ابعاد شخصیتی کم نظیر اعظم طالقانی

 
 
 
 


مرحوم اعظم طالقاني را از ابتداي انقلاب حضورا مي‌شناختم. وي پيش از انقلاب هم که در کنار پدرش مبارزه مي‌کرد و در ميان زنان مبارز در کشور چهره معروفي بود. خانم طالقاني پيش از انقلاب توسط ساواک دستگير، زنداني و محکوم به حبس ابد شد. وي از جهات سياسي و علمي بانوي معروف و مشهوري بود و با مشرب باز و مهربانانه‌اي که مرحوم آيت‌ا... طالقاني داشت اين اجازه را به فرزندانش داده بود که با فکر و انديشه باز عمل کنند. با اين حال مرحوم اعظم طالقاني بيش از ساير فرزندان آيت‌ا... طالقاني به فکر پدر نزديک بود و از اين جهت پس از انقلاب نيز در عرصه سياست و اجتماع ماند. وي پس از انقلاب نهادي اسلامي به نام جامعه زنان مسلمان تشکيل داد و چندين کتاب علمي نيز به چاپ رساند. از زمان پيروزي انقلاب تا زماني که خانم طالقاني در قيد حيات بود هيچ‌گاه از انگيزه و تلاش باز نايستاد و همواره دنبال تشکيل جلسات فرهنگي و اجتماعي و حضور در جلسات بود. اگر در جايي دعوت مي‌شد و توان جسمي‌اش اجازه مي‌داد که معمولا اجازه هم نمي‌داد سعي مي‌کرد در آن جلسه شرکت کند. سالي يک تا دو کنگره و سمينار علمي تشکيل مي‌داد. من نديده بودم که حتي در ميان رجال سياسي کشور پس از چندين دهه اينچنين انگيزه فعاليت در آنها مانده باشد و بلکه جوان‌تر هم شده باشد. خانم طالقاني انگيزه‌هاي خود را از ابتداي انقلاب تا آخرين لحظات عمر خود حفظ کرد و آنچه که در اين زن بسيار به چشم مي‌آمد خلوص بسيار در کارهايش بود، اما وي هيچ‌گاه به جهت مطرح شدن، شهرت و کارهاي صرف سياسي دست به کاري نمي‌زد. او به دنبال اين بود که انسان‌ها در اين کشور عزتمند و آبرومند باشند و کسي ظلم نبيند. از اين رو هر جا که حس مي‌کرد کسي مظلوم واقع شده همانند پدرش آيت‌ا... طالقاني سعي مي‌کرد براي او حرکتي انجام دهد. يک روز خانم طالقاني من را براي سخنراني ميان جمعي دعوت کرد و من رفتم و ديدم که انسان‌‌هايي متوسط به پايين از جهت اقتصادي و فکري حضور داشتند. قبل از سخنرانيم، خانم طالقاني به معرفي مخاطبان پرداخت و گفت اينها افرادي هستند که به لحاظ فقر اقتصادي يا فرهنگي اجازه نمي‌دهند فرزندانشان به مدرسه بروند و از من خواست که درباب ارزش علم در اسلام صحبت کنم. از طرف ديگر براي اين خانواده‌ها مقداري اقلام و مايحتاج غذايي آماده کرده بود که براي اين کار آنها را تشويق کند و همين کارها بود که او را از ساير افراد متمايز مي‌کرد. مرحومه اعظم طالقاني آرمان بلندي داشت و آنچه برايش مهم بود شرافت، انسانيت و عدالت اجتماعي بود و همواره سعي مي‌کرد که قانون اساسي در کشور به طور کامل پياده شود و او بر اين باور بود که واژه رجال سياسي که در قانون اساسي براي رياست جمهوري آمده فقط شامل مردها نمي‌شود و استدلالش نيز بر اساس قرآن بود و معتقد بود که رجال در قرآن به معناي انسان آمده و زن و مرد را تفکيک نکرده و در تکاپو بود تا اين مهم را به اثبات برساند. هر دوباري هم که که خود را براي رياست جمهوري کانديدا کرد واقعا دنبال اين کار نبود و مي‌خواست جا بيندازد که شرط مرد بودن براي رياست جمهوري در قانون اساسي نيست. به هر صورت خانم طالقاني مرتبا جلسات تبليغي و فرهنگي داشت و آخرين جلسه‌اش نيز در خانه توحيد براي سالگرد مرحوم آيت‌ا... طالقاني بود که خود نيز در آن شرکت کرد و اين روزها نيز سخت در تلاش براي کنگره‌اي براي چهلمين سالگرد فوت آيت‌ا... طالقاني بود که کتابخانه ملي را براي آن در نظر داشت. در مجموع بنده در ميان زنان و حتي مردان چنين شخصيتي نديدم و مي‌توانم بگويم شخصيت کم‌نظير و حتي بي‌نظيري بود.