غنی نیستم اما یک لکسوس شاسی بلند دارم!

آفتاب یزد درباره اظهارات رفیق‌دوست با سیدحمید حسینی و هادی حق‌شناس گفت و گو کرده است
آفتاب یزد- گروه سیاسی: این روزها با توجه به شرایط خاص اقتصادی در کشور و افزایش فشارها بر روی جامعه به ویژه دهک‌های پایین درآمدی یکبار دیگر مسئله حقوق‌های نجومی برخی از مدیران مورد بحث و انتقاد افکار عمومی قرار گرفته است. از این رو، محسن رفیق‌دوست رئیس اسبق بنیاد مستضعفان، شامگاه دوشنبه در برنامه «گشت» که از شبکه دوم سیما پخش می‌شود به بیان مطالبی درباره وضعیت معیشتی و شغلی خود و فرزندانش پرداخت که در این میان بیش از هر چیز دفاع او از حقوق 19 میلیونی رئیس فعلی بنیاد مستضعفان بیشتر مورد توجه و انتقاد رسانه‌ها قرار گرفت. چراکه او در حالی به دفاع از حقوق 19 میلیونی رئیس بنیاد مستضعفان پرداخت که در شرایط کنونی علیرغم مشکلات اقتصادی بسیاری از مردم با درآمد حتی کمتر از یک میلیون تومان روزگار می‌گذرانند. از این رو، این اظهارات رفیق‌دوست به عنوان یکی از مقامات مسئول سابق و حتی برخی دیگر از مسئولان نشان می‌دهد که آنها احتمالا نه تنها هیچ درک درستی از واقعیت موجود در جامعه ایران ندارند بلکه این تصور نادرست سبب گشته که حتی دریافتی‌های 19 میلیونی را نجومی قلمداد نکنند و آنرا با توجه به مشکلات اقتصادی که منجر به افزایش شکاف طبقاتی و گسترش فقر گشته است، امری عادی بدانند!

>تصور نادرست مسئولان از یک امر بدیهی


مسئولان اگرچه به کررات در سخنان شان اقرار کردند که از وضعیت معیشت مردم مطلع هستیم و می‌دانیم که چه روزهای سختی را پشت سر می‌گذارند، اما با این همه به نظر می‌رسد که اعتراف به این حقیقت تلخ بیشتر نوعی کلی گویی بوده و در عمل هرگز مصداق عینی نیافته است. چراکه همچنان تصور درستی در میان مسئولان پشت‌میز‌نشین کشور از وضعیت معیشت مردم وجود ندارند و این مهم را می‌توان در برخی از اظهاراتشان به صورت مصداقی دریافت. برخی از مسئولان در حالی حقوق‌های 19 میلیونی را درآمد نجومی قلمداد نمی کنند که بسیاری از نیروهای کار در پاییخت علیرغم وضعیت نامطلوب معیشت، دریافتی شان بر اساس قانون وزارت کار محاسبه می‌شود و این وضعیت در شهرستان‌ها به مراتب بدتر است. حال آنکه مسئولان به گونه‌ای در رابطه با مسائل معیشتی و شغلی خود و جامعه برخورد می‌کنند که گویا وضعیت موجود در جامعه به ویژه در میان اقشار فرو دست برخوردار از درآمدهای حداقلی داستان سرایی است. زیرا برخی از همان مسئولان در شرایطی حقوق 19میلیونی را حقوق نجومی نمی دانند که بیش از نیمی از جمعیت کشور با درآمد زیر خط فقر حتی کمتر از یک‌میلیون تومان روزگار می‌گذارنند.

