روزنامه آفتاب یزد
1398/07/06
اگر ما هم یک معلول بودیم...
شادان کریمی- چند روزی است که اخباری در رابطه با امتناع از ثبت نام کودکان معلول در مهدکودکها منتشر میشود که بسیار تاسف بر انگیز است. این موضوع ناگهان من را یاد مادری انداخت که کودکش که دارای معلولیت ذهنی بود را برای چکاپ پیش یک پزشک برده بود اما این پزشک متخصص در جواب نگرانیهای مادر به او گفته بود: «این بچه که زیاد عمر نمیکند، نگران چه هستی؟ به او دل خوش نباش عمر این بچهها کوتاه است!» هیچ کس نمیفهمد که این مادر چه لحظاتی را در مطب آن پزشک گذرانده است!درست همینجاست که متوجه میشویم جامعه ما آن طور که باید نحوه برخورد با افرادی که دارای یک نقص هستند را بلد نیست. فرق نمیکند که معلولیت جسمیباشد یا ذهنی، هر چقدر بیشتر معلولیتت هویدا باشد تنهاتر خواهی شد.
به همین بهانه میخواهم از کودکان دارای معلولیت ذهنی بگویم تا بیشتر با این فرشتههای زمینی آشنا شوید؛ عقب ماندگی ذهنی شامل عملکرد ناقص عمومیهوش است؛ هوش افرادی که با عقب ماندگی ذهنی همراه هستند پایین تر از حد متوسط قرار دارد و این موضوع به طور همزمان، همراه با نواقصی در رفتار آنها در دوران رشدشان پدیدار میشود.
این نوع معلولیت که معلولیت ذهنی محسوب میشود براساس میزان بهره هوشی از خفیف تا بسیار شدید تعیین شده و براساس شدت علائم طبقه بندی میشود. در زمینه علل عقب ماندگی ذهنی میتوان آنها را به 4 دسته تقسیم کرد؛ عقب ماندگی به علت عوامل ارثی ،
عقب ماندگی به علت اتفاقات دوران بارداری ، عقب ماندگی به علت حوادث زایمانی و بعد از تولد، عقب ماندگی به علت عوامل محیطی ، اجتماعی و فرهنگی.
هر کدام از این عوامل به تنهایی یا ترکیبی، ممکن است موجب عقب ماندگی ذهنی در فرد شود. با توجه به علل متولد شدن بچههایی با عقب ماندگی ذهنی میتوان با آگاهی از عوامل
بوجود آمدن آن از تولد نوزادانی با نشانه
عقب ماندگی جلو گیری کرد، البته اگر درکنترل و غربال گری نمایان شود، در بسیاری از مواقع مجوز سقط جنین صادر میشود.
والدین معمولا در برخورد با کودکشان در چنین شرایطی، رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهند
گاهی با احساس گناه و مقصر دانستن خود کودک متولد شده را به آغوش پر مهر خودشان میگیرند و گاهی هم با عدم پذیرش کودک روبرو میشوند. اما واقعیت این است که این کودکان چیزی از دیگر کودکان کم ندارند؛ آنها نیاز به پذیرش، عشق و کمک والدین خود دارند، این کودکان براساس درجه شدت عقب ماندگیشان نیروی رشد دارند اما رشدشان معمولا کند و محدود است. واقعیت این است که محیطهای توانبخشی و بهزیستی هرچقدر هم کامل باشند نمیتوانند جایگزین حس و عاطفه ای که ناشی از پذیرش توسط والدین مخصوصا مادر است، باشند. این کودکان مثل خیلی دیگر از کودکان نیاز به خانواده و مهر مادری دارند. همان طور که کودکان سالم نیاز به پذیرش در محیط خانوادگی دارند، کودکان دارای معلولیت ذهنی نیز به این پذیرش نیاز دارند و حتی میتوان گفت که دو برابر کودکان عادی نیز به این محبت و توجه نیازمندند.
دلایل ایجاد معلولیت ذهنی نشان میدهد که هر لحظه یکی از ما میتوانیم دچار معلولیت ذهنی شویم و یا اینکه یک کودک دارای معلولیت ذهنی به این جامعه اضافه کنیم. فقط کافی است چشمانمان را ببندیم و تصور کنیم که در آن حالت دوست داشتیم جامعه چگونه با ما رفتار کند؟ اگر به این موضوع فکر کنیم آن وقت خیلی راحت متوجه میشویم که با یک معلول حتی معلول ذهنی چطور باید رفتار کرد.
سایر اخبار این روزنامه
چرا متمولان از خیر یارانه ۴۵ هزار تومانی نمیگذرند؟
طرح خشونت زدایی همه جانبه از محیط مدارس تا چه حد جدی است؟
اروپا به تحریمهای آمریکا پایبند ماند، باید از آنها قطع امید کرد
اشرف غنی خود را فاتح میداند
گزینهای جز استیضاح ترامپ وجود ندارد
چرا ارشاد پای مجوزهایش نمیایستد؟
مدارس غیردولتی حق ندارند شهریههای 40 میلیونی بگیرند
کلاهبرداری از نوع بیمه تکمیلی !
ارزیابی نتایج سفر رئیسجمهور به آمریکا در گفتوگوی آفتاب یزد با فلاحت پیشه عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس
بررسی ابعاد مختلف انتقال پیام بنسلمان به حسن روحانی از سوی عمران خان در گفتوگوی آفتاب یزد با جعفر قنادباشی:
سطح توقع از روحانی
رشد تاب آوری اقتصادی
خلیفه داستانهای هزار و یک شب
آخر زمان«آپوکالیپتو»
رشد تاب آوری اقتصادی
جنگ تجاری یا راهبردی امریکا با چین
اگر ما هم یک معلول بودیم...