روزنامه آفتاب یزد
1397/10/06
تایید رسمی گفتوگوی ایران و طالبان
دریابان شمخانی روز گذشته در جریان سفر یکروزه خود به افغانستان رسما تایید کرد که تهران با طالبان گفتوگو کرده؛ موضوعی که تا پیش از این درباره آن با صراحت سخن گفته نمیشد. آفتاب یزد در گفتوگو با یک کارشناس به بررسی این رویداد پرداخته استآفتاب یزد- گروه سیاسی: دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران که روز گذشته در صدر هیئتی از مقامات عالی سیاسی، نظامی و امنیتی به کابل سفر کرده است در دیدارش با حمدالله محب همتای افغانستانی خود برای نخستین بار با صراحت از دیدار و گفتوگوی مقامات ایران طی سالهای گذشته با طالبان سخن گفت.
شمخانی دیروز اظهار کرد: «مجموعه ارتباطات و گفتوگوهای انجام شده با طالبان با اطلاع دولت افغانستان بوده و این روند همچنان ادامه خواهد یافت.»
آن طور که خبرگزاری فارس مینویسد شمخانی با اشاره به گفتوگوهای جاری بین جمهوری اسلامی ایران با گروه طالبان به منظور کمک به رفع مشکلات امنیتی موجود در افغانستان خاطرنشان کرد: «گفتوگوها ادامه خواهد داشت.» هرچند گفت وگوی ایران با مقامات طالبان شاید برای برخی عجیب باشد، اما مرور وقایع این سالها نشان میدهد که این موضوع تازگی ندارد و این گفتوگو گاه در حد ادعا و شایعه و گاه در حد تایید مورد بحث بوده است.
>راست و دروغهای رابطه ایران و طالبان
از همان نخستین روزهای سقوط طالبان پس از حادثه یازدهم سپتامبر، مرتب در شانتاژهای رسانهای ادعا میشد که بخشی از فرماندهان و جنگجویان طالبان که رسیدن به پاکستان برایشان سخت بود، به ایران گریختند. ادعایی که هیچ گاه نه ثابت شد نه تایید. عده ای در این میان پارا فراتر گذاشتند و گفتند حتی ممکن است ایران همان کارهایی را که روزگاری برای مجاهدین افغان انجام داده بود، این بار برای طالبان کند. اما با توجه به رابطه بدی که میان ایران و طالبان در دوران زمامداری طالبان در افغانستان بود این فرضیهها بیشتر شبیه به داستان بود.
اما 29 اردیبهشت 1394 بود که به طور رسمی خبری روی خبرگزاری تسنیم منتشر شد. دفتر منطقهای این خبرگزاری اعلام کرد هیئت سیاسی طالبان افغانستان به رهبری «طیب آغا» به ایران سفر کرده است. این هیئت متشکل از اعضای دفتر سیاسی طالبان افغانستان در قطر بوده که 28 اردیبهشت 94 وارد تهران شد. رهبری هیئت سیاسی طالبان افغانستان در این سفر بر عهده «طیب آغا» مسئول دفتر سیاسی طالبان در قطر بود.
گفته شد که هیئت سیاسی طالبان افغانستان در سفر به تهران با مقامات امنیتی جمهوری اسلامی ایران دیدار و پیرامون مسائل منطقهای بهویژه مسائل جهان اسلام و همچنین مسائل مربوط به مهاجرین به بحث و تبادل نظر پرداختند.
اما بخش دیگر ماجرا پرده ای بود که تسنیم از ارتباط ایران و طالبان برداشت و نوشت: «هیئت سیاسی طالبان افغانستان پیش از این نیز دو مرتبه(!) به منظور دیدار با مقامات امنیتی جمهوری اسلامی ایران و همچنین شرکت در کنفرانس بینالمللی بیداری اسلامی به ایران سفر کرده بودند.»
این در حالی بود که پیش از این دیدار، رسانههای افغانستان مدعی شده بودند که ایران به طالبان کمکهایی میکند؛ خبری که صریحا تکذیب شد.
>داعش
در هر صورت به نظر میآمد که به مرور طالبان و ایران به دلیل مسائل منطقه ای به هم نزدیکتر شدهاند. دلیلش هم یک چیز بود. داعش؛ همان دشمن مشترک. داعش باعث شد طالبان در صدد ایجاد رابطه با ایران باشد و مواضع قبلی خود را تغییر دهد.
