«مديران كارآمد»با رابطه بازي، حذف مي‌شوند

ارزیابی شما از وضعیت جامعه با توجه به شرایط خاص کشور و تهدیدات داخلی و خارجی در عرصه‌های بین‌المللی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چیست؟
با توجه به شرایط بین‌المللی وضعیت خاص کشور مسئولان باید تنها با اتکا به دو اصل مهم یعنی امید به لطف الهی و پشتیبانی ملت ایران و با هدف کسب رضای خداوند در جهت اهداف ملی پیش بروند و کشور را از این شرایط سخت خارج کنند. این امر میسر نمی‌شود مگر آنکه مسئولان کشور نسبت به اصلاح رفتار و منش خود اقدام کرده و تمام توان خود را صرف خدمت خالصانه به مردم کنند. بزرگ‌ترین چالش ما در کشور امروز فساد نهادینه شده در دستگاه‌های کشور است که تنها با رجوع به اصل انصاف و عدالت‌محوری می‌توان آن را از بین برد. در واقع آنچه که بیش از هرچیز دیگر موجب رنجش ملت در شرایط فعلی شده است، وجود بی‌عدالتی و تبعیض در جامعه است که اگر مسئولان به رفع این معضلات اقدام نکنند این عدم رضایت در جامعه هر روز گسترده‌تر شده زمانی می‌رسد که این نارضایتی‌ها خود را به اشکال مختلف هویدا می‌سازد. وضعیت کشور در واقع صحنه یک آزمون بزرگ برای مسئولان است. مردم شاهد این وضعیت و عملکرد مسئولان هستند. وقتی ارز دولتی که باید صرف نیازهای کشور شود در اختیار عده‌ای خاص قرار می‌گیرد و درست در شرایطی که مردم به سختی روزگار خود را می‌گذرانند آنان با استفاده از انواع رانت بر ثروت خود می‌افزایند، نباید انتظار داشت اعتماد جامعه به مسئولان برقرار باشد بلکه این مساله جز گسترش بی‌اعتمادی و عدم رضایت در جامعه ثمره‌ای دیگر ندارد. امروز در جامعه این سوال مطرح است که چرا عده‌ای تنها به واسطه رابطه‌هایی که با برخی مسئولان دارند و با وجود عدم صلاحیت می‌توانند ارز دولتی را دریافت کرده و اجناس غیرضروری را با هدف کسب سود فراوان وارد کشور کرده و به قیمت ارز آزاد به فروش برسانند و باعث اخلال در بازار و گسترش گرانی در جامعه شوند؟ اگر اینگونه فساد در میان برخی مسئولان و حتی درسطوح بالا دیده می‌شود اصلاح نشود و با آنان برخورد نگردد، تلاش‌ها و ایثار چهل ساله یک ملت از بین خواهد رفت. بی‌توجهی به فساد در میان مسئولان نتیجه‌ای جز لطمه به پایگاه اجتماعی نظام و از بین رفتن اعتماد ملی ندارد.
رئیس‌جمهور اخیرا انتقادات تندی نسبت به عملکرد برخی وزیران خود داشتند و دستور دادند تا وزیران نسبت به شفاف‌سازی اقدام کرده و پاسخگوی عملکرد وزارتخانه‌های خود به مردم باشند. ارزیابی شما از سخنان رئیس‌جمهور خطاب به وزیران و مدیران چیست و آیا این می‌تواند مقدمه‌ای بر یک تغییر اساسی در کابینه باشد؟
این حرکت اخیر آقای روحانی مبنی بر شفاف سازی و ارائه گزارش توسط وزیران به ملت پیرامون عملکردها مورد تایید مردم و خواست ملت است. این نشان از اقتدار یک رئیس‌جمهور دارد که وزیران خود را ملزم به پاسخگویی کند. قرار نیست عده‌ای که به هر نحوی در تیم دولت قرار گرفته‌اند هر طور که می‌خواهند عمل کنند و پاسخگوی جامعه نباشند و از همه مهم‌تر اینکه برخلاف سیاست‌های رئیس دولت عمل کنند. به صراحت باید گفت که برخی از وزیران تنها با همکاری برخی نمایندگان و به واسطه ارتباط با مراکز قدرت توانسته‌اند در تیم دولت جای بگیرند و نسبت به تعهدی که