شمشیر دولبه مصوبه دیروز

مصوبه اخیر مجلس مبنی بر ممنوعیت نمایندگانی که سه دوره متوالی در مجلس حضور داشتند واکنش‌ها‌ی زیادی داشته است. عده‌ای از در مدح و ثنای این مصوبه برآمده‌اند و گروهی دیگر نیز این قانون را قانونی سیاسی برای تغییر در هیئت رئیسه توصیف کرده‌اند چرا که با این مصوبه دیگر نه علی لاریجانی و نه علی مطهری و مسعود پزشکیان نمی‌توانند در مجلس حضور داشته باشند چه برسد به اینکه شانس دوباره‌ای برای ریاست داشته باشند.
اما این مصوبه مانند یک شمشیر دولبه می‌ماند. یک طرف آن می‌تواند خوب باشد و یک ‌طرف آن بد. این قانون چه بخواهیم چه نخواهیم محدودیتی دیگر به انتخابات مجلسی اضافه می‌کند که نامزدهای آن باید حتما صلاحیتشان پیشتر از سوی نهادهایی احراز شده باشد. اینکه بگوییم یک نماینده بیشتر از سه بار نمی‌تواند نماینده باشد انتخاب مردم را در برخی حوزه‌ها محدودتر خواهد کرد. چراکه مردم مستقیما در انتخابات نمایندگان خود نقش دارند و آنها باید تصمیم‌گیرندگان اصلی این باشند که یک نماینده می‌تواند چند دوره به مجلس برود. به هر حال یک نماینده اگر از دید مردم حوزه انتخابیه‌اش شایستگی این را دارد که می تواند بیشتر از سه بار هم انتخاب شود این تشخیص را باید به مردم آن منطقه داد. به ویژه آنکه نمایندگی جایگاه خیلی خاصی نیست که بگوییم کسی که چند دوره نماینده باشد از قدرتش سوءاستفاده می‌کند. به هرحال نماینده یک مقام مردمی است و امکانات آنچنانی در اختیار ندارد که بخواهد برای انتخاب مجدد از آن سوءاستفاده کند.
انتخاب نماینده در ادوار مختلف، کاملا به مردم و کارایی خود نماینده بستگی دارد از همین رو نباید با چنین قوانینی از حضور نمایندگان با تجربه در مجلس جلوگیری شود و به نظر من این عیبی است که مصوبه دارد.
از طرف دیگر اما حسن مصوبه دیروز این است که امکانی را برای گردش نخبگان فراهم می‌کند و فرصت بیشتری را در اختیار کسانی قرار می‌دهد که تازه می‌خواهند به عرصه سیاست پای بگذارند و فرصتی به تازه‌واردها می‌دهد تا آنها هم بتوانند این موضوع را تجربه کنند. به عبارتی این مصوبه از یک طرف محدود کردن مردم و انتخابشان می‌تواند باشد و از سویی دیگر فرصتی را در اختیار افراد دیگر قرار می‌دهد که بتوانند به نوعی بحث گردش نخبگان را نیز داشته باشیم که لازمه دموکراسی است.