روزنامه آفتاب یزد
1398/07/23
وقتی اعتماد زائل میشود!؟
محمد ماکویی- وقتی سراغ متصدیان قهوه خانهها رفته و به آنها میگفتم که چرا با سرو قلیان هم خودتان را با وزارت بهداشت سر شاخ میکنید و هم آینده خود را دود کرده و به آسمان میفرستید، جواب «مردم قلیان را دوست دارند» را دشت میکردم. در ادامه متصدی میگفت که این مردم هستند که شغل شما را تعیین میکنند، زیرا وقتی مردم کتاب نمیخرند و قلیان میکشند، آدمهایی که اهل دود و دم نیستند و در عمرشان یک نخ سیگار هم نکشیدهاند ترجیح میدهند در عوض کتابفروشی، قهوهخانه( اصطلاح درست ترش قلیان سرا است) دایر نمایند. متصدی کاملا درست میگفت و چون مردم «قلیان برای سلامتی ضرر دارد» را در کنار چیزهای دیگر قرار داده و سوال بیجواب «پس چرا جلو خیلی چیزهای دیگر که برای سلامتی ضرر دارد گرفته نمیشود» را مطرح میسازند، مجری طرح ممانعت از استعمال قلیان در قهوهخانهها کم آورده و مجبور است به مدد الزامات قانونی از پس ایفای وظایف محوله بر بیاید. جوش شیرین مصرفی در نانواییها هم همین حکم را دارد و کمتر کسی باور میکند که وزارت بهداشت جهت حفظ سلامتی مردم مصرف جوش شیرین را در نانواییها ممنوع یا دست کم محدود نموده باشد. ماجراهای بالا در سایر اصناف به گونهای دیگر به شکل میخورد. به عنوان مثال در حالی که وزارت بهداشت سالهاست تلاش کرده مانع فروش تخم مرغ قرار گرفته در محیط بیرونی یخچال «سوپریها» شود، به دلیل اینکه برای مردم چندان مهم نیست که محصولات غذایی در شرایط مناسب نگهداری شوند، آب در هاون کوفته شده و مردم تخم مرغهای ناسالم را بیش از تخممرغهای سالم خریداری میکنند. مرغ نیز از عدم اعتماد مردم به قوانینی که فقط برای سالم نگهداری آنها پای بر عرصه وجود گذاشتهاند رنج فراوان میبرد، زیرا تخممرغ مادر مرده هم ترجیح میدهد مرغ را ارزشمند دیده و قابلیت بیماریزایی وی را درحد امکان پایین ببیند. متاسفانه عدم اعتمادمردم به قوانین مصوب وزارت بهداشت باعث شده که مرغهایی که در برابر آفتاب جا خوش کرده و به میکروبهای موجود «تا دلتان میخواهد رشد کنید» میگویند طالبین بیشتر داشته و نسبت به مرغهایی که با قرارگیری در داخل یخچال قابلیت بیماریزایی خود را پایینتر میبینند فروش به مراتب بیشتری دارند. ناگفته پیداست که نمیتوان تمامی موارد بالا را برگرفته از عملکرد غلط وزارت بهداشت دانست، زیرا اعتماد معمولا انتقال زنجیرهای دارد و وقتی شما در اثر عملکرد غلط چند وزارتخانه متضرر شدید، نمیتوانید با فکر کردن به «این وزارتخانه فرق دارد» روزگار گذرانیده و اعتماد به آن را سرلوحه بسیاری از کارهای خود قرار دهید. آنهایی که بچه سال نیستند به یاد دارند که زمانی روزنامهای به نام «حوادث» اخبار بد کشور ما را تحت پوشش قرار داد. این روزنامه خوانندگان فراوانی داشت، زیرا جدا از اینکه ما ایرانیها معمولا دنبال کردن خبرهای بد را بیش از تعقیب خبرهای خوب میپسندیم، شمار قابل توجهی از مردم جهت کسب اطلاع از شیوههای مختلف دزدی و کلاهبرداری و بیمه نمودن خود در برابر «مالباختگی» و «جان باختگی» در شمار خوانندگان «حوادث» بودند. آن موقعها گفته شد که این روزنامه به دلیل ایجاد جو روانی و تا حدودی کاهش اعتماد در جامعه به حیات خود ادامه نداد. متاسفانه، آن موقع کسی نگفت که این کار پاک کردن صورت مسئله است و اگر به جای اینکه کاری کنیم که مردم به خودشان و به مسئولین بیشتر اعتماد نمایند فقط جلو پخش خبرهای بد را بگیریم بالاخره زمانی فرا خواهد رسید که پچپچهای درگوشی مردم عادی و کوچه و بازار، با فریاد شدن کار دست مسئولین داده و عدم اعتماد مردم به عملکرد آنها باعث اینکه سنگ روی سنگ بند نگردد میگردد. چند روز پیش که در برخورد با یک متصدی عنان اختیار از کف داده و بیاعتمادی او را مخل انجام وظایف محوله دیدم، وی را مخاطب قرار داده و بیاختیار پای زندگی خانوادگیش را پیش کشیدم: «با این بیاعتمادی چطور به خانواده و آشنایان اعتماد میکنی؟» خنده تلخی کرده و گفت که اتفاقا چون به همسر گرامی اعتماد کرده، همه چیز را از دست داده است! بعد هم که سر درد دلش باز شد توضیح داد که نیمه پیدا شده دار و ندار او را تصاحب کرده و کاملا گم شده است. برایش ابراز تاسف کرده و گفتم که واقعا تحمل اینجور چیزها برای هر مردی سخت است.
با این حال یک چیز بدتر از اینکه آدم به همه کس و همه چیز اعتماد کند وجود دارد و آن این است که دیگر هیچ چیز و هیچ کس برای او«اعتماد کردنی» نباشد!
سایر اخبار این روزنامه
با حضور خانمها بازیها جذاب میشود و خبری از فحش هم نیست
قاچاق چمدانی معکوس دارو
سالمند کار
پوزهای خیابانی؛ سارقان جدید
چه کسی گفته سیاستمدار باید عبوس باشد؟
بررسی اهداف سفر پوتین به ریاض در گفتوگوی آفتاب یزد با بهرام امیراحمدیان کارشناس مسائل روسیه
بخت به شغل اولیهای دانشگاه رفته رو میکند؟
روحالله زم چگونه بازداشت شد؟
پایان FATF ؟
برای تامین منافع ملت حاضرم قربانی شوم
نشست خبری بعداز بیست ماه
درباره میانجیگری نخست وزیر پاکستان
آنجا چشم رنگی جواب نمیدهد
وقتی اعتماد زائل میشود!؟
آنجا چشم رنگی جواب نمیدهد
درباره میانجیگری نخست وزیر پاکستان
نقشه سلبریتیها در اصلاح و افساد فرهنگی