رئیس‌جمهور به ملت داده است بی‌تفاوت باشند. در درجه اول این شفاف سازی با قاطعیت باید در درون دولت انجام شده و تکلیف وزیران با اهداف و سیاست‌های رئیس‌جمهور روشن شود. امروزه مردم به این مساله رسیده‌اند که در مقابل فساد مسئولان یا رانت خواری و سوء مدیریت‌هایی که مشاهده می‌کنند ساکت نمانند. این حرکت مطالبه‌گرانه مردم متوقف شدنی نیست و مادامی که مسئولان نسبت به سیاست‌های خود تجدیدنظر نکنند باید منتظر عکس‌العمل تند جامعه در مقابل خود باشند. یکی از مهم‌ترین مطالبات مردم ما امروز اصلاح امور و تغییر در سیاست‌هاست. اگر این اصلاحات و این تغییرات انجام نگیرد در واقع به مطالبه ملت بی‌توجهی شده و باید منتظر عواقب آن بود. در سال‌های پیش شاهد بودیم یک مسئولی که پرونده قضائی داشت و مرتکب چندین جرم شده بود به جای آنکه با او برخورد شود به او پست جدید دادند و ارتقا پیدا کرد، در حالی که اگر یک شخصیت سیاسی که سال‌ها به مردم و کشور خدمت کرده است تنها به خاطر عقیده و نظرش مورد بازخواست قرار گرفته یا برای او ایجاد محدودیت‌های شدید می‌کنند. مردم این نوع تفاوت‌ها و تناقضات را می‌بینند و رنج می‌کشند یا در مواردی دیگر یک دختری که اشتباهی مرتکب شده و کشف حجاب کرده به اشد مجازات محکوم می‌شود اما مسئولی که با سیاست‌های غلط، با سوءاستفاده از موقعیت، با اعطای مجوزهای خاص افراد و با ایجاد فضای رانت اقتصاد کشور را به چالش کشیده و باعث بسیاری از منکرات شده است مورد بازخواست و محاکمه قرار نمی‌گیرد. این نوع برخوردهای دوگانه همه توسط جامعه با دقت رصد می‌شود و عملکرد دستگاه‌های نظارتی و نوع برخورد آنان با اینگونه تخلفات توسط افکار عمومی مورد قضاوت قرار می‌گیرند.


به اعتقاد برخی کارشناسان تغییرات نمی‌تواند مشکلات امروز کشور را برطرف کند، چراکه مشکل اصلی در ساختار مدیریتی کشور و وجود یک چرخه معیوب مدیریتی است. به نظر شما آیا این موضوع صحت دارد که هر شخصی جایگزین نفرات فعلی شود نمی‌تواند اقدامی اساسی انجام داده و باید بر اساس همان سیاست قبلی حرکت کند؟
به نظر من اگر ساختار هم دچار اشکال باشد، وقتی شخصی سالم، صالح و کارآمد مسئولیت را بر عهده بگیرد می‌تواند آن ساختار معیوب را درست کرده و نواقص آن را برطرف کند. اگر در انتخاب مسئولان و مدیران، تنها به شایستگی‌ها و صلاحیت‌ها توجه کرده و روابط، سفارشات و مواردی همچون دوستی‌های قدیمی، قوم گرایی و امثال آن را در نظر نداشته باشیم می‌توانیم از مدیرانی مدبر و لایق در امور کشور بهره‌مند شویم که قادر خواهند بود ساختارهای معیوب را نیز ترمیم و بازسازی کنند. در کشور ما کم نیستند نخبگانی که به دلیل تفاوت دیدگاه کنار گذاشته شده‌اند، در حالی که برای بسیاری از چالش‌های کشور راه‌حل دارند. افراد نخبه و کارآمد در کشور ما بسیارند اما رابطه بازی‌ها اجازه نمی‌دهد که از این افراد در بدنه دولت استفاده شود و به همین دلیل ما شاهد یک چرخه مدیریتی ناکارآمد هستیم که تنها از این میز به میز دیگری نقل مکان می‌کنند، در حالی که هیچ ثمره‌ای در هیچ بخشی ندارند. بسیاری از نخبگان ما به دلیل بی‌انصافی‌هایی که با آنها شده است ترجیح می‌دهند در کشورهای دیگر روزگار خود را بگذرانند. کم نیستند ایرانیان دانشمند و نخبه که