کنسرت در شهر فرشته‌ها و فوتبال

مجید ابهری‪-‬ گاهی در بین اخبار مختلف در جامعه خبرهایی منعکس می‌شوند که از طرفی موجب تاسف و از طرف دیگر ایجاد حیرت می‌نمایند. آشفتگی یا آنومی‌در کشور ما فقط در زمینه‌های اجتماعی نیست بلکه در سایر موارد نیز این‌گونه بی‌نظمی‌ها ملاحظه‌ می‌شود از جمله در فرآیندهای فرهنگی ، هنری و ورزشی. شاید اخبار روزهای اخیر مانع از توجه به بعضی از رخدادها گردید و توجه چندانی به آنها نشد اما به هر حال این رویدادها در حافظه هنری و ورزشی کشور ما ضبط خواهد شد. نمی‌دانیم به کدام نهاد یا سازمان باید گله و شکایت خود را ابراز کنیم تا شاید این‌گونه حرکات اصلاح گشته یا از تکرار آنها جلوگیری شود. اما از نگاه رفتارشناسی اجتماعی در کنار حوادث ریز و درشت، 2 رخداد بسیار قابل توجه هستند.
الف- برگزاری کنسرت یکی از هنرمندان ایرانی در غرب و در شهر فرشته‌ها که البته این نام هم در ردیف اسامی‌بی‌مصداق و بی‌مسما می‌باشد و هنرمند یاد شده در ردیف چهره‌های سینمایی مشهور بوده و به اندازه کافی دارای جایگاه و موقعیت هنری می‌باشد. معلوم نیست به چه دلیل و علت منطقی‌ای در 5 سال اخیر آشفتگی به عرصه هنری رسیده است یعنی ورزشکار تبدیل به مجری می‌شود و هنرپیشه تبدیل به برگزارکننده برنامه. البته کسب درآمد بیشتر از طریق فعالیت‌های موازی برای این‌گونه افراد اصلا ممنوع و مغایر با عقل و منطق نیست اما تکرار مکرر چهره‌های محبوب هنری در قالب‌های مختلف موجب کاهش محبوبیت آنها و نزول جایگاه ممتازشان می‌گردد. اما وقتی به طور کلی یک هنرمند از سینما به عرصه موسیقی مهاجرت می‌کند، باید پشتوانه بسیار بالایی در زمینه جدید داشته باشد. همواره ایرانیان مقیم خارج، از حضور هنرمندان هموطن خود استقبال می‌کنند چرا که برای آنها تداعی وطن و بوی آن می‌گردد اما جابه‌جایی هنری از یک طرف و هجوم رسانه‌ای چه در فضای مجازی و چه در رسانه‌های حقیقی و بدگویی‌های مکرر در مورد آن هنرمند و پیش‌بینی اینکه سالن پر نخواهد شد و در کل منفی‌نگری‌ها و بدگویی‌های مختلف از سوی هم‌وطنان داخلی و خارجی موجب شگفتی و تاثر دیگر هموطنان می‌گردد. چرا که علی‌رغم آزمون هنری و بخت‌آزمایی توسط این هنرمند، درست یا غلط بودن حرکت وی باید به وسیله نخبگان هنری و اصحاب فرهنگی سنجیده شود و ویرانگری و تخریب ولو در صورت غلط بودن یک رفتار حرکتی ناپسند و مغایر با معیارهای فرهنگی و هنری است که در این زمینه باید، هم موضوع این گفتگو و هم حاشیه‌های مرتبط با آن قبل از مهاجرت هنری مورد توجه هنرمندان علاقه‌مند قرار گیرد. جالب اینجاست که بعد از پر شدن سالن باز برخی اعلام کردند که به علت رایگان کردن کنسرت جمعیت جمع شده است! به نظر کارشناسان مربوطه این گونه رفتار موجب تضعیف هنر و هنرمند در جامعه گردیده هر چند این حرکت‌های غافلگیرانه براساس معیارهای منطقی نباشند.
ب: مسابقه فوتبال بین تیم ملی ما و کشور عراق در عمان پایتخت اردن بدون حضور تماشاچیان ایرانی و با حضور انبوهی از عراقی‌ها و حتی اردنی‌ها در استادیوم باعث تضعیف روحیه بازیکنان ما شد بارها ضرورت حضور روانشناسان مجرب در کنار تیم ملی ایران برای آماده‌سازی روانی بازیکنان و تقویت روحی آنان مطرح گردیده مثل اکثریت تیم‌های مطرح و موفق دنیا.شرایط داخلی عراق و آشفتگی‌های سیاسی در آن از طرفی و دخالت دشمنان دو ملت در بعضی از شهرها در راستای بدبین کردن مردم به دولت و ملت ایران از طرف دیگر، باعث شده بود که این مسابقه تبدیل به یک رقابت آرمانی شود . رفتارهای بعد از پایان مسابقه در بعضی از شهرهای عراق مثل بصره و بغداد و ... در راستای تصدیق این نکته است که دشمنان در کمین وحدت ملل منطقه نشسته‌اند و از فرصت‌های مختلف بهره می‌گیرند. تصور می‌کنم بازیکنان ما از جنبه روحی و روانی در موقعیت شکننده‌تر قرار داشتند و همین امر باعث ناکامی‌آنها گردید. حالا برای آخرین بار از مسئولان ورزش و فوتبال درخواست می‌کنم که موضوع تمرین‌های روانشناختی، انجام آزمون‌های روانی برای شناخت نقاط ضعف بازیکنان و حضور یک یا دو روانشناس مجرب و کاردان در کنار تیم‌ها در اولویت برنامه‌ها قرار گیرد و در موازات هزینه‌های چشمگیر برای این ورزش هزینه کوچکی به این محور اختصاص یابد.