نقش مخالفان برجام در التهابات کشور

‎يکي از مهم‌ترين خصائل سياسي آيت‌ا... هاشمي، تبارشناسي وقايع و حوادث بود. از همين جهت اعتقاد راسخ دارم که اگر آيت‌ا... هاشمي در قيد حيات بود و آشوبگري‌هاي بنزيني هفته گذشته را مي‌ديد، انگشت اتهام خود را به سوي مخالفان برجام مي‌گرفت و به‌عنوان مقصر اصلي به آنان مي‌گفت: اين تذهبون! تا کجا مي‌خواهيد بر آتش نااميدي مردم بدميد؟ با روحاني مخالفيد، از رهبري چرا تبعيت نمي‌کنيد؟‎ براي اثبات اين مدعا لازم است اين چند نکته مختصر و سوالات مرتبط با آنها را بخوانيد و خود قضاوت کنيد: ‎1- يکي از اولين حرف‌هايي که آيت‌ا... هاشمي بعد از انتخابات 92 زد اين بود که: «کساني که کشور را به اين روز -با حمايت 8 ساله از احمدي‌نژاد- انداختند، در رفتار خود تجديدنظر کنند». درباره اين نکته بايد پرسيد که آيا حاميان تمام‌قد احمدي‌نژاد در دوران رياست جمهوري وي، بعد از انتخابات 92 در رفتار خود تجديدنظر کردند و به جبران مافات پرداختند و يا با اصرار بر خطاي خود، تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا‎ با القاي «شکست روحاني» خطاي تاريخي خود را در حمايت همه‌جانبه از احمدي‌نژاد، از يادها ببرند؟ ‎2- نکته دوم، تعبير بسيار معنادار آيت‌ا... هاشمي به هنگام اعلام رسمي توافق برجام در دنيا و بيرون ريختن مردم ايران براي جشن گرفتن آن بود که تاکيد کرد: «شادي مردم‌، سرمايه نظام است». سوال اينجاست که شادي و اميد مردم به آينده چه ضرري براي کشور داشت که مخالفان برجام بي‌وقفه به جنگ با اين سرمايه عظيم اجتماعي رفتند؟ واقعا خشکاندن لبخند ملت از باز شدن درهاي تعامل با دنيا از طريق برجام که قطعا به رونق اقتصادي مي‌انجاميد، چه سودي براي کشور داشت که اينگونه مخالفان برجام با تمام وجود به دنبال آن رفتند؟ همين فردا اگر انتخابات مجلس يا رياست جمهوري بخواهد برگزار شود و مردم يک سوال ساده بپرسند که خب برجام، تمام! بعدش چه؟ مخالفان برجام چه جواب و چه برنامه جايگزيني دارند که بجاي برجام براي تعامل دنيا به مردم ارائه دهند؟ تا شادي و اميد مردم به آينده به‌عنوان سرمايه نظام دوباره برگردد؟‎ 3-نکته آخر، تحقق پيش‌بيني معنادار آيت‌ا... هاشمي بود که «تندروها از هيچ‌کس تبعيت نمي‌کنند». اين پيش‌بيني مصداق عيني بسياري دارد. يکي از بزرگترين آنها درباره رحلت خود آيت‌ا... هاشمي اتفاق افتاد که سال‌هاست برخلاف داغ فراق رفيق ديرين بر قلب رهبري، تندروها با پلاکاردنويسي‌هاي ناجوانمردانه بر زخم دل ايشان نمک مي‌پاشند. ولي موضوع بسيار مهم‌تري که در هفته گذشته و بعد از حمايت صريح و سديد رهبر انقلاب از مصوبه سران قوا پيش آمد اين بود که آن پيش‌بيني متاسفانه باز هم به واضح‌ترين شکل ممکن محقق شد و نه تنها تندروها حامي مصوبه سران قوا نشده‌اند بلکه براي توجيه به رفتارهاي غير واقع روي آوردند که يکي از مهم‌ترين آنها که از سوي رئيس اسبق اصولگراي شوراي شهر تهران‎مطرح شد، که خوشبختانه تکذيب شد ولي بازهم اين جريان به اشکال مختلف و با ساختن تعابير موهومي نظير «جام زهر بنزين» اقدامات ناصواب خود را توجيه و ادامه مي‌دهند، درست شبيه خلف خود –احمدي‌نژاد- که وقتي از پشت بلندگو هم از حضور در انتخابات نهي شد با توجيهاتي مشابه آمد و ثبت نام کرد! ‎با توجه به آنچه گفته شد، سوال اين است که سهم مخالفان برجام از وضعيت ناگوار پيش آمده در کشور که موجبات خشنودي دشمنان قسم خورده نظام را هم فراهم کرده، چقدر است؟ ‎و در اين شرايط خطير اصرار بر اين خطاي تاريخي چه تبعات خطرناکي مي‌تواند براي آينده کشور داشته باشد؟