ظهور و بروز داعش در پاکستان و افغانستان اتفاق وحشتناکی برای همه بود. داعش داشت جایگزین طالبان میشد، از توان مالی و ابزار بیشتری هم برخوردار بود، از طرفی دیگر طالبان از سوی پاکستانیها نیز تحت فشار قرار داشت تا هر چه سریعتر با دولت مرکزی افغانستان مصالحه کند.
بعد از سفری که نواز شریف به کابل همراه با فرماندهان ارتش پاکستان به افغانستان داشت، معاهدهای امنیتی بین دو کشور مورد بررسی قرار گرفت تا تحت عنوان آن در مرزهای مشترک علیه تروریسم و افراطگری تبادل اطلاعات و عملیات مشترک نظامی انجام گیرد؛ با این معاهده طالبان دیگر آن جایگاه قبلی را نمیتوانست داشته باشد. این معاهده طالبان را به این فکر انداخت که هم مواضع قبلی اش را تعدیل کند و هم به دنبال پشتوانه دیگری غیر از پاکستان باشد تا اگر از آنجا لازم شد نقل مکان یا شرایط جدیدی را امتحان کند. اما همه اینها باز هم دلیلی بر آن نمیشد الزاما ایران از طالبان حمایت کند مگر آنکه طالبانیها با دولت افغانستان کنار بیایند و ایران نقش صلحجویانهاش را در میان دولت مرکزی و طالبان ایفا نماید.
>هیاهوی دوم
اما هیاهوی دومی که بعد از رسمی شدن خبر هیئت سیاسی طالبان افغانستان به رهبری طیب آغا به ایران به پا شد، ادعایی بود که سایت اصولگرای جهان نیوز مطرح و البته به خاطر این خبر توبیخ هم شد. خبری که البته اندکی بعد قدس آنلاین (روزنامه قدس ) – وابسته به آستان قدس رضوی- نیز منتشرکرد و همچنان نیز روی خروجی اش قابل دسترس است. هفدهم خرداد95 بود که قدس آنلاین و جهان نیوز مدعی شدند ملامحمد اختر منصور رهبر طالبان تقریبا یک هفته قبل از کشته شدن به مدت دو ماه در ایران حضور داشته است. از جمله توافقاتی که در ایران انجام شده این بوده که از پیوستن بدنه طالبان به داعش جلوگیری کند که البته هرگز از سوی مقامات ایرانی تایید نشد و بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه نیز در اظهاراتی کلی وجود رهبران طالبان در ایران را تکذیب کرد.
ولی وقتی نوبت به بیستم آذرماه 95رسید وضعیت فرق کرد. این بار محمدرضا بهرامی سفیر ایران در کابل، ارتباط تهران با طالبان را تایید کرد و هدف از تماس تهران با طالبان را کنترل و اشراف اطلاعاتی خواند و با تاکید بر مبارزه جدی کشورهای منطقه با تروریسم گفت که ایران آماده همکاری در روند صلح حکومت افغانستان با طالبان است.
آن طور که ایسنا در آن روز گزارش داد محمدرضا بهرامی سفیر کشورمان در کابل در گفتوگو با تلویزیون آریانا افغانستان اظهار کرد:«ما با طالبان تماس داریم اما رابطه نداریم. تماس ما با طالبان با هدف کنترل و اشراف اطلاعاتی است.»
محمدرضا بهرامی در افغانستان گفت: « ما علاقهمند هستیم و تلاش میکنیم زمینه مذاکرات میان دولت افغانستان و طالبان را فراهم کنیم.»این نیز دومین تایید رسمی از مذاکرات و گفتوگوها با طالبان به شمار میآمد.
بعد از آن هر بار برخی مقامات افغان ادعاهایی را درباره رابطه ایران و طالبان مطرح میکردند از جمله انتقال اجساد طالبان به ایران، کمک یا... که البته اینگونه اخبار مورد تایید مقامات ایرانی نبود.
>چرا شمخانی گفتوگو را علنی کرد؟
اما از پیر محمد ملازهی کارشناس پاکستان و افغانستان درباره چرایی علنی شدن این مذاکرات از زبان شمخانی سوال میکنیم، وی به آفتاب یزد میگوید:«یکی از دلایل آن بحث امنیت مرزهای ایران است. مرز ایران از نواحی مختلف مانند حضور تروریستها، حمل و نقل مواد مخدر و رفت و آمد غیرقانونی در تهدید است بنابراین در راستای تامین امنیت ایران با طالبان هم مذاکره میکند اما دلیل دوم مذاکراتی است که اخیرا - هفته گذشته- در ابوظبی با ریاست زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان انجام شد. مذاکراتی که در آن نمایندگان عربستان، امارات، پاکستان و طالبان حضور داشتند. از قرار معلوم به نظر میرسد که در آن مذاکرات ایران و روسیه دور زده شده اند این در حالی است که قبلا مذاکراتی در مسکو برای صلح افغانستان صورت گرفته بود در آن 4 کشور افغانستان، ایران، روسیه و چین حضور داشتند.»
