جنگ فرهنگی

این روزها مرتبا از هرگوشه و کناری مسئولان، سیاستمداران، اقتصاددانان، رسانه‌ها و عارف عامی، صحبت از "جنگ اقتصادی" به میان می‌آورند. در حالی که جنگ اقتصادی به تنهایی نیست که موجب پاره‌ای از مشکلات می‌گردد. بلکه از لحاظ جامعه شناسی و مردم شناسی "جنگ فرهنگی" است که بسیارمهم و زیرساخت تغییرات اجتماعی می‌باشد و باید به این مهم توجه داشت. زیرا براساس تحقیقات و عقاید صاحبنظران مکتب "اشاعه گرایی" (Diffusionism) انگلیس: جی. پری ( J.perry) و”الیوت اسمیت
(Sir.Elliot Smith) که اشاعه و سلطه و جنگ فرهنگی را نخست از: مصر و سپس یونان به سراسر جهان می‌دانند و بعد هم مکتب اشاعه‌گرایی المان: "فریتز گروبنر" (Fritz Graebner)و "ویلهلم پیتراشمیت" (Peter W.Schmidt)که معتقدند اشاعه و جنگ فرهنگی علاوه بر: مصر و یونان از بین‌النهرین و هند و چین و فرهنگ‌های برتر دیگر به سراسر جهان گسترش پیدا کرده و کشورها را زیرسلطه و نفوذ خود قرار داده و سرانجام در مکتب اشاعه گرایی آمریکا "فرانتس بواس (Franz Boas) معتقد است این سلطه و نفوذ و اشاعه از این کشورها بدون تغییر نبوده بلکه در طول حرکت و گسترش با هر فرهنگ دیگری که برخورد کرده دچار تغییر و دگرگونی و در یک سیر "دیالکتیکی" قرار داشته و به شکل امروزی هر جامعه‌ای درآمده است و بعد هم نظریه "تکامل خطی فرهنگی"، "سر ادوارد بارنت تیلور"
(1917-1832) و "سر جمیز فریزر" که فرهنگ تمدن "انگلوساکسون " (Anglo Saxons)را برتر از همه فرهنگ‌ها دانسته و معتقدند که فرهنگ‌ها در روی یک خط مستقیم مورب بالا رونده و پشت سر هم از ابتدایی تا پیشرفته که فرهنگ غربی و انگلیس باشد قرار دارند و می‌بایست به هر وسیله: آموزشی و پرورشی، رسانه‌ای و نظامی که شده فرهنگ‌های عقب مانده را به فرهنگ انگلوساکسون و غربی پیشرفته تغییر داد و با جنگ فرهنگی، زیرسلطه گرفت.
اینجا بود که جامعه‌شناسان ارتباط جمعی چون:"مارشال مک لوهان" کانادایی و "هارولد لاسول" آمریکائی ودیگران کوشیدند تا از طریق ابداع تکنولوژی وسایل ارتباط جمعی وگسترش دامنه نفوذ آنها "جنگ فرهنگی "به راه بیندازند که همواره شاهد آن هستیم. به عبارت دیگر از ابتدای تاریخ و از همان زمان که اولین کلان( Clan) ‌ها‌ تشکیل و اعتقاد به توتم ( Totem) یا حیوان (گوساله پرستی


در زمان موسی، یا گاوپرستی درهند) گیاه یا سنگ و بعد هم " بت پرستی " اساس اعتقادات افراد جامعه را تشکیل داد،
جنگ فرهنگی هفتاد و دو ملت آغاز شد و هر گروهی کوشش کرد که سلطه اعتقادی و نفوذ خود را بر دیگر اقوام تحمیل کند و به بهره برداری اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... بپردازد و مورد استثمار قرار دهد از این رو "جنگ فرهنگی "و سلطه فرهنگی بوده است که زمینه‌ساز سلطه اقتصادی و فروپاشی نظام و استعمار شده که هنوز هم بوسیله رسانه‌ها ادامه دارد و متعنتان و حسودان گوشه نشین داخلی و خارجی را امیدوار به تغییر می‌کند و می‌خواهند با این تبلیغات و ایجاد هراس، قحطی، تورم، گرانی و درماندگی و مانند اینها مردم را به زانو و تسلیم وا دارند. غافل آن که اگر سرمایه اجتماعی و "اعتماد عمودی" بین مردم و حاکمیت قوی و مستحکم باشد چنانکه در هند، ویتنام و جنگ بین بین پو، جنگ تریاک در چین، الجزایر، تونس و آفریقای جنوبی و "پاتریس لومومبا" رهبر فقید "کنگو" و سایر کشورها دیدیم این "جنگ اقتصادی" نیست که مردم این کشورها را به حرکت در مقابل استعمارگران قرارداد و به استقلال رساند؟؟؟ بلکه قدرت "فرهنگی" این مردم و اعتمادشان به مسئولان و حاکمان بود. در نتیجه اگر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمودی یعنی اعتمادبین مردم وحاکمان بالاباشد وبه مسئولان خود اعتماد داشته باشند، جنگ اقتصادی چندان کارساز نیست که متاسفانه به نظر می‌رسد در کشور ما بسیارکم رنگ و ضعیف است و در طول این چهل سالی که از انقلاب گذشته با ندانم کاری و کم توجهی به میراث غنی و پربار فرهنگی موجب شده‌ایم تا جوانان نسبت به فرهنگ و سنن ملی و میهنی کم توجه و با جنگ فرهنگی یا به قول مقام معظم رهبری " ناتوی فرهنگی" به تقلید از بیگانگان به جای برگزاری "جشن مهرگان" و"یلدا"و"چهارشنبه سوری" و"عید نوروز"، "کوزه شکستن "و"فالگوش ایستادن "و برگزاری "سور" یا جشن‌ها‌ی ماهیانه دوران باستان که درهرماه
حد اقل یک روز جشن یا "سور" بوده ،
به برگزاری مراسم کریسمس، ولنتاین، بالماسکه رقص: تانگو، والس، چاچا و مایکل جکسون و... بپردازند و راه و رسم آباء و اجداد خود را به فراموشی بسپارند و به "خود باختگی" و"بیگانگی فرهنگی "و "فرار مغزها" و بیگانه‌پرستی روی آورند و به صورت
رپ، پانک، هیپ‌ها‌پ و تتلو درآیند و گوش "خرگوشی" و مو "هدهدی "و خالکوبی‌های عجیب غریب و غیره خود را بیارایند و به آن افتخار کنند و کسانی را که هنوز هم کم و بیش به فرهنگ ملی پایبندند و رعایت می‌کنند " عقب مانده و امل بنامند و در نتیجه غرب کعبه آمال آنها گردد و تحت استثمار فرهنگی آنها قرار گیرند و آرزوی آمدن و برتری آنها را کنند که بسیار خطرناک است.