روزنامه آفتاب یزد
1398/08/22
وزارت خارجه تکذیب کرد
نصرالله تاجیک: جلالی گزینه وزارت خارجه نبودآفتاب یزد ـ رضا بردستانی: وقتی یک اتفاق با همه قوانین و هنجارها و همچنین باورهای تخصصی و عامیانه در تضاد باشد، به طور طبیعی باید منتظر حواشی، تایید و تکذیبها و بسیاری از این دست مسائل بود شبیه آن چه، جامعه شوک زده از سفیرِ روسیه شدنِ کاظم جلالی از خود بروز و نشان داده است!
اگرچه کاظم جلالی گفته بود: «پذیرش بنده در مردادماه از سوی کشور روسیه صادر شد و استوارنامه بنده نیز در شهریورماه صادر شده بود اما بنده در تلاش بودم که تا زمان حضور در کرسی نمایندگی آن را به تاخیر بیندازم اما فوت دختر و تنها فرزند دکتر سنایی موجب شد این امر تسریع شود.» اما یک شایعه، خبر از برخی پشت پردهها میدهد.
>شایعهای که در تنظیم آن عجله شده است!
تیتر این است: «مخالفت ظریف با سفارت جلالی؟» و آن علامت سوال هم از محکم کاری است که اگر تکذیب شد ـ که محتمل بود! ـ راه برای گریز رسانهای وجود داشته باشد. در متنِ خبر اما اندکی کج سلیقگی میشود زیرا در خبرِ تکذیب شده باشگاه خبرنگاران، وابسته به صداوسیما چنین آمده که: «پس از پذیرش استعفای کاظم جلالی در مجلس، وی از ظریف میخواهد که شرایط امضای استوارنامهاش را برای سفیر شدن در روسیه فراهم کند؛ اما ظریف امتناع میکند. علت خودداری ظریف، رای جلالی به ذوالنوری به جای فلاحتپیشه برای ریاست کمیسیون امنیتملی مجلس بوده است.»
این که ممکن است جلالی تحمیلی باشد منطبق است به بخشی از حرفهای نصرتالله تاجیک، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در اردن که گفته بود: «در رابطه با انتصاب جلالی شائبهای است که در افواه و رسانهها وجود دارد، مبنی بر اینکه انتخاب این فرد براساس زد و بندی میان رئیس مجلس و رئیسجمهور شکل گرفته است. بهنظرم، این نه برای رئیسجمهور خوب است، نه رئیسمجلس و نه وزارتخارجه.» تاجیک اصرار دارد که: «انتخاب جلالی انتخاب وزارت خارجه نبود. نمیخواهم بگویم این فرد تحمیل شده؛ ولی واقعیت امر این است که رئیسجمهور و رئیسمجلس موافق این امر بودهاند. بنابراین، آقای ظریف هم هیچوقت نمیتواند نه بگوید و این یک واقعیت است.»
>مخالفت ظریف قطعاً تخصصی است!
اگر در متن شایعه حتی این مسئله عنوان شده بود که ظریف زیر بار سفیر شدن جلالی به دلیل مسائل تخصصی نرفته! بازهم برای افکار عمومی قابل قبول تر بود زیرا همگان اعتقاد دارند؛ «روسیه یکی از بزرگترین همسایگان و قدرتهای مطرح است، کشوری که نقش بیشتری در صحنه جهانی در سالهای آتی ایفا خواهد کرد. بنابراین، چنین شرایط و زمینههایی میطلبد که ایران یکی از قویترین و قدرترین دیپلماتها یا چهرههای اجرایی خود در سطح وزیر را که دارای ارتباطات گسترده با حکومت و دولت هستند؛ انتخاب کند.
در همین رابطه تاجیک میگوید:«به باور من، برای سفارت ایران در روسیه، حداقل باید یک دیپلمات باتجربه از وزارتخارجه اعزام میشد یا اگر قرار بر انتخاب افرادی از بیرون وزارتخارجه است، که موافق نیستم؛ بهتر این بود که از افراد اجرایی در سطح وزرا برای این کار انتخاب شود.»
