آلمان نازی؛ از وهم تا واقعیت

آلمان نازی، رهبر کله‎شق و خشن آن و نقش و جایگاه این حزب نازی در جنگ جهانی دوم را همه‎مان کم‎وبیش می‎شناسیم. می‎دانیم نازی‌ها، پس از ‌آن‌که در سال ۱۹۳۳ با ابزار دموکراتیک و در چارچوبِ قانون به قدرت رسیدند، به‌سرعت آلمان را به دیکتاتوری تبدیل کردند. آن‎ها شش سالِ تمام توانِ خود را صرف تدارک جنگی کردند که در سال ۱۹۳۹ آغاز شد. نازی‌ها در طولِ این جنگ که تمام منابع انسانی و اقتصادی را در راستای مقاصد نظامی بسیج کرد، منابعِ عظیمی را صرف تلاش برای قلع‌و‌قمع دیگر کشورها و اقوام کردند. تاریخ‎دانان مکرراً از نازی‌ها به‌عنوان نمونه‌ای بارز از شر یاد کرده‌اند. نازی‌ها ویران‌گر بودند، در دوران حکومت 12 ساله‌ خود جان میلیون‌ها نفر را گرفتند و اگر شکست نمی‌خوردند، میلیون‌ها نفر دیگر را هم از دمِ تیغ می‌گذراندند. اما این همه چیزی نیست که باید از نازی‎ها بدانیم. آلمان نازی در طول جنگ جهانی، توانست در فناوری‎های نظامی توسعه و پیشرفت شگفتی ایجاد کند البته هدفش قطعا پیروزی در جنگ بود و اگر فرصت پیدا می‎کرد، اهداف پلید دیگری هم در سر داشت البته خوشحالیم که فرصت پیدا نکرد. چند روز قبل سالروز تولد هیتلر رهبر کاریزماتیک و عوامفریب آلمان نازی بود که اگر در کودکی استعدادش در نقاشی جدی گرفته می شد شاید سرنوشت دیگری برای جهان رقم می خورد و میلیون ها انسان به دلیل سوداگری بی حاصل او کشته نمی شدند چند روز دیگر هم سالروز ادعای مربوط به خودکشی او در پناهگاهی نظامی است. هر سال در بین این مناسبت ها شایعات فراوانی درباره هیتلر، زنده بودنش تا دهه هشتاد میلادی، آرزوهای او برای ساخت سربازانی توانمند و جهش یافته، سفر در زمان و... مطرح می شود. در پرونده امروز، به نازی‎ها از جنبه شایعات و ناکامی‎ها نگاه می‎کنیم و می خواهیم بدانیم افسانه هایی که درباره هیتلر، نمردنش در جنگ جهانی و رویاهای عجیبش برای تسلط بر جهان، تا چه اندازه واقعی است !
 
پیشرفت های فناورانه و نظامی
بسیاری از رسانه های غربی شایعات جالبی درباره پیشرفت آلمان ها در فناوری منتشر می کنند که شبیه داستان های علمی-تخیلی است و بیشتر آن ها اثبات نشدند. اما متاسفانه آلمانی‎ها در طول جنگ و برای پیروزی در آن، به میزانی از پیشرفت در حوزه ساخت انواع اسلحه و صنایع موشکی و هوایی رسیدند که محققان سایر کشورها درباره آن‌ها هیچ حرفی برای گفتن نداشتند. حتی متفقین پس از اشغال آلمان و کشف سایت‌های تحقیقاتی در این کشور، در برخی موارد حتی دانش کافی را برای تشریح آن‌چه با آن روبه‌رو شده‌بودند نداشتند.
