مجید ابهری=رفتار شناس

در عرف سازمان و مدیریت، گاهی مدیران ارشد و میانی برای ارزیابی پست احراز شده و یا جمع‌آوری تجربه‌های نو و روش‌های اجرایی از اقشار مختلف جامعه این سوال را می‌پرسند که اگر جای او بودند چه می‌کردند؟
جمع‌آوری و تحلیل پاسخ‌ها گاهی منجر به تدوین انواع معیارهای اجرایی و ضوابط اداری می‌شوند که در اداره سازمان مربوطه بسیار مفید و سودمند واقع می‌شود.
گاهی نیز اینگونه رفتار‌ها فقط جنبه تبلیغی و جلب توجه دارند که هرچقدر هم مفید و ارزنده و کاربردی باشند توجهی به آنها نمی‌شود البته این سنت پسندیده در کشور ما چندان شناخته شده نبوده و گاهی در حد انشاء برای کلاس‌های ابتدایی و دبیرستان اجرایی می‌گردد که صرفا جنبه تشویق نوجوانان و جوانان را دارد.
از آنجایی که در کشور ما موسسات افکار سنجی یا اندیشکده وجود ندارد برای ارزیابی نظریات افکار عمومی هیچ گونه ابزار مدرن و امروزی وجود ندارد.


اندیشکده‌ها میدان تضارب افکار و تقابل نظریات شده و از میان ایده‌ها و اندیشه‌ها گاهی مجموعه‌های ارزنده‌ای در راستای نیازهای اداری و اجرایی حاصل می‌شود.
شهردار جدید تهران در راستای تحقق این اندیشه دست به حرکت جدیدی زد که البته اگر مشاوران ایشان در این مورد ورزیده بودند هیچ‌گاه تحقق این کار را مجاز نمی‌دانستند و آن کار این بود که شهردار تهران از شهرداران پیش از خود دعوت کرد تا به دفتر او آمده و در مورد انتقال تجارب و دیدگاه‌ها گرد هم بنشینند و پایه‌های یک نهاد هم اندیش به وجود آید.
ظاهرا سه تن از شهردارانی که سوابق طولانی در مدیریت شهری داشتند به علت گرفتاری و یا مسائل دیگر در جلسه یاد شده حاضر نشدند که این حرکت نیز دور از انتظار نبود. چرا که هریک از رجال یاد شده سوابق طولانی در سطوح عالی و اجرایی دارند و به موازات اختلاف‌نظر‌های سیاسی و جناحی فرصت را برای این نشست مناسب تشخیص ندادند که این نکته هم قابل
انتظار بود.
یک رئیس‌جمهور سابق، یک فرمانده نیروی انتظامی و شهردار بیش از ده ساله در تهران و یک شهردار دیگر گذشته از تضاد‌های سیاسی و اختلاف نظرهایی که در بینشان هست، هیچ یک به خود اجازه نمی‌دادند که به دفتر قبلی خویش مراجعه کرده و در جلسه‌ای شرکت کنند؛ اما اگر من جای شهردار تهران بودم یا در محل مشاوره ایشان قرار می‌گرفتم، این نکات را حتما و قطعا در نظر گرفته و به آنها عمل می‌کردم:
1) به جای دعوت از آقایان یاد شده به دور از دوربین‌های رسانه‌ها و در سکوت خبری خود به دیدار آنها می‌رفتم و ضمن رعایت حق پیشکسوتی در مورد دیدگاه‌های آنها پرسش و گفت و گو می‌کردم. تجارب ارزشمند شهرداران گذشته بسیار می‌توانست در گشایش گره‌های مدیریت شهری سودمند واقع شود.
2) اگر من جای شهردار تهران بودم، اجازه نمی‌دادم در واگن‌های مترو کالاهای خارجی تبلیغ شود و در سال اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولیدات داخلی به جای تبلیغ کالاهای خارجی از صنایع و تولیدات داخلی حمایت می‌کردم.
3) شهردار محترم یک روز در هفته را روز بدون خودرو در جهت هوای پاک، در میان قشونی از عکاسان و خبرنگاران مسیر خانه تا شهرداری را با دوچرخه یا وسایل نقلیه عمومی طی می‌کند. این رفتار پسندیده در تمام دنیا توسط مدیران عالی حتی روسای جمهور اجرا می‌شود اما این همه حاشیه و تبلیغات ندارد؛ شاید گفته شود حرکت‌های رسانه‌ای برای اطلاع‌رسانی به مردم است. اما اگر فقط شهرداری تهران و کارکنانش از خودرو‌های شخصی استفاده نکنند آثار آن قطعا در تهران محسوس و ملموس خواهد بود به جای آن یک روز درهفته وسایل نقلیه‌ی عمومی مثل اتوبوس یا مترو نیم بها مسافرین را جابه‌جا کنند که آثار بهتری بر پاکی هوا خواهد داشت.
4) شهرداری تهران بنا بر وظیفه ذاتی در دوران شهردار قبلی (دکتر قالیباف) در آسیب‌های اجتماعی در زمینه‌های پیشگیری کنترل و مقابله به طور گسترده دخالت نمود و مددسرا‌ها و سامان‌سراها مراکزی برای جلوگیری از مرگ بی‌خوانمان‌ها در زمستان بودند. اما در این مسیر یک سازمان گسترده به نام سازمان خدمات اجتماعی ایجاد و توسعه یافت تا در این زمینه‌ها فعالیت نماید.
اگر من جای شهردار تهران بودم امکانات سخت‌افزاری این سازمان در زمینه‌های آسیب‌های اجتماعی را به نیروی انتظامی و سازمان بهزیستی پیوند می‌دادم تا مقابله با اعتیاد و درمان معتادان مفیدتر، مثبت تر و سریعتر صورت پذیرد که متاسفانه در حال حاضر اینگونه نیست!
در خاتمه اگر من جای شهردار تهران بودم که خوشبختانه نیستم با دعوت از نخبگان اجتماعی و مدیران ارشد اجرایی در زمینه آسیب‌های اجتماعی به دور از گفت‌وشنود رسانه‌ای، اتاق فکر متمرکز و منسجمی ایجاد می‌کردم و...
به موازات آن در زمینه‌های آلودگی، فضای سبز و استفاده بهینه از پسماند‌ها از پژوهش‌ها و مطالعات انجام شده در دوران قبل که هزینه‌های هنگفتی صرف آنها شده است توسط یک تیم علمی، ارزیابی و بهره‌برداری می‌کردم و نیز در محور پژوهش‌های علمی از اساتید دانشگاه در این زمینه‌ها بهره می‌گرفتم و همچنین در انتصاب شهرداران مناطق تحت تاثیر سفارش‌های مختلف قرار نمی‌گرفتم تا اینکه بتوانم مدیریت یک پارچه، قاطع و بدون ویژه خواری ایجاد کنم، هرچند که بسیار بسیار دشوار است.