در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند چون در اینجا لابی‌گری و فامیل بازی و از همه مهم‌تر رفتارهای خصمانه برخی از مدعیان به آنها اجازه نمی‌دهد تا به کشور خود خدمت کنند. باید این اراده وجود داشته باشد تا از نخبگان و افراد شایسته در امور کشور استفاده شود. برخی از این افراد نخبه حتی حاضرند بدون دریافت حقوق به کشور خود خدمت کنند، اما برخی از افراد مغرض، متعصب و بخیل این فرصت را به آنان نمی‌دهند و مسئولیت به افرادی تعلق می‌گیرد که روز به روز بر مشکلات کشور اضافه می‌کنند و نه تنها باری از روی دوش کشور و ملت بر نمی‌دارند بلکه خود سر بار این کشور هستند و سیاست‌های اتخاذی آنان جز خسارت و هزینه چیز دیگری برای کشور به همراه ندارد. باید فضای حضور نخبگان در عرصه‌های مدیریتی کشور به طور عادلانه فراهم شود و این فرصت به افراد لایق، کاردان و فرهیخته داده شود تا به کشور خود خدمت کنند. اجرای عدالت در همه زمینه‌ها باید فراهم باشد و اگر بخواهیم به واقع عدالت را اجرا کنیم، این کار، کاری ناشدنی و غیرممکن نیست و تنها به همت و اراده نیاز دارد.
با توجه به این موضوع که گفته می‌شود برخی از وزرای دولت آقای روحانی دچار بی‌انگیزگی، محافظه‌کاری مفرط و بی‌برنامگی هستند، ارزیابی شما از عملکرد مسئولان و وزرای دولت چیست و حضور این مدیران چه تبعاتی را برای کشور به همراه خواهد داشت؟
هشت سال مدیریتی در کشور برقرار بود که نتیجه رفتارها، تصمیم‌ها و سیاست‌های غیراصولی آن نوع مدیریت کشور را با چالش‌های بزرگی مواجه کرد. انتظار می‌رفت دولت‌های یازدهم و دوازدهم از ادامه راه آن دولت قبلی جلوگیری کرده و سیاست‌ها را در مسیر درست هدایت کند. به‌کارگیری همان مدیران قبلی در سمت‌های جدید باعث شد سیاست‌های غلط همچنان تداوم یابد. افراد همان افراد بودند اما چهره عوض کردند و روش‌های قبلی خود را به نام اصلاحات یا اعتدال ادامه دادند. دولت نیز از این مدیران بسیار ضربه خورد. برخی دیگر از مدیران دولت نیز گرچه با آقای روحانی وارد عرصه شدند اما به شدت دچار بی‌انگیزگی، بی‌برنامگی و بی‌هدفی بوده و هستند. این مدیران نیز به نوعی دیگر بر بدنه دولت لطمه وارد کردند. این مدیران و سیاست‌های آنان باعث عصبانیت نمایندگان مجلس و مردم می‌شوند. از سال گذشته نمایندگان خوزستان نسبت به وضعیت این استان هشدار داده بودند و بارها از وزرای مربوطه تقاضا کرده بودن که نسبت به وضع خوزستان چاره‌ای بیندیشند. تا به امروز کدام اقدام مفیدی برای خوزستان انجام شد؟ حتما باید عده‌ای به کف خیابان بیایند و وضعیت استان خوزستان بحرانی شود تا مسئولان و مدیران به فکر چاره باشند؟ حتما باید مردم دچار خسارت‌های مالی و جانی شوند تا وزیران چاره‌ای برای حل مشکلات بیندیشند و اقدامی عملی انجام دهند؟ چرا باید رفتار مسئولان به گونه‌ای باشد که صدای اعتراض ملت بلند شود؟ امروز این سوال نمایندگان ملت است که مسئولان در طول یکسال گذشته برای حل مشکلات خوزستان چه اقدامی انجام داده‌اند که تا امروز وضعیت این استان همچنان با مشکل مواجه است؟ مدیران و مسئولان موظف هستند به مردم پاسخ دهند و گزارش عملکرد خود را ارائه دهند. نمایندگان نیز بر خود واجب می‌دانند که مطالبات ملت را پیگیری کنند و به خصوص در مواردی اینچنین نمایندگان کوتاه نخواهند آمد.