   ماشین ارسال رمز
در سال‌های ابتدایی جنگ جهانی دوم، آلمانی‌ها از ماشینی به نام انیگما (Enigma)  برای تولید و ارسال رمز استفاده می‌کردند. این ماشینِ ساخته مهندس «آرتور شربیوس»، می‎توانست رمزهای پیچیده‌ای تولید کند که برای ارسال پیام به زیردریایی‌ها بسیار مناسب بودند. انیگما از سه یا چهار گردونه استفاده می‌کرد؛ گردونه‌ها با ایجاد مدارهای الکتریکی، حروف پیامی را که باید به رمز درآورده می‌شد، به حروف رمزنگاری‎شده تبدیل می‌کرد.  به‌این ترتیب آلمانی‌ها توانستند با عملیات پنهانی، تلفات زیادی به کشتی‌های تجاری و جنگی متفقین وارد کنند. با همه هوشمندی این دستگاه، ریاضی‌دانان لهستانی توانستند با پیدا کردن یک نمونه از دستگاه پیام‌های انیگما را کشف رمز کنند. آلمانی‎ها که احساس خطر کردند، بعد از آن سیستم رمزنگاری خود را به‌طور روزانه تغییر دادند. برای مقابله با این تکنیک موثر، دنیا باید منتظر ورود یک نابغه ریاضیات می‎ماند و آن کسی نبود جز «آلن تورینگ». تورینگ، ریاضی دان نابغه‎ای بود که از طرف دولت انگلستان مسئول کار روی شکستن رمزهای مخابراتی آلمانی‎ها شد و کمک کرد تا سرنوشت جنگ را تغییر دهند. با این وجود، بسیاری از رمزهای انیگما هرگز شکسته نشد.
   اولین هواپیمای رادارگریز
بمب افکن رادارگریز « Horten Ho 229‌» مجهز به موتورهای جت را باید شاهکار مهندسی آلمان‌ها دانست. این هواپیمای ملقب اسلحه‌ مخفی هیتلر، قابلیت حمل ۹۰۰ کیلو مهمات را داشت و می‌توانست در ارتفاع ۱۵ کیلومتری زمین با سرعت نزدیک به ۱۰۰۰ کیلومتر در ساعت پرواز کند. این بمب‌افکن با بهره‌گیری از موتورهای توئین توربوجت، دو توپ برای شلیک گلوله و راکت‌های RM، اولین هواپیمای رادارگریز جهان بود که اولین پرواز خود را در سال ۱۹۴۴ با موفقیت انجام داد. براساس اطلاعات برجای‎مانده از فرمانده‌ نیروی هوایی ارتش نازی، ساخت این بمب‌افکن خارق‌العاده در آن زمان بیش از نیم میلیون مارک برای آلمان‌ هزینه داشته‌است.
   پدر موشک‌های هوشمند
موشک 1.5 تنی «فریتس ایکس»، پدر موشک‌های هوشمندی است که این روزها شاهدشان هستیم. فریتس ایکس با بهره‌گیری از یک دریافت‌کننده‌ رادیویی و باله‌های هدایت شونده‌ای که سازوکار پیچیده‌ای در طراحی آن‌ها به کار رفته، امکان هدایت و اصابت دقیق به هدف را برای نازی‌ها به ارمغان آورده‌بود. براساس اطلاعات نیروی هوایی آمریکا، این موشک هوشمند قادر بود تا ۷۱ سانتی‌متر در پوشش زرهی نفوذ کند و از ارتفاع ۶۰۰۰ متری به سمت هدف رها شود. برای درک قدرت این موشک لازم است بدانید که سیستم‌های ضدهوایی کنونی هم یارای انهدام موشک در این ارتفاع را ندارند.
 
ناکامی‎های تسلیحاتی
اواخر جنگ جهانی دوم نازی‌ها تلاش‌ها و آزمایش‎هایی برای ساخت سلاح‌هایی بسیار بزرگ و قدرتمند را آغاز کردند تا با استفاده از آن‎ها ورق را برگردانند و برای همیشه جهان را به تسخیر خود درآورند. آن‎ها می‎خواستند قدرتمندترین سلاح‎های جهان از هر نوعی را بسازند؛ علی‎رغم آن‌چه درباره موفقیت‌های فناورانه و تسلیحاتی نازی‎ها گفتیم، آن‏ها فرصت کافی برای اتمام همه پروژه‎های جاه‎طلبانه‌شان را پیدا نکردند؛ ضمن این‎که بعضی از اهدافشان اساسا قابل دست‎یابی نبود.
   بزرگ‎ترین تانک جهان
ارتش آلمان نازی همیشه به دلیل تانک‎های قدرتمندش موردستایش قرار گرفته‌است. این شهرت به‎علاوه جاه‎طلبی نازی‎ها، مهندسان آلمان را به فکر ساخت بزرگ‎ترین و قدرتمندترین تانک جهان انداخت. تانک «لندکروزر پی. 1000 راته»، قرار بود نزدیک به 42 متر طول داشته و به اندازه یک ساختمان چهار طبقه بلند باشد. این تانکِ یک میلیون تُنی، و درصورت ساخته‎شدن، بزرگ‌ترین تانکی بود که انسان می‌توانست تصورش را بکند؛ اما در عمل ساخت آن امکان‎پذیر نبود و طرحش به بایگانی فرستاده‌شد؛ چراکه با توجه به وزنش، وسیله‌ای نظامی و کارآمد محسوب نمی‌شد، حمل‎و‎نقلش بسیار مشکل بود و خیلی زود توسط نیروهای دشمن رویت می‎شد.