>دفاع عجیب از حقوق نجومی
شامگاه دوشنبه محسن رفیق‌دوست رئیس اسبق بنیاد مستضعفان در شبکه دوم سیما به سوالات متعدد و متنوع مجری برنامه «گشت» پاسخ داد. بر این اساس، این مقام مسئول سابق و عضو کنونی هیات امنای بنیاد مستضعفان در پاسخ به وضعیت شغلی و حقوقی خود گفت: من پرونده پرسنلی ندارم، عضو هیات امنای بنیاد مستضعفان هستم و حقوق هم نمی‌گیرم. چون حقوق بگیر نیستم، بازنشسته هم نمی شوم. از قبل انقلاب در بازار و حوزه میوه و تره بار بودم الان هم دامداری دارم و تولید شیر می‌کنیم. یک لکسوس دارم که ده سال قبل آن را حدود 200میلیون تومان به خاطر سفرهای زیادم خریدم. او همچنین درباره فرزندانش اظهار کرد: سه پسر من در شرکت‌های خصوصی فعالیت می‌کنند؛ یکی دنبال راه‌اندازی کارخانه‌ای در جنوب کشور بود که به خاطر تحریم‌ها به مشکل خورده و فعلا بیکار است. یک پسر دیگرم چند فروشگاه اجاره‌ای لباس ورزشی دارد که به خاطر مشکلات اقتصادی دارد جمع می‌کند و فکر کار جدیدی است. یک پسر دیگر هم در کارخانه عطر بیک سهامدار است.وزیر سپاه در ابتدای انقلاب، با اشاره به وضعیت مدیریتی در کشور تاکید کرد: ما قحط الرجال نداریم، جهل‌الرجال داریم. رفیق‌دوست همچنین اصطلاح حقوق نجومی را جفا به علم نجوم دانست و همچنین از حقوق 19میلیون تومانی در بنیاد مستضعفان دفاع کرد و گفت به خاطر نوع فعالیت سنگین و سفرهای دائمی برای ماموریت‌های منطقه‌ای در کشور، این حقوق اشکالی ندارد! حقوق "غیر متعارف و غیر شرعی" مشکل دارد؛ البته که با توجه به شرایط کشور بهتر است حقوق کارمندان و کارگران افزایش یابد نه اینکه این نوع دریافتی‌ها کم شود.
بر این اساس، رفیق‌دوست در حالی حقوق 19میلیونی سعیدی کیا را نجومی نمی داند و از سعیدی کیا دفاع می‌کندکه میان حقوق 19 میلیونی با درآمد یک میلیون تومانی زمین تا آسمان تفاوت است. چراکه بسیاری از مردم در کشور با شرایط بسیار سخت و با درآمد حتی کمتر از یک میلیون تومان روزگار می‌گذرانند. این افراد به عنوان اقشار فرو دست جامعه اغلب ناگزیر باید با همان درآمد، یک خانواده چند نفره را اداره کنند و توان تامین مایحتاج زندگی خود را ندارند. از این رو، سخنان افرادی چون رفیق‌دوست و برخی از اظهارات و برخورد مسئولان در رابطه با شرایط شغلی خود و فرزندانشان نشان می‌دهد که این افراد نه تنها که هیچ درک درستی از شرایط موجود ندارند بلکه حتی خود را تافته جدا بافته می‌پندارند. چراکه فارغ از سخنان رفیق‌دوست درباره شرایط شغلی فرزندانشان، طی هفته‌های اخیر عبدالرضا رحمانی فضلی وزیرکشور نیز در پی انتصاب آقازاده‌اش به عنوان مشاور وزیر اقتصاد در سوالی مبنی بر اینکه نظر شما در مورد حکم وزیر اقتصاد برای فرزندتان چیست، پاسخ داد: «فرزند من نابغه اقتصادی است و جزو نخبگان و صاحب نظران در حوزه اقتصاد است. اگر فرزند من در این جایگاه قرارنگیرد پس چه کسی باید مشاور وزیر اقتصاد شود؟!» این اظهارات وزیر کشور درباره فرزندش که بیانگر همان حکایت تلخ تافته جدا بافته بودن برخی از مسئولان بود با واکنش‌های بسیاری از سوی فضای مجازی و رسانه‌ها روبروگردید که بلافاصله سید سلمان سامانی سخنگوی وزارت کشور آن را تکذیب کرد و طی توئیتری نوشت: « مطلب منتشر شده به نقل از وزیر کشور در برخی کانال‌های مجازی درباره فرزندشان، مضحک و کذب است؛ خداوند به معدود افرادی که مدت‌هاست در پی تخریب وزیر کشور هستند آرامش عطا فرماید! » بنابراین اظهارات رفیق‌دوست و برخی از مسئولان، آیا جز این است که علیرغم گفته‌های برخی از مسئولان پشت میز نشین درباره وضعیت معیشت مردم همچنان درک درستی از سوی آنها نسبت به شرایط موجود در جامعه به ویژه اقشار فرودست وجود ندارد؟! به هر روی، برای پاسخ به این سوال به سراغ کارشناسان رفتیم که در ادامه آن را خواهید خواند.

>مشکل از اقتصاد است نه مدیر
سید حمید حسینی اقتصاددان و فعال سیاسی درباره حقوق سعیدی‌کیا و دفاع رفیق‌دوست عضو هیئت امنای بنیاد مستضعفان از او و همچنین اظهارات او درباره وضعیت معیشتی خود و شغل فرزندانشان به آفتاب یزد گفت: از ابتدای انقلاب تاکنون، همواره با دو واژه مساوات و عدالت روبرو بودیم. مساوات بدین مفهوم که همه افراد به طور برابر باید از امکانات موجود بهره‌مند شوند اما عدالت بدین مفهوم است که هر چیزی را باید در جایگاه خود مورد بررسی قرار داد. بنابراین نمی‌توان یک مدیر را با وجود همه سوابق و تجربه اش با یک کارگر مقایسه کرد. این مسئله اساسا اشتباه است. او افزود: مدیری که همه وقت و توان خود را صرف بهبود و افزایش کارآیی و پیشرفت یک سازمان می‌کند و او به واسطه توانایی وکارکردش سالانه میلیاردها تومان سود برای آن سازمان دارد، درست نیست از او خرده بگیرند و بگویند که او حقوقش نجومی است. این عضو اتاق بازرگانی ادامه داد: حتی درآمد مدیران در ایران باید با مدیران در جهان مقایسه شود، قطعا دریافتی سعیدی کیا و سایر مدیران در جمهوری اسلامی در مقایسه با سایر مدیران در کشورهای مشابه حقوق بسیار‌اندکی است. به طور مثال در عراق، هر فردی که عضو مجلس نمایندگان این کشور است 3 هزار دینار برابر با 40 میلیون تومان آنهم به صورت مادام‌العمر حقوق دریافت می‌کند. رئیس جمهور عراق تقریبا 150 دینار حقوق می‌گیرد. در حالی که این نماینده‌ها کارایی کمتری نسبت به مدیران در ایران دارند. او اظهار کرد: هجمه‌ای که طی ماه‌ها و سالهای اخیر به نظام مدیریتی کشور تحت عنوان دوتابعیتی، حقوق‌های نظامی و بازنشسته‌ها وارد شد سبب گشت که دیگر چیزی از نظام مدیریتی کشور باقی نماند. اگر برخی در جامعه از درآمد لازم برخوردار نیستند این مشکل اقتصاد کشور و عدم مدیریت درست است، ایراد از مدیر نیست. زیرا با کاهش سطح درآمد مدیر مشکل کارگر حل نمی شود. حسینی در پایان گفت: زیرا مگر چند مدیر در کشور وجود دارد که از توان لازم در مدیریت برخوردار باشد. حال آنکه این هجمه‌ها سبب می‌گردد مدیران با حقوقی بیشتر جذب سازمان‌ها و شرکت‌های دیگر شوند.