در کلام نصرت الله تاجیک، نکته ی غامض تری نیز وجود دارد: «آنچه باید متذکر شوم این است که انتخاب یک فرد برای سمتهای سفارت نزد دولت پذیرنده دارای معنا و مفهوم است. در واقع، مانند داخل کشور نیست که هر فردی را با کارآمدی یا بدون کارآمدی برای هر پستی انتخاب کنیم. در روابط دیپلماتیک، وقتی کشور مقابل احساس میکند فردی که بعنوان سفیر معرفی شده، دارای جایگاه تاثیرگذاری در نظام سیاسی آن کشور است؛ طبیعتا نوع روابط و ارتباطات و برخوردها و میزانی که فضا برای آن فرد باز میشود، متفاوت است.»
حالا این که چرا بعد از ۴۰سال، ما همچنان احساس میکنیم که در بحث اعزام سفیر، ساختار مناسب و شایستهسالاری حاکم نیست و در واقع، از میان دیپلماتها و کارشناسان شایسته انتخاب نمیشود و مضاف بر آن، نظام ارتقای تدریجی در وزارتخارجه حاکم نیست، بر میگردد به یک عادت غلط که حتی در ادوار گذشته در انتخاب وزیر امور خارجه نیز دچار کج سلیقگیها و شتاب زدگیهایی میشدهایم اما این گونه انتخاب شدنها و برگزیدنها چه نتایجی به بار خواهد آورد؟
باید در پاسخ گفت: «چنین انتصابهایی، یک ضدانگیزه برای کارکنان وزارتخارجه نیز به حساب میآید. یعنی، اگر این روند بخواهد تداوم داشته باشد و جایگاههای عالی توسط چهرههای خارج از وزارتخارجه پر شود؛ طبیعی است که انگیزه چهرههای میانی و کارشناسان در وزارتخارجه ازبین میرود.» تاجیک در هر صورت متذکر شده است که: «اما من میتوانم به عنوان یک کارشناس این را با یقین بگویم که ما در وزارتخارجه افرادی را که سطحشان از جلالی بالاتر باشد، قطعا داریم. با این روشها، وزارتخارجه را از کارایی و بهرهوری ساقط میکنیم. فرق وزارتخارجه با دارایی و شهرداری و وزارت نیرو این است که مسائل وزارت خارجه، صدسال بعد صدایش در میآید. بنابراین، هر اشتباهی ممکن است بهاینزودی صدایش در نیاید.»
>چرا خبر باشگاه خبرنگاران تکذیب شد؟!
اگر در متن خبر مسائل قید شده در بالا آورده شده بود قطعاً تکذیب خبر نیز نمیتوانست این خبر را بلااثر کند اما از یک سو معتقدیم واکنشهای افکار عمومی و جامعه ی منتقدین ممکن است ظریف را به فکر فرو برده باشد! از طرف دیگر همه ی مسائل عنوان شده به ذهن خیلی نزدیک تر است تا این که مثلاً ظریف با جلالی مخالفت کند چون این نماینده به ذوالنوری رای داده، که اگر خواسته باشیم این مسئله را از این زاویه بنگریم که در نهایت انتخاب جلالی را تایید شده تلقی کرده ایم.
>تا ابد انتخاب جلالی
به معنای زد و بند سیاسی تلقی خواهد شد!
بدون تردید اگر نگوییم سفیر ایران در مسکو، مهمترین بلکه جزء یکی از سه دیپلمات ارشد کشورمان در سطح سیاست خارجی قرار داد که در کنار پستهایی همچون، نماینده ایران در سازمان ملل و سفیر ایران در عراق قرار میگیرد. در این میان، انگار استعفا از نمایندگی مجلس و انتخابشدن به عنوان سفیر ایران در روسیه نیز تبدیل به یک نُرم شده است؛ زیرا مهدی سنایی، نماینده حوزه انتخابیه نهاوند در مجلس هشتم و نهم نیز پس از استعفا از قوه مقننه به سمت سفیر تهران در مسکو انتخاب شده بود.
