وزرا نمی‌دانند کار کنند یا مراقب آش تلویزیون باشند

عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی سابق در دولت روحانی در گفت‌‌و‌گو با عصر ایران به سوال‌هایی در خصوص دولت، احزاب و مسائل روز کشور پاسخ می‌دهد که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید:
>قطعا اصلاح‌طلبان باید نقدی از خودشان داشته باشند، صادقانه هم باید این نقد را داشته باشند. قطعا عامل وضعیّت موجود، اصلاح‌طلبان نیستند. هرچند رقیب دارد برایشان صورتحساب می‌کند. اصلاح‌طلبان باید این اعتماد به‌نفس را داشته باشند که حتما عامل اصلیِ وضعیّت موجود نیستند. نحوه‌ی توضیح دادن اصلاح‌طلبان به مردم خیلی تعیین‌کننده است که رفتار مردم در انتخابات چه باشد.
>برجام یک توافق بین‌المللی است و ماهیت این توافق، امنیّتی است. و همین اخیرا در بالاترین سطح در ایران به آن استناد شد. این توافق ثمرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی‌اش ثمرات دسته دوم است؛ ثمره اصلی‌اش، ماهیت اصلی‌اش، امنیّت ملّی ایران است. آن بقیه ثمرات منوط به یک‌سری مقررات و قراردادهای مکمّل است. در حوزه‌ی امنیّتی، فهم من این است که با توجه به مجموعه شرایط امنیّتی منطقه و مجموعه تحولات جهانی، قاعدتا هیچگاه ما نباید پیشگام شکست این توافق و پیشگام خروج از آن باشیم.
>استراتژی ما نباید تابعی باشد از رفتار آمریکا و حتی نباید تابعی از رفتار اروپایی‌ها باشد. یعنی ما از جهت حقوق بین‌المللی همواره باید پایبند به تعهد باقی بمانیم. خروج از توافق، همان چیزی است که اسرائیل می‌خواهد، یعنی بزرگ‌ترین خواسته اسرائیل و آمریکا این است که ما به صورت انفعالی نسبت به موضوع عکس‌العمل نشان بدهیم. حتی ممکن است در اروپا نیز یک عده‌ای این را بخواهند.


>تا کنون گام‌ها در چارچوب برجام بوده‌است، یعنی تا این لحظه گامی که بر علیه قراردادها و توافق باشد،‌ برداشته نشده، ولی درگیر کردن اروپا و مشاوره مکرر با آنها و اخذ موضع‌های مشترک به نظر من بسیار مهم است. یعنی در ایران یک عده‌ای مرتب می‌آیند و می‌گویند اینها بی‌عُرضه‌اند. ولی واقعیّت این است که اینها هرچه که هستند، همین هستند.ما که نمی‌خواهیم چیزی بیش از واقعیّت نشان دهیم، ولی، آخر کار، در پاسخ مدعیان باید گفت که اگر همین بی‌عُرضه‌ها را از دست دهید، مثلا چه چیزی به دست می‌آورید؟
>در سیاست خارجی همه کشورها به هم بی‌اعتماد هستند. چون، در آخر کار هر کسی باید منافع ملّی خودش را حفظ کند. از قدیم گفته‌اند درِ جیبت را ببند. مگر ما می‌توانیم به اروپایی‌ها اعتماد کنیم یا به کسی دیگر اعتماد کنیم؟ ولی مهم این است که ما رفتار قابل پیش‌بینی داشته باشیم. ما مشکلمان با عربستان و عربستان با ما، یعنی آنها هم رفتارشان برای ما همینطور است، غیرقابل پیش‌بینی شده‌است. غیر قابل پیش‌بینی بودن رفتار در سیاست خارجی، یعنی وضعیّت عدمِ قطعیّت، هزینه‌زا است و ریسک مبادله را افزایش می‌دهد. مثلا فرض کنید رفتن و گرفتن سفارت عربستان؛ شما با هیچ منطقی نمی‌توانید این را جفت و جور کنید.
>من نظرم این است که ما الان دو تا تجربه داریم در همین دولت یازدهم و دوازدهم. یکی برجام را داریم. در هر صورت دولت آمد، یک مساله را صورت‌بندی کرد و در نهایت با تصمیم نظام نهایتا توافق را امضا کرد.
>مشکل ما این است که در بقیه حوزه‌های سیاست خارجی، چه در حوزه اقتصاد بین‌الملل، چه در حوزه تجارت بین‌الملل، چه حوزه سیاست بین‌الملل، دولتمان اساسا صورت‌بندی درستی ندارد و چون این صورت‌بندی درست را ندارد،‌ قاعدتا این گفت‌‌و‌گو هم صورت نمی‌گیرد.
>تحلیل خودم این است که داشتن یک صورت‌بندی درست از مساله بسیار مهم است. نمی‌خواهم بگویم دولت اگر هر صورت‌بندی‌ای داشته باشد، صورت‌بندی‌اش را می‌تواند به کرسی بنشاند، ولی داشتن صورت‌بندی از مسائل واقعی ایران می‌تواند مبنایی را برای تصمیم‌گیری فراهم کند. من از این جهت این نقد را هنوز به دولت وارد می‌بینم.
>آیا اساسا می‌شود بدون پیوستن به کنوانسیون‌های بین‌المللی FATF تجارت خارجی داشت؟ وقتی که ‌جز شش کشور جهان، همه کشورها، تمام طرف‌های تجاری احتمالی به FATF پیوسته‌اند اساسا، شما امکان مبادله مالیِ روان نخواهی داشت.