>ضرورت تقویت دهک‌های پایین درآمدی
هادی حق شناس اقتصاددان و فعال سیاسی درباره حقوق نجومی سعیدی کیا و دفاع رفیق‌دوست (عضو هیئت امنای بنیاد مستضعفان) از او و همچنین اظهارات او درباره وضعیت معیشتی خود و شغل فرزندانش به آفتاب یزد گفت: باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که وضعیت معیشت مردم مناسب نیست و این وضعیت ناشی از دو نکته کلیدی است. نخست؛ تضعیف پول ملی در سنوات گذشته و دوم؛ بیکاری پنهان در اقتصاد کشور. شاید مرکز آمار بگوید که نرخ بیکاری 12 یا 13 درصد است اما این نرخ بر اساس این مبنا محاسبه می‌شود که هر فرد در طول هفته حتی یک ساعت کارکند بازهم شاغل محسوب می‌گردد. در حالی که اگر براساس واقعیت سنجیده شود نرخ بیکاری در میان زنان 50درصد و در میان مردان 25 درصد است. او افزود: افراد شاغل با دستمزد یک میلیون و دویست تومان هم مصداق همان دستمزدهای پایین‌تر از میانگین خط فقر هستند. این نرخ در مقایسه با حقوق 20میلیون تومانی رقم بسیار بالایی است. به همین دلیل هم درآمدهای 19 میلیونی نجومی تلقی می‌گردد. حق‌شناس ادامه داد: از سویی این پرسش ایجاد می‌گردد که شرکت‌های دولتی و خصوصی که میزان فروش بالایی دارند آیا این مدیران می‌توانند با حقوق 2 میلیون تومان کار کنند؟ باید اذعان داشت که اگرچه ممکن است در شرایطی، ناگزیر به قبول این وضعیت باشند اما پس از مدتی جذب شرکت‌هایی با حقوق بالا خواهند شد. این وضعیت درباره برخی از مشاغل و مدیران مشاهده می‌شود. به طور مثال کدام سرمربی ایرانی تاکنون، حقوق سرمربی خارجی را دریافت ‌کرده است. این اقتصاددان اظهار کرد: بنابراین نمی توان خط‌کش گذاشت که هر فرد به ویژه مدیران چقدر دریافتی دارند اما می‌‌توان خط‌کش گذاشت که چرا خط فقر بالاتر از حداقل دستمزد کارگر است. می‌توان خط کش گذاشت که چرا تا این‌اندازه بیکاری پنهان در کشور وجود دارد. این نماینده سابق مجلس اضافه کرد: به عبارتی باید به سراغ تقویت دهک‌های پایین درآمدی رفت نه به سراغ اینکه چرا برخی از مدیران حقوق‌های نجومی می‌گیرند. نکته مهم این است اگر مدیر برخوردار از حقوق نجومی به مفهوم حقیقی عملکردش منجر به افزایش درآمد، کارآفرینی و شغل و بنگاه اقتصادی شده است بنابراین در این صورت مفهوم حقوق نجومی در رابطه با او تغییر پیدا می‌کند. او افزود: اما این مسئله که صرفا شخص به دلیل مدیر بودنش باید حقوق نجومی دریافت کند، خلاف عدالت است. اما از سویی عدالت این نیست که برای همه یکسان نسخه بپیچیم و یکسان حقوق تعیین کنیم. طبیعتا در این صورت دیگر انگیزه‌ای برای خدمت درست مدیران باقی نمی ماند. حق شناس در پایان گفت: باید هر چیزی را در جای خود دید. طبیعتا نمی‌توان به یک پزشک حاذق و یا استاد دانشگاه یکسان حقوق داد. امروزه باید از علم مدیریت بهره برد و هر فرد را در جایگاه خود سنجید و دستمزد او را مورد محاسبه قرار داد.