیاری از وفاداران و استوانه‌های انقلاب انجام داد و پس از آن تلاش کرد با استفاده از دستگاه قضائی یا شورای نگهان به نفع خود در صحنه بماند و رقبای خود را با انگ و برچسب زدن از میدان خارج کند. اکنون که جامعه و جریان‌های اصیل انقلاب با آگاهی و تغییر رویکردها تکلیف خود را با این جریان مشخص کرده و راه دیگری را برگزیده، به دلایل عدیده‌ای با محمود احمدی‌نژاد مدارا می‌شود و او حاشیه امنی دارد و پیگیر مساله یاران و همراهان خود است. از این روست که سخن از آزادی و اصلاح امور می‌زند. در زمان مسئولیت اینها وقتی دانشگاهیان و سیاسیون مورد مراجعات سنگین قرار می‌گرفتند احمدی‌نژاد هیچ سخن آزادی‌خواهانه‌ای ابراز نمی‌داشت، اما اکنون که مشخص شده اطرافیانش دلسوز انقلاب و نظام نیستند و در تگنا و مورد پرسش قرار گرفته‌اند، از لزوم اصلاح در امور و آزادی سخن گفته و از هر ابزار و گویشی استفاده می‌کند تا به همه بگوید به آنها ظلم شده است. البته جریانات اصیل انقلاب معتقدند که نباید هیچ فرد یا جریانی مورد ظلم و ستم قرار گیرد، با این حال این‌سخنان اصلا به قد و اندازه احمدی‌نژاد و جریان بدلی‌اش نمی‌آید. طبیعی است که جامعه از مسائلی رنج می‌برد و باید در حوزه‌های مختلف اصلاحات جدی صورت بگیردکه این مباحث مکررا توسط جریانات اصیل انقلاب مطرح شده است. اکنون در فضای ایجاد شده جریان بدلی تلاش دارد از مطالبات مردم و خواسته‌های جریانات اصیل استفاده کند تا خود را محور این تلاش‌ها و مطالبات نشان دهد. گرچه شاید احمدی‌نژاد و همراهانش دوست دارند که برخورد جدی با آنها صورت گیرد تا در فضای مظلومیت بیشتری قرار گیرند. در این راستا باید مردم را با آنچه در کارنامه این جریان وجود دارد بیشتر آشنا کرد. باید توجه داشت که چه جریان احمدی نژاد دلش برای جامعه نمی‌سوزد، اما می‌تواند از این گسل‌ها استفاده کرده و جامعه را به سمت بی‌نظمی و خشونت سوق دهد. جامعه باید هوشیار باشد و نهایتا با همبستگی ملی و گفت‌وگوی جدی‌تر به سمت آزادی‌های قانونی و مردمسالاری بنیادین حرکت کند و به جریانات بدلی فرصت ندهد تا کشور را به جای حقیقت به سمت اوهام و سراب پیش ببرند.
*فعال سیاسی اصلاح‌طلب