به بهانه نود و هفتمین سالروز میلاد جلیل شهناز،شهنواز موسیقی ایران آوازه‌خوانی به نام جلیل

علی نامجو
همه خانواده نوازنده بودند و در نوازندگی تار، سه تار، سنتور و کمانچه استاد. شعبان خان که از آغاز عاشق موسیقی ایرانی بود، تار و سه تار و سنتور را خوب می‌نواخت. برادرش غلامرضا سارنگ (سارنج) هم کمانچه‌نواز توانایی بود. جلیل در چنین خانواده ای متولد شد و از آن روزی که چشم باز کرد برادران و پدر را با سازهایی در دستان‌شان دید. او هم علاقه مند موسیقی ایرانی شد. سن و سال کمی داشت که به کلاس تار عبدالحسین شهنازی رفت و برادرش حسین شهناز هم او را در این مسیر راهنمایی کرد. آنقدر ذوق و علاقه داشت و آنقدر تمرین می کرد و استعداد داشت که در آغاز جوانی به یکی از بهترین نوازندگان تار اصفهان تبدیل شد. 28 ساله بود که نوازندگی در رادیو اصفهان را آغاز کرد و هشت سال بعد سازمان رادیو از او برای حضور در رادیوی ملی در تهران دعوت کرد. شهناز از آن روز در برنامه‌هایی همچون «گل‌ها» و ارکستر حسین یاحقی در مقام تکنواز و همنواز حاضر شد. «یاران ثلاث» نام گروهی با حضور او، تاج اصفهانی و حسن کسایی بود. او در ادوار مختلف جشن هنر شیراز نیز شرکت می کرد. استاد جلیل شهناز در کارنامه پربار هنری اش همکاری با بزرگانی نظیر فرامرز پایور، حبیب‌الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیرناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، سید محمد موسوی، حسین تهرانی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری و حسن زیرک را به ثبت رساند. بعد از جابجایی هایی که در رادیو در دهه پنجاه رخ داد، شهناز و بسیاری از بزرگانی که نامشان در خط بالا آمد، از برنامه هایی نظیر «گل‌ها» کنار گذاشته شدند و با پیروزی انقلاب هنوز تعدادی از این هنرمندان در انزوا مانده و به صحنه راهی نداشتند تا اینکه شهناز خسته و دورمانده از صحنه در دهه ۱۳۶۰ همراه با فرامرز پایور (سنتور)، علی اصغر بهاری (کمانچه)، محمد اسماعیلی (تنبک) و سید محمد موسوی (نی) گروه اساتید موسیقی ایران را دور هم جمع کرد و این گروه سفرهای زیادی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا برای اجرای کنسرت انجام داد. استاد جلیل شهناز سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده و به او برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) اهدا شد. جلیل شهناز با نواختن ویولون، سنتور و تمبک و آواز سه تار آشنایی داشت. شهناز به قدری در نوازندگی تار منحصر به فرد بود که می گفتند علاوه بر نوازندگی می تواند با سازش آواز هم بخواند و به همین سبب این شعر را در وصفش سروده اند:
یک عمر توان به ساز دمساز شدن/ وز ساز نواختن سرافراز شدن
صد سال توان به تار مضراب زدن/ اما نتوان جلیل شهناز شدن


فرزندان استاد شهناز به نام های کیومرث، علیرضا، فرشته، فریبا، فروزنده و نوشین امروز در آمریکا، فرانسه و ایران زندگی می کنند. حسن کسائی در آیین نکوداشت جلیل شهناز و درویش خان در فرهنگسرای هنر که به سال 85 برگزار شده بود، درباره شهناز گفت: «شناخت موسیقی کار هر کسی نیست. همه موسیقی را گوش می‌دهند و دوست می‌دارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواخته‌اند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز می‌زنند و همه خوب ساز می‌زنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز می‌دانند و اجرا کرده‌اند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق‌العاده‌است. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کرده‌ام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده است.»
درست است که کهولت سن در نهایت به احتمال به مرگ می رسد اما آن روزهایی که شهناز و هم نسلانش در اوج پختگی بودند و سازشان به تکامل رسیده بود به اجبار کنار گذاشته شده و خانه نشین شدند، به گمان اولین بار در همان دوران مرگ را تجربه کردند اما در نهایت بعد از دوره طولانی بیماری، شهناز موسیقی ایرانی دوشنبه 27 خردادماه 92 در بیمارستان آراد درگذشت. رامیز قلی‌اف، نوازنده برجسته تار به محض اطلاع از این اتفاق تلخ، در جمهوری آذربایجان پیام تسلیتی به همین مناسبت از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران فرستاد.