   اسلحه خورشیدی
اسلحه خورشیدی، یک سلاح تئوری است که از یک آینه مقعر روی یک ماهواره استفاده می‌کند تا نور را از خورشید به یک منطقه کوچک از سطح زمین متمرکز کند. این مورد یکی از عجیب‌ترین برنامه‌های هیتلر بود. نازی‌ها تصمیم داشتند یک آینه بزرگ 1.6 کیلومتری بسازند که ۳۵۹۰۰ کیلومتر در بالای زمین بچرخد. این ایده مثل این است که پسربچه‌ای با کمک یک آینه بزرگ چندین مورچه را از بین ببرد. به این ترتیب اگر کسانی نازی‌ها را عصبانی می‌کردند، آن‌ها آینه را به‌سویشان منحرف می‌کردند تا امواج خورشید را به سمتشان منعکس کنند! نازی‎ها می‌خواستند این آینه را به‌عنوان یک ایستگاه فضایی قرار دهند. امروزه درباره کارایی این ایده رایزنی می‌شود. دانشمند موسس این ایده، «هرمان ابرث»، آن‌قدر به طرحش اطمینان داشت که پس از جنگ می‌خواست آمریکایی‌ها را متقاعد کند که آن را بسازند. معلوم نیست اگر نازی‎ها برای ساختن آینه غول‎پیکرشان، فرصت و امکانات کافی را پیدا می‎کردند چه اتفاقی می‎افتاد. البته آلمانی‌ها تنها کسانی نبوده‌اند که به بهره‌برداری از نیروی خورشید فکر می‌کردند.
   زیردریایی راکت‎انداز
نازی‎ها برای حمله به آمریکایی‎ها، طرح‎های متعددی را امتحان کردند که هیچ‌کدام به نتیجه دلخواه منتهی نشد. یکی از این طرح‌ها استفاده از «زیردریایی‎های یو بوت راکت‎انداز» بود. این سیستم پرتاب راکت، علی‎رغم جالب بودنش، دقت کافی نداشت و نمی‎توانست به خوبی در دریا مسیریابی کند. آلمانی‎ها بعدها تلاش کردند از راکت‎های «وی 2» روی این زیردریایی‎ها استفاده کنند که آن هم موفقیت‎آمیز نبود. آن‎ها خستگی‎ناپذیرانه، کار را روی نسل جدیدی از یو بوت‌ها آغاز کردند که به دلیل پایان یافتن جنگ و شکست در آن، نتوانستند طرحشان را تکمیل کنند.


 
شایعات
   سفر در زمان
نازی‎ها برای پیروزی در جنگ، هرکاری می‎کردند؛ غیر از آن، گفتیم که مهندسان و دانشمندانِ نازی موفق شده‎بودند ابزارهایی پیشرفته و فراتر از زمان خود بسازند. مجموعه این عوامل، زمینه پخش شدن شایعاتی درباره نازی‎ها را فراهم می‎کرد؛ یکی از این شایعات، پروژه « Die Glocke» (به معنی زنگ) بود. درباره پروژه زنگ می‎گویند آلمانی‎ها به فناوری‎های پیشرفته‌ای دست پیدا کرده‎بودند که به آن‌ها امکان انجام مأموریت‎های فرازمینی را می‎داده‎است. این صنایع دارای منبع انرژی ناشناخته بود که می‌توانست پرواز مداوم را فراتر از مدار زمین انجام دهد. این وسیله هیچ‌وقت پیدا نشد و طرح‌هایی از آن که دست آمریکایی‌ها افتاده‌بود، در هاله‌ای از ابهام باقی ماند. حتی بسیاری می‌گفتند که درگیری اصلی آمریکا و نازی‌ها بر سر همین اختراع بود؛ وسیله‌ای که می‌توانست دروازه‌ای به ابعاد دیگر جهان باز کند! بسیاری حتی اعتقاد داشتند تصاویر خودکشی هیتلر جعلی بوده و هیتلر از طریق این اختراع فرار کرده‌است. یکی دیگر از نکات باورنکردنی این پرونده این است که می‎گویند هیتلر شخصی به نام «هانس فردریش کارل کاملرِ» فیزیکدان را، شخصا مامور کرده‎بود تا اعضای این مأموریت را به قتل برساند.  هانس هشت نفر از اعضای این پروژه را به قتل رساند و خودش هم دیگر پیدا نشد. بسیاری می‌گویند او هم به وسیله این اختراع به زمان و مکان دیگری رفته‎است. درباره وجه تسمیه این پروژه می‎گویند در زمان مرگ فرعون، زنگ‎های بزرگی در شهر گذاشتند و با به صدا در آوردن آن‎ها خواستند جهان دیگر را خبردار و پذیرای ورود فرعون کنند. بیشتر آن چه درباره این طرح آلمان ها گفته می شود شایعه جالبی به نظر می رسد که ناشی از روحیه بلندپروازانه آلمان ها بود که تبدیل به بستری شد برای چنین داستان پردازی هایی!   
