روزنامه اعتماد
1397/03/29
مرز پايان اشتباهات
خبر بسيار تكاندهنده و غير قابل باور بود؛ جمعي از دانشآموزان يك مدرسه پسرانه مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفتهاند. همين يك جمله بهراحتي ميتواند تمامي خانوادههاي كشور را دچار استرسي دهشتناك كند به خصوص كه قبلتر از آن و چندي بعد از آن نيز اخبار دردناكي از ربوده شدن و ...تجاوز به كودكان در مناطق مختلف كشور موجي از نگراني براي هر انساني به خصوص اگر پدر و مادر باشد، برانگيخته است. از طرفي چنين سوژههايي مورد توجه اغلب رسانهها به خصوص در فضاي مجازي قرار دارد و البته خوب يا بد به زودي اين توجه رسانهها به انعكاس حواشي خبر فروكش خواهد كرد و آنچه باقي ميماند سوالات بدون پاسخي است كه بعد از فضاي احساسي و رسانهاي در امواج فروخفته فراموش ميشود و بعد از چند صباحي كمتر كسي ميپرسد چه شد؟ چرا شد؟ روش پيشگيري از بروز مجدد كدام است؟ نقش مديريت فرهنگي- اجتماعي كشور در اينگونه اتفاقات چيست؟ بهعبارتي بخش زيرزميني و پنهان چنين حوادث تلخي كه ميتواند درسي باشد براي همه ما، ممكن است هرگز هويدا نشود. آنچه در ماجراي مدرسه غرب تهران ديده شد توفان رسانهاي بيسابقهاي بود از بايدها و نبايدها، سرزنشها و قضاوتها، كه هر كسي به شيوه خود نهاد مغضوب را مينوازد و براي اعدام متهم، انحلال مدرسه، استعفاي وزير و محاكمه اين و آن حكم صادر ميكند و برخي حتي سعي دارند تا ارتباط برجام، سند 2030 و انتخابات 96 را با چنين حوادثي با ضمير «من» و فعل «معتقدم» ثابت كنند. در حادثه خميني شهر اما اظهارنظرهاي نماينده منتخب مردم، بسيار شوكآورتر از اصل خبر بود كه ميتواند تصويري واقعي از تحميل منيتها آن هم با استناد و سوءاستفاده از سخنان بزرگان بر نظام مديريت كشور باشد. رنجآور آنكه در ميان اين امواج سهمگين، آنچه كمتر كسي به آن توجه دارد، تابش سوزان زبانههاي اين آتشها بر سلامت روان خانوادههاي درگير، اعتماد جامعه، حقوق متهم و حرمت كودكان قرباني است كه تلخي اين فاجعه را بيشتر ميكند، مخصوصا كه برخي ناعالمانه براي كمك به خانوادهها به شيوههايي غيرعلمي درصدد نزديك شدن به قرباني و اظهار لطف به آنان برميآيند، ولي در حقيقت اسباب رنج و آزار بيشتر آنها خواهند بود. تصور كنيد يك كودك 5 ساله چند روزي است كه مورد تجاوز قرار گرفته و امروز گروههاي مختلف اعم از زن يا مرد به ديدن او بروند و اسباببازي ببرند! ديدن چندين غريبه ديگر هر چند شكلات و عروسك در دستشان باشد جز تداوم سايه تجاوز آنهم به حريم ترسها و رنج كودكانهاش چه حاصلي دارد؟
تجاوز و سوءاستفاده جنسي آنهم از كودك و نوجوانان به هر شكل و شيوهاي كه باشد و متهم هر فرد بالغي كه باشد، يكي از سهمگينترين آسيبهاي جسمي- رواني براي قرباني و بيشرمانهترين جرم براي متهم بهشمار ميآيد و معمولا فرد متجاوز دچار يك بيماري خطرناك رفتاري است و با آنكه اغلب درمانناپذير و درهر مكتبي سزاوار مجازات قانوني است اما دقت در بررسيهاي تكنيكي اوليه با تكيه بر روشهاي روانشناسي يكي از مهمترين اصول مواجهه با چنين مجرمي است. گرچه چنين حوادث و لفزشهايي در هر كشوري ديده ميشود اما آنچه جوامع را متفاوت ميكند همان شيوه برخورد با آن است. مردماني كه از هوش هيجاني بالا برخوردارند و شيوه تربيتي مدارس آنها بر مبناي حل مساله و مديريت هيجان پايهگذاري شده است، كودكانش توانايي و مهارت شناخت سوءاستفادهگر را كسب ميكنند و مسوولانش در مواجهه با چنين افرادي از تكنيكهاي استاندارد علمي براي شناخت، كشف و تنبيه متهم استفاده