>من تعجب می‌کنم این حضراتی که می‌آیند و می‌گویند این FATF هیچ تاثیری ندارد و از این حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند و آخرش هم این هزینه‌ها را برای ملّت و مردم ایجاد می‌کنند. بحث FATF یک بحث بسیار فراتر از موضوع برجام و مسائل اختلافات امروزی است. افزون بر این موضوع پولشویی هم که مورد توجه مقامات ایران نیز هست مهم است. نباید کاری کرد که ایران در موضع اتهام به پولشویی قرار گیرد.
>اگر دولت نظریّه داشت، می‌بایست در سال
93-92 مساله FATF را حل و فصل می‌کرد. از نظر من، مذاکرات FATF همزمان با مذاکرات برجام باید انجام می‌شد و چه‌بسا حتی باید توافق‌های FATF قبل از برجام امضاء می‌شد، چون اساسا FATF چه بحث‌های مربوط به قانون‌های داخلی ایران‌اش، و چه کنوانسیون‌های بین‌المللی‌اش، اساسا یک سیستم، یک چارچوب کار مالی در سطح جهان است.
>شما وقتی می‌خواهید تجارت کنید و پولی را به عنوان مثال بین ایران و ترکیه جابجا کنید؛ و یا ایران و عراق، ایران و افغانستان، یا ایران و پاکستان و یا هر جای دیگر، آخر کار بانک‌های کارگزاری طرف‌های مقابل شما از یک‌سری مقررات جهانی تبعیت می‌کنند.اولین مقرراتشان مقررات FATF است. بنابراین اساسا، بدون الحاق به کنوانسیون‌های FATF تجارت رسمی امکان‌پذیر نیست. چه کار می‌شد کرد؟ از روز آغاز باید بحث FATF قطعی می‌شد.من در دولت هم این بحث را مطرح کردم، چندین بار هم گفتم که فرض کنید حضرات بیایند در مجمع یک مطالبی را بگویند. آیا اصلا دولت می‌تواند تجارت ایران را بدون FATF راهبری کند؟ صادرات و واردات ایران سرجمع حسابش چیزی حدود صد و اندی میلیارد دلار است. البته بسته به سال‌های مختلف، پرپولی و کم‌پولی و میزان صادرات ارقام کم و زیاد می‌شوند ولی رقم کلی حدود همین 100میلیارد دلار است.
>آیا می‌شود این مقدار مبادله‌ی بین‌المللی را خارج از کانال‌های رسمی انجام داد؟ به محض اینکه در کانال‌های غیررسمی شد، می‌شود فساد، می‌شود بابک زنجانی، می‌شود اتهام به پولشویی و انواع فسادهای مختلف. شما می‌گویی ما می‌خواهیم 100 میلیارد دلار تجارت داشته باشیم،همه را خارج از کانال‌های رسمی انجام دهیم، هیچ اتفاق فاسدی هم رخ ندهد. این خلاف سنت خدایی است.
>من آن زمان که وزیر بودم می‌گفتم وزرا در ایران تا حدی باید به فکر پروژه‌ها و کارها و مسائل وزارتخانه‌شان باشند و بیشتر ببینند تلویزیون چه آشی برای آن‌ها پخته است. چون وقتی یک وزیری که هزار تا بدبختی دارد، یعنی شما تصور کنید وزارت راه و شهرسازی 13 تا ماموریت می‌خواست انجام دهد، از هوا و دریا و زمین و ریل و هواشناسی و مسکن و شهرسازی و زمین شهری گرفته تا چندین ماموریت دیگر.آدم نمی‌دانست که آخر کار باید مسائل اینها را حل و فصل کند یا ببیند امشب تلویزیون چه آشی برایش پخته و چه فضایی را فراهم کرده است. اگر شما همه‌‌ی ذهنت نگران آن فضاسازی‌ای که رسانه ملّی بر علیه شما می‌کند باشد، عملا وقتت تقسیم می‌شود بین آن و رسیدگی به مابقی مسائل. اصلا جایی در ذهنت برای کارایی، خلاقیت و حل مسائل وزارتخانه‌ات هم باقی می‌ماند!؟
>واقعیّت آن است که رسانه ‌رسمی نسبت به توسعه ملّی ایران و پیشبرد کارهای دولت مستقر با حفظ استقلال دارای ماموریت و مسئولیّت است. تجربه بقیه کشورها نیز نشان می‌دهد که توسعه بدون رسانه‌ی ملّی قابل تحقق نیست. تجربه ترکیه در این ارتباط بسیار با ارزش است. این تعارض باید در ایران به‌نحوی حل شود و گرنه هزینه‌ی آن برای ملّت بسیار سنگین است.
>هیچ از نظر من مهم نیست که شورای نگهبان 10 درصد نامزدها را رد صلاحیّت کند یا 90 درصد رد صلاحیّت کند، چون آخر کار جامعه می‌تواند تشخیص دهد که اصلاح‌طلبان مواضع اصولی دارند یا ندارند و صداقت در مواضعشان وجود دارد و یا نه. چیزی که در مجلس دهم یک مقداری به اصلاح‌طلبان لطمه زد، این بود که مردم حس کردند که اینها می‌خواهند به هر قیمتی که شده بخشی از بازی قدرت باشند. باید اصلاح‌طلبان این مساله را توضیح دهند و در مجلس یازدهم روی اصالت مواضع و صداقت در رفتار پافشاری کنند و اساسا از کمیّت عبور کنند.
>قطعا اگر اصلاح‌طلبان نبودند، آقای روحانی رئیس جمهور نبود.