   پروژه زامبی‎سازی
می‌دانیم که در دوره آلمان نازی، اعتقاد به برتری نژاد آریایی بسیار قوی بود، همچنین می‎دانیم نازی‌ها برای رسیدن به اهدافشان یعنی ماندگار و قوی کردن نژاد آریایی و پیروزی در جنگ، از زیست‌شناسی و آزمایش‎های پزشکی کمک می‌گرفتند. با این‌همه، تلاش آلمانی‎ها برای تبدیل کردن سربازان به زامبی، شایعه‎ای است که بیشتر به کار فیلم‎های علمی-تخیلی می‎آید تا تاریخ. اما این شایعه از کجا آب می‎خورد؟ تحقیقات نشان می‌دهند دکترهای ارتش نازی به سربازان قرص‌هایی می‌دادند که زیادتر بجنگند و استراحت نکنند. داروی «پرویتین» که از «مت‎آمفتامین» ساخته می‎شد، همان راز نازی‎هاست که شایعه زامبی‎سازی را بر سر زبان‎ها انداخته‎است. بر اساس مدارک بایگانی ارتش، 200 میلیون «پرویتین» بین سربازان ارتش آلمان در بین سال‌های 1939 تا 1945 پخش شده‌است. تحقیقات ثابت کرده‎است نازی‌ها به سربازان خط مقدم، یک محرک حاوی کوکائین می‎دادند که قبلا بر روی زندانیان در اردوگاه‎های کار اجباری آزمایش شده‎بود. نویسنده کتاب «نازی‌های وابسته به مت‌آمفتامین» می‌گوید: «این آخرین سلاح مخفی هیتلر برای پیروزی در جنگ بود. قرار بود از این مواد مخدر به همه سربازان بدهند اما تهاجم به نرماندی در سال 1944 باعث توقف این طرح شد». خلاصه شایعه این که آلمان ها دنبال دستکاری ژنتیکی سربازها برای تبدیل شدنشان به زامبی های نامیرا و توقف ناپذیر بودند ریشه در آن چه گفته شد دارد اما اغراق در آن زیاد است.
 
 
ماجرای مرگ هیتلر چه بود؟

   بر اساس اسناد تاریخی؛ خودکشی
براساس اسناد تاریخی و گفته شاهدان، هیتلر، آوریل 1945 در جریان حمله متفقین به برلین و قبل از تسلیم کامل آلمان، خودکشی کرد. در این روایت، می‎گویند رهبر نازی‌ها در آخرین ساعات عمرش تصمیم می‎گیرد با معشوقه‌اش، «اوا براون» ازدواج کند. چند ساعت بعد از این ازدواج، او با خوردن سیانور و شلیک تپانچه به سر، خودش را می‎کشد و همسر جوانش هم با خوردن قرص سیانور او را همراهی می‎کند. هیتلر که در زمان مرگ، 56 سال داشت به یکی از محافظانش دستور می‎دهد، جنازه او و همسرش را در باغ کاخ صدراعظم آلمان در برلین بسوزاند. «روخوس میش»، افسر اس.اس آلمان که قاصد، تلفنچی و محافظ هیتلر بوده در این‎باره می گوید: «من هیتلر را دیدم که سرش روی میز قرار داشت. اوا براون روی مبل دراز کشیده و سرش به طرف هیتلر بود... هرگز آن صحنه را فراموش نمی‌کنم. دیدم که هیتلر را پوشاندند و وقتی از کنار من رد شدند، پاهایش از پارچه بیرون زده‌بود. فردی سر من فریاد زد: عجله کن، دارند رئیس را می‌سوزانند».