ملازهی ادامه میدهد: «شمخانی اکنون گفتوگو با طالبان را علنی کرده تا قبل از هر چیز بگوید کسی نمیتواند در مذاکره با طالبان ایران را نادیده بگیرد.»
این کارشناس میافزاید: «امنیت مرزهای غربی افغانستان و شرقی ایران برای کشورمان حائز اهمیت است و به نظر میآید آن طرحی که آمریکاییها میخواهند به همراه طالبان عملی اش کنند به نفع ایران نباشد. آمریکا قصد دارد که مناطق شرق و جنوب افغانستان را که پشتونشین است در اختیار طالبان بگذارد و چند وزارتخانه نیز به آنها بدهد. به عبارتی اکنون نوعی مصالحه در افغانستان در حال شکل گیری است که ممکن است با آن دیدگاهی که ایران دارد همخوانی نداشته باشد. ایران معتقد است که هر نوع مذاکره و راهحلی باید افغانی - بین دولت افغانستان و طالبان باشد- نه آنکه آمریکا، عربستان سعودی و پاکستان در آن باشند.»
وی ادامه میدهد: «در حال حاضر ابتکار عمل در دست خلیل زاد است نه رئیس جمهور افغانستان. ایران منافع ملی خودش را در این میبیند این مذاکرات را از شکلی که در ابوظبی صورت گرفت، تبدیل به مذاکراتی کند که بین طالبان و دولت مرکزی افغانستان است. در آن صورت میتوان فکر کرد که اگر تفاهمی در این راستا شکل بگیرد نگرانیهای ایران کاهش پیدا میکند اما اگر دولت مرکزی افغانستان در مذاکرات با طالبان در حاشیه قرار گیرد و آمریکاییها بخشی از کشور را در اختیار طالبان بگذارند در آن زمان محل غربی افغانستان و شرقی ایران تحت تاثیر مسائل امنیتی قرار میگیرد و این چیزی است که به نفع ایران نیست از همین رو دولت ایران اکنون با طالبان وارد مذاکره شده است.»
>یک حقیقت در این سالها
در میان راست و ادعاهایی که در طی این دوسه سال گذشته از گفتوگو و مذاکرات با طالبان بیان میشود این بار کسی در حد و اندازه علی شمخانی موضوع مذاکره با طالبان البته با نیات صلح جویانه را مطرح میکند.
علنی شدن این موضوع بار دیگر بیانگر این است که ایران توان گفتوگو و مذاکره با گروههاو کشورهایی را میتواند داشته باشد که در گذشته یا حال با آنها مشکل داشته است اما تغییرات زمان، شرایط خاص و توجه به حفظ منافع ملی گاهی باعث میشود علی رغم همه موضعگیریها ایران از در مذاکره با هر گروهی حتی طالبان برآید. مطلبی که البته ایران در طول این چهار دهه بارها و بارها در برهههای مختلف با کشور اشخاص یا گروههای بعضا متخاصم انجام داده است چرا که در آن زمان، مذاکره و گفتوگو بهترین راه حل ارزیابی میشده است. اذعان به گفتوگو با طالبان را نیز میتوان در همین چارچوب گنجاند کما اینکه اگر شرایط و منافع ایران ایجاب کند بار دیگر روند مذاکرات و گفتوگوها با کشورها یا کسانی که در نگاه اول امکان مذاکره و گفت و گو با آنها وجود ندارد نیز میتواند ایجاد شود.
سایر اخبار این روزنامه
جنگ فرهنگی
60 خانوار گاز ندارند که دنبال حل آن هستم
لازمه تغییر و تحول در مدیریت
پروژه جدید مخالفان ناامیدی مردم
پدرم کار درستی کرد که در انتخابات 92 انصراف نداد
تایید رسمی گفتوگوی ایران و طالبان
مردم یزد تاوان کدام چهره ی سیاسی را پس میدهند؟!
نمیشود به مردم از تحریم بگوییم و خودمان شاسیبلند سوار شویم
معاف از مالیاتها دقیقا چه معافیتی دارند؟
تشکیل زنجیره انسانی در علوم و تحقیقات
آقای درازهی! از نماینده کره جنوبی یاد بگیرید
مدیران لواساننشین علاقهای به تهران ندارند