روزنامه آفتاب یزد
1397/12/16
دهکده ناشناخته
همانطور که در مقدمه اشاره شده این داستان تخیلی است؛ البته مخاطب نیز طی داستان به این موضوع میرسد. داستان «دهکده ناشناخته» نوشته زهرا قربانی از خداحافظی یک دختر و روانه شدن به سمت دهکده ایبرای یافتن حاج حسین آغاز میشود. او چند روزی را مهمان خانواده ای میشود و به همراه یک بلد راه از مسیرهایی تاریک میگذرد تا به سوژه داستانیاش برسد. به امامزادهای میرسد و از داستان ارباب دهکده که سالها پیش همسر خود را به قتل رسانده آگاه میشود. قانونی که در آنجا حاکم است اجازه نمیدهد هیچ غریبه ای
به آن محدوده وارد شود. در نهایت دختر موفق به فرار از دست ساکنین میشود. پسری که راه را میشناسد در مسیر مخوف جنگل به او کمک میکند و مچ بند سبز به او میدهد و ناگفتههایی را برای او تعریف میکند.
درست است که این داستان یک روایت است اما یک خطی بودن آن و عدم خروج از فضای روایت گونه، داستان را مخاطبپذیر کرده است. بنابرین بند مخاطب از میان برداشته شده و از بند "د" که رده سنی نوجوانان و جوانان است تا بزرگسالان میتوانند مخاطب این داستان باشند.
این کتاب نخستین تجربه نویسنده است و باید در متون بعدی از نوع نوشتار- فقط - روایی فاصله بگیرد و بیشتر به محتوای رمان بپردازد. تعلیق و عناصر داستان نویسی باید به صورت جدی تر به متن تزریق شود تا مخاطب بتواند به برداشتهای شخصی خود از رمان نیز نائل شود. اگر مخاطب فقط به درکی که داستاننویس رسیده برسد چندلایه بودن متن زیر سوال میرود.
به طور کلی سوژه موردنظر کلان محسوب میشود و مخاطب به آگاهی چندانی از دیگر عناصر مثل شخصیتها و ایدههای آنان نمیرسد. اینکه در جایی مخاطب نیاز دارد داستانک و خرده روایت را از زبان یکی از شخصیتها بشنود که به پیشبرد ایده پنهان در متن کمک کند. به طور مثال آشنایی با یکی از افرادی که میخواهد به دختر در آخر داستان حمله کند چاشنی خوبی برای این متن بود و میزان تعصب آن افراد به جمله "هیچ غریبه ای حق ورود به این مکان را ندارد" سنجیده و ارزیابی نمیشود.
حضور مبهم و غریبانه راوی در برابر شخصیتها شناسهای برای مخاطب نیست. همچنین نسبت و رابطهها بین افراد بهطور کلی تعریف شده است. مثلا دخترک لال در منزل به درستی شناسایی نمیشود و در هیچ کجای داستان برای بار دوم حضور پیدا نمیکند. ترسیدن از شب و زل زدن دو چشم سیاه از پشت پنجره و تکه پاره شدن همسر
رویا در جنگل سیاه در مسیر داستان باز نمیشوند.
در پایان، دختر که راوی اول شخص است از خواب بیدار میشود. او عروس این قصه است و در بین مرگ و زندگی با موضوع روایت درگیر بوده و هرگز موفق به دیدار
حاج حسین نشده. همانطور که در پشت جلد آمده این داستان حکایت گذر زمان در شب است و تخیلاتی که شاید وقوع آن در واقعیت غیرممکن نباشد، احساسهایی که در خواب و بیداری تکرار میشوند ولی تکراری نیستند.
عاشقانههای یک پرستار و عشق به سبک پاریس آثاری هستند که به زودی از زهرا قربانی به چاپ خواهند رسید.
سایر اخبار این روزنامه
تبریک کافی نیست
از کمیسر گام بارو تا قاصدک هان چه خبرآوردی ...!
دهکده ناشناخته
خواب جدید جمهوری خواهان آمریکا
خبر آخر
مُشت خودروساز پای چشم مشتری!
مبارزه با تروریسم باید توسعه یابد
ابهامات اینس تکس
جسور و صریح مثل وریا
پیام حضور سفر هیئت انگلیسی در تهران
چرا فحش عمه، خواهر و مادر؟
پاسخ جالب وزیر ارتباطات به ادعای رسانه ملی
سیستم کوپنی ، باعث از بین رفتن صفها میشود
فرمانده جنگ اقتصادی هستم
رئیس جمهور در مورد FATF به دنبال راه چاره باشد
حفظ پوشش گیاهی باید جایگاه واقعی خود را در فرهنگ عمومیپیدا کند
جهانگیری: اجازه اخلال در بازار را نمیدهیم