یکی از موضوعاتی که در شرایط سخت سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی به آن پرداخته می‌شود استفاده از ظرفیت نخبگان کشور است. با توجه به اینکه باید از مدت‌ها قبل به فکر روزهای سخت و بحرانی بود، عملکرد دولت‌ها در بهره‌گیری از نخبگان چگونه بوده است؟
این اراده در نخبگان کشور در هر زمینه‌ای اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد تا در حل مشکلات دولت را یاری دهند، اما باید اراده‌ای هم در دولت و حاکمیت برای استفاده از ظرفیت نخبگان وجود داشته باشد. برای بهره‌گیری از نظرات نخبگان باید یک مرکز وجود داشته باشد تا نظرات نخبگان کشور را در آنجا جمع آوری و بررسی کند. ارتباط میان نخبگان با مسئولان یکی از ضروری‌ترین مباحثی است که باید مورد توجه قرار گیرد و برای بهره گیری از نخبگان کشور یک فرآیند دقیق و حساب شده طرح ریزی شود. امروزه برای مدیریت یک تیم ورزشی، از تجربیات روز دنیا استفاده می‌شود. وقتی برای کسب قهرمانی در یک تیم اینگونه عمل می‌شود چرا در مدیریت کشور اینطور عمل نشود و از همه دیدگاه‌ها و تجربیات روز جهان بهره‌گیری نشود؟ باید از خیلی قبل‌تر برای استفاده از ظرفیت نخبگان و همچنین به‌کارگیری تجربیات روز جهان اقدام می‌کردیم. شاید بتوان گفت اگر از سال‌ها قبل برای استفاده از نخبگان کشور برنامه‌ریزی شده بود، امروز ما دچار چنین وضعیتی در کشور نبودیم.
با توجه به شرایط کشور آنچه که باید بیش از هرچیز دیگر مورد اهمیت و اولویت مسئولان قرار بگیرد چیست و اتخاذ چه سیاستی می‌تواند برای عبور کشور از این پیچ تاریخی راهگشا باشد؟
یکی از اصول علم مدیریت تبدیل تهدید به فرصت است. اختلاف هم اگر وجود داشته باشد هنگامی که صاحبان نظرات مختلف دور یک میز جمع شوند آن اختلاف به گفت‌وگو تبدیل می‌شود. دامن زدن به اختلافات و عدم تعامل با یکدیگر بزرگترین عامل آسیب دیدن انقلاب است. برخی از مسئولان گویا خجالتی از خون شهدا نمی‌کشند و به شدت دچار شیفتگی قدرت شده‌اند. اگر به قول شهید بهشتی به جای شیفتگی قدرت تشنه خدمت باشیم، آنوقت می‌توانیم کشور و ملت را به سمت سعادت هدایت کنیم. حدود 30 سال است که عده‌ای در قالب باندهای قدرت و ثروت، هرچه خواسته‌اند بر سر این مردم و بر سر کشور آورده‌اند. امروز باید این افراد بدانند که دیگر به آخر خط رسیده‌اند و مردم بیش از این نمی‌توانند حضور آنان را در مناسب مختلف تحمل کنند و هر روز شاهد باشند که این افراد به روش‌های مختلف و با توسل به انواع رانت‌ها از مشکلات کشور به نفع خود استفاده می‌کنند. مردم دیگر نمی‌توانند بپذیرند که عده‌ای کشور را در مسیر تحریم قرار می‌دهند تا از تحریم کشور به سودهای سرشار دست بیابند. روسای سه قوا با توجه به ماموریتی که برای حل مشکلات اقتصادی کشور دارند دیگر نباید اجازه دهند تا این فرصت‌طلبان بار دیگر از کنار مشکلاتی که برای مملکت به وجود می‌آید به نفع خود و وابستگان خود استفاده کنند. کوتاه آمدن با این افراد و مماشات با فرصت طلبان و کاسبان تحریم نتیجه‌ای نخواهد داشت غیر از آنکه شکاف میان ملت و مسئولان عمیق‌تر شده و مردم دیگر اعتمادی به نظام نداشته باشند و این خیانتی بزرگ به انقلاب، امام و رهبری و خون شهداست و تاریخ درباره ما را قضاوت خواهد کرد.