روزنامه آفتاب یزد
1398/09/03
«فان فار» حکایت مردمان تیره روز
ساقی سلیمانی- نمایش «فان فار» به کارگردانی حمید حسینی در تماشاخانههامون (باران سابق ) در حال اجراست. این نمایش توسط پویا سعیدی و با نگاهی به نمایشنامه «کوچک با آرزوهای بزرگ» نوشته مجتبی رستمیفر نوشته شده و به تهیه کنندگی هومن شاهی است . «فان فار»داستان یک خانواده به مثابه یک جامعه
به انحطاط رسیده است که بدبختی از سر و رویش میبارد و در عین حال که در تمام طول نمایش طنزی در جریان است که فضا را برای مخاطب جذاب میکند اما سایه سیاه فقر بر این خانواده انکار ناپذیر است . نمایش در مواجه مخاطب با آن در مرحله اول بازیهای خوب بازیگران را به رخ میکشد. بازیهایی که ابدا از ریتم نمیافتند و نمایشی که در کل ریتم درستی را دنبال میکند و جالب اینکه این بازیها و نوع نوشتن متن به گونه ای است که بازیها بین افراد مختلف جریان دارد و ما با شخص یا اشخاصی که بودن و نبودنشان بی تائیر و به اصطلاح مترسک وار باشد روبرو نیستیم . طراحی صحنه ساده اما درست و همگن با متن را هم شاهدیم که در عین حال اجزای طراحی شده را در جابجایی بازیها بین افراد تائیرگذار میبینیم طراحی صحنه این نمایش را میلاد ابراهیمیبه عهده داشته. بازیگران این نمایش به ترتیب حروف الفبا صحرا اسدالهی در نقش مریم محتشمی، نفیسه زارع در نقش لیلا سیاح، سعید عظیمیدر نقش امید سیاح، نوید لایقی در نقش امیر سیاح و وحید منافی در نقشهاشم سیاح ایفای نقش میکنند. این خانواده جامعه ای را در اشل کوچک به تصویر میکشد و به سادگی میتوان زیر متنهای نمایش را خواند و میتوان در حین خندههای تلخ به طنزهای ایجاد شده تلخی فضای حاکم بر این خانواده و یا جامعه را مزمزه کرد . رویاهای بزرگ یک جامعه کوچک که هیچکدام از اعضای آن در مصیبتهای به بار آمده بی تقصیر نیستند، خانواده ای که برای حل مشکلات ناشی از فقر اقتصادی هر بار بدترین راه حل را انتخاب کرده اند. بن بستی که در آن قرار گرفته اند باعث میشود عقده گشاییها آغاز شود و هر کسی بخشی از این بدبختی را در خودش کشف میکند و کم کم به سوی فاجعه پیش میرود . جوک ساختن در مواجهه با هر مصیبت و خبر ناگوار تازه، اینها برای مخاطب ایرانی فضای ملموسی را ترسیم میکند و عدم صداقت بین افراد در هر محیطی از خانواده تا جامعه و تائیر آن بر شکل گیری یک خانواده و یا یک جامعه بیمار. شاید مسئله پایان بندی تنها مشکل سینمای ایران نباشد و مخاطب در جریان یک نمایش هم احساس کند پایان بندی میشد با تمهیدات بهتری اندیشیده و نگارش شود اما فان فار پایانی سلیقه ای دارد که دو جریان را بوجود میآورد، جریانی که حتم دارد همین پایان داستان این خانواده است و جریانی که دلش میخواهد پایان دیگری را برای این روند ببیند . این داستان فان فار است که این روزها بر صحنه نمایشهامون قصه مردمان این سرزمین را نقل میکند.
سایر اخبار این روزنامه
شعار تکراری یا «پُزِ سیاسی» اصولگرایان!
چرا شهرهای جدید کشور جذاب نیستند؟
جلوی قاچاقهای سازمان یافته سوخت را بگیرید
دستگیرشدگان صداقت داشته باشند
آقای ویلموتس! کمی مسئولیت پذیر باش
در راستای ادعای یک عضو شورای شهر قزوین مبنی بر افزایش سکونت افغانستانیهای مهاجر نسبت به بومیها در برخی نقاط این شهر مطرح شد
برای خانه دار شدن باید یک دوره فشار راتحمل کرد!
اصلاح طلبان با توجه به شرایط اقتصادی موجود در قبال حسن روحانی و دولتاش چه موضعی بگیرند
تریبون داران مراقب باشند
فراگیری زبان خارجه : ضرورتی انکار ناپذیر
کنسرت در شهر فرشتهها و فوتبال
«فان فار» حکایت مردمان تیره روز
تریبون داران مراقب باشند
کنسرت در شهر فرشتهها و فوتبال
فراگیری زبان خارجه : ضرورتی انکار ناپذیر