   براساس مشاهدات و کشفیات بعدی؛ فرار
اما این همه ماجرا نیست. 66  سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، نویسندگان کتاب «گرگ خاکستری: فرار آدولف هیتلر» ادعا کردند هیتلر خودکشی نکرده، بلکه از آلمان گریخته، تا ۱۷ سال بعد زنده بوده و سال ۱۹۶۲ در آرژانتین مرده‌است. «جرارد ویلیامز»، از نویسندگان این کتاب، در مصاحبه‌ای گفته آن‌ها درنتیجه مطالعات و پژوهش‌های طولانی و موشکافانه این کتاب را نوشته‌اند. این محققان مدعی هستند هیتلر همان سال 1945 با هواپیما از آلمان فرار کرده‎است. آن‌ها همچنین معتقدند هرگز اسناد و شواهد قطعی درباره خودکشی هیتلر وجود نداشته‌است. نویسندگان این کتاب، به شهادت افرادی استناد می‌کنند که زندگی هیتلر را در آرژانتین تحت نظر داشته‌اند. ویلیامز می‌گوید اسنادی از سوی دولت‌های جهان که پس از دهه‌ها در دسترس همگانی قرار گرفت، تأییدکننده نظریه آن‌هاست. در این میان، درحالی‎که روس‌ها همواره مدعی بوده‌اند بخشی از جمجمه هیتلر در اختیارشان است، نویسندگان کتاب «گرگ خاکستری» می‎گویند این جمجمه نه متعلق به هیتلر، که بخشی از جمجمه زنی جوان است.
   در جست‎وجوی رد پای هیتلر
یک شبکه تلویزیونی آمریکایی هم با ساخت مستندی مدعی شده هیتلر خودکشی نکرده‎است. سال 2014، فرمانی اجرایی باعث افشا شدن بیش از 700صفحه از مدارک سری اف‌.بی‎آی شد که نشان می‎داد دولت ایالات متحده ماه‎ها و سال‎ها پس از   مرگ هیتلر در جست‎وجوی او بوده‎است. این مدارک و این واقعیت که هیچ اثر انگشت و گزارش پزشک قانونی معتبری از مرگ هیتلر پیدا نشده، دلایل خوبی برای ساخت این مستند به شمار می‎رود. در مستند «رد پای هیتلر»، تیمی تحت ریاست «رابرت بر»، مأمور سابق سی‎آی.اِی و یک پژوهشگر جنایات جنگی، وظیفه بررسی فرار احتمالی هیتلر به کشورهای مختلف را برعهده داشته‎اند. آن‎ها براساس پرونده‌های محرمانه پلیس فدرال آمریکا می‎گویند هیتلر پس از فرار از آلمان در کشورهای مختلف ازجمله آرژانتین و برزیل اقامت داشته‌است. در این مستند، تونلی که کاخ صدراعظم آلمان و «پناهگاه پیشوا» را به فرودگاه تمپلهوف متصل می‌کرده ، یافت شده‎است؛ ضمن این‎که تیم تحقیقاتی این مستند، یک منطقه نظامی پدافندپذیر در جنگل‎های میسیونز آرژانتین پیدا کردند که به احتمال قوی مخفیگاه هیتلر بوده‎است؛ این پناهگاه ساخته شده در اعماق جنگل، بسیار امن، خودکفا و پر از تجهیزات و وسایل شخصی بوده‎است.
گفتنی است هیتلر وصیت کرده بود او را کاملاً بسوزانند تا جسدش دست پارتیزان های روس نیفتد، به همین دلیل جنازه ای از او و اوا براون پیدا نشد و منجر به تحقیقاتی شد که خواندید. هر چند نمی توان این تحقیقات را رد یا به طور محض تائید کرد اما یافته های مهمی در آن ها وجود دارد.
 
منابع: مجله آنلاین بورژوا، خبرآنلاین، انتخاب، زومیت
thoughty.net  ,  gaia.com , tops.co ,  en.wikipedia.org/wiki/Sun_gun