در رسانهها آمده:«مهدی سنایی دانشیار روابط بینالملل دانشگاه تهران و موسس گروه مطالعات روسیه در دانشکده مطالعات جهان بوده و ریاست تنها مرکز مطالعات غیردولتی ایران و اوراسیا با عنوان ایراس را هم بر عهده داشته است. همچنین او دکترای علوم سیاسی خود را از آکادمی علوم روسیه (۱۳۸۰) اخذ کرده و علاوه بر فارسی، به زبانهای روسی، انگلیسی و عربی نیز مسلط است. وی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ مدیر گروه مطالعات روسیه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران بوده و استاد میهمان دانشگاه علوم انسانی مسکو در رشته علوم سیاسی (تدریس به زبان روسی)، از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ بوده است. غالب یا حتی تمامی آثار سنایی به حوزه روسیه، آسیای میانه و قفقاز اختصاص دارد که شامل حدود 5 جلد کتاب و مقالات متعدد تخصصی میشود. سنایی در سطحی دیگر آثاری با زبان روسی منتشر کرده و تز دکترای خود را نیز با زبان روسی نوشته و در حوزه ترجمه از زبان روسی به فارسی نیز فعال بوده است. با نگاهی به این پیشینه و این سطح از تخصص به نظر میرسد که انتخاب سنایی به عنوان سفیر تهران در مسکو، یکی از معقولترین انتخابهای تاریخ وزارت خارجه کشورمان برای یک منصب دیپلماتیک مهم بوده است.
اما در طرف مقابل مهدی سنایی،کاظم جلالی، دکترای علوم سیاسی اخذ شده از دانشگاه امامصادق(ع) قرار دارد با این توضیح که او هیچتخصصی در زمینه روسیه، قفقاز و آسیای میانه ندارد و به نظر میرسد کارهای او بیشتر در «زمینه تعارض اجتماعی» و شناخت ساختار پارلمان در ایران بوده که در نگاهی تخصصی هیچگونه کارایی در منصب دیپلمات ارشد ایران در کشوری مهم همچون روسیه ندارد.
حر آخر را تاجیک همین ابتدا میزند؛ فارغ از این که مخالفت ظریف با سفیر شدن جلالی واقعیت باشد یا شایعه! تاجیک میگوید: «براساس سوابق میگویم آقای جلالی توفیقی نخواهد داشت. ایشان نهتنها تجربه و آشنایی با مسائل دیپلماتیک ندارد، بلکه از نظر اجرایی هم سوابق خاصی ندارد. اگر فرد انتخابشده، حداقل استاندار بود، یعنی سر از مدیریت درمیآورد؛ اما کسی که نه سابقه دیپلماتیک دارد و نه اجرایی، نمیتواند عملکرد مثبتی داشته باشد. ایشان نماینده مجلس بوده و ما میدانیم نحوه انتخابشدن اینها چگونه است و دغدغهشان چیست.»
>نکته آخر
جلالی سه ماه مانده به آزمون مجلس در اسفند 98 از خزانه غیب به یک نعمت بادآورده رسیده است، چه ظریف مخالفت کرده باشد چه این خبر شایعه باشد! در هر صورت جلالی دیگر دغدغه بی سروسامانی سیاسی نخواهد داشت و این از فواید رفاقت است، رفاقتی که رئیس این قوه با رئیس آن قوه دارد حال منافع ملی در کجای ماجرا قرار میگیرد را به سالهای آتی واخواهیم گذاشت!
سایر اخبار این روزنامه
تبلیغ ساعت توسط مداحان در هیئت!
نماینده دادستان: شبنم نعمتزاده ۵ میلیون درهم بدون مصوبه از پارسیسکیش گرفته
داستان دستفروشان مترو
مگر اینکه بادی بوزد وگرنه همه خفه خواهند شد!
در آمریکا پیشنهادات خوبی مطرح شد اما اعتماد به ترامپ سخت است
ضد حال به شاخهای اینستاگرام
سردرگمی مردم برای پارکینگ
تشتت بیسابقه اصولگرایان
وزارت خارجه تکذیب کرد
خدا یکی و محبت یکی و یار یکی
ساز و کار سست یک ائتلاف
انتخابات بریتانیا، کوربین یا محافظه کاران؟
گریه برای هنر دوبله
معظل رانندگی در هوای بارانی
انتخابات
معظل رانندگی در هوای بارانی
انتخابات بریتانیا، کوربین یا محافظه کاران؟
آغاز دهمین دوره باشگاه مشتریان بانک آینده
ساز و کار سست یک ائتلاف