ميكنند، لذا چنين بحرانهايي را با كمترين آسيب و بيشترين پندآموزي مديريت ميكنند. اما چه شده است كه اين روند در كشور ما چنين لجام گسيخته و گاه سوار بر موج احساسات زودگذر و هيجاني به پيش ميرود و تر و خشك را با هم ميسوزاند. قطعا تبعات اين تب بهظاهر زودگذر كه با ادبيات عوامزده تكجملهاي منتشر ميشود و اين روزها در فضاي مجازي جايگزين ادب عطار و سعدي، لطافت غزل حافظ، فلسفه رباعيات خيام و حكمت ابنسينا شده است، مخرب روح و روان و نشان از افت واضح هوش هيجاني جامعه دارد. هوش هيجاني مجموعهاي از مهارتها و تواناييهايي است كه ما را قادر ميسازد تا آگاهانه در زندگي و به خصوص هنگام مواجهه با كاميابيها و شكستها، كنترل خود را به دستگيريم. به بيان ساده، قدرت استفاده هوشمندانه از هيجانات و شناخت تاثير احساسات، ارزشها و هيجانات بر رفتار است. نتيجه برخورداري از هوش هيجاني خوب، مهارت ارتباطي و اجتماعي بالا و اتخاذ تصميم درست در زندگي فردي، اجتماعي و اداره جامعه است. براي آنكه بتوانيم به عكسالعمل خود و مديران فرهنگي كشور در زمان بحران نمره بدهيم ابتدا بايد بدانيم ضريب هوش هيجاني يا هوش احساسي جامعه ما كه شامل شناخت، كنترل عواطف و هيجانهاي فردي است، چقدر است؟ شيوه مديريت بحران اخير در آن مدرسه پسرانه و صحبتهاي ضد و نقيض آن نماينده مجلس به خصوص درخواست بركناري مديركل اورژانس اجتماعي و تداوم ظن و گمان ايشان براي نفي تجاوز در كنار اخبار منتشر شده در رابطه با تاييد و تكذيب تجاوز به بهاره نشان داد كه تابآوري و هوش هيجاني برخي مسوولان و جامعه دچار نقصاني نگرانكننده شده است، بهطوريكه شايد قدرت تفكر و تعمق را از دست داده، ما را سوار بر سفينه فضاي مجازي به دنبال خود ميكشد و قضاوتهاي بدون پشتوانه حقوقي آينده متهم و قرباني را به مسلخ هدايت ميكند. بي شك هر سوءرفتار جنسي نياز به كالبدشكافي جداگانه دارد و به جاي آنكه آسمان و ريسمان را مسبب بروز چنين حوادثي بدانيم، نيازمند آنيم كه مبتني بر مستندات علمي به پشت سر خود نگاه كنيم و ببينيم كجاي كارمان ميلنگد؟ جلوگيري از ابراز احساسات و نظام تربيتي سلبي مبتني بر كنترل هيجانات به جاي مديريت بهينه آن چه بر سر كودكان ديروز و بزرگسالان امروز آورده است؟ قضاوت برپايه رواج پنهانكاري يا تظاهر و رفتارهاي سهگانه حضور متفاوت در خانه، مدرسه و جامعه در بروز اختلالات رفتاري و جنسي چه تاثيري دارد؟ تا ديرتر نشده مرز پايان اشتباهات خود را در مديريت فرهنگي كشور مشخص كنيم و از تغيير نهراسيم.
سایر اخبار این روزنامه
نه خستهام نه سرخورده
آغوش ملت بهروي ايرانيان خارج از كشور باز است
اعتراض دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي به احكام صادر شده براي همكلاسيهاي خود: جاي دانشجو زندان نيست
اعتراض دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي به احكام صادر شده براي همكلاسيهاي خود: جاي دانشجو زندان نيست
تحليلگران نزديك به تيم ترامپ اميدوار به مذاكره مستقيم ميان ايران- امريكا هستند : انتظار براي بازگشت تهران
سياست نازيستي ترامپ
بانوي افراشته روزگار
بازي چهار نفره
يك راستگراي افراطي به عنوان رييسجمهور كلمبيا انتخاب شد: سايه ترديد بر پيمان صلح با فارك
يك راستگراي افراطي به عنوان رييسجمهور كلمبيا انتخاب شد: سايه ترديد بر پيمان صلح با فارك
ورود به كانال 104 هزار واحدي: موتور بورس روشن شد
تقدم با سياست است يا با اقتصاد؟
مسكو منجي تهران نيست
مردي كه آينهدار نام خويش بود
مرز پايان اشتباهات
علي كريمي و #گران_نميخريم