روزنامه آرمان ملی
1398/10/03
خصولتيها در بورس موج سواري مي كنند
آرمان ملي- امير داداشي: بازدهي 7/99 درصدي بورس طي 9 ماه ابتدايي سال جاري باعث شده تا مسئولان اقتصادي کشور از اين اتفاق بهعنوان يک دستاورد ياد کنند. اين در حالي است که بسياري از کارشناسان بازدهي حدود 100 درصدي بورس را ناشي از اقتصاد بيمار کشور ميدانند و معتقدند که پرريسکبودن ساير بازارها باعث شده تا امروز سرمايههاي سرگردان به سمت بازار سهام سوق پيدا کند. اين گروه همچنين چنين رشدي را بيشتر به نفع خصولتيها و افراد و شرکتهاي وابسته به نهاد قدرت ميدانند. در همين زمينه «آرمان ملي» گفتوگويي با عباس هشي، کارشناس اقتصادي و عضو جامعه حسابداران رسمي، انجام داده است که در ادامه ميخوانيد.اعداد و ارقام منتشرشده نشان از بازدهي حدود 100 درصدي بورس از فروردين تا ابتداي زمستان امسال دارد. آيا اين رشد واقعي است يا بايد آن را ناشي از سرريز سرمايههاي سرگردان به بورس دانست؟
قطعا يکي از دلايل بازدهي 100 درصدي بورس به سرمايههاي سرگردان مربوط ميشود. البته نبايد تصور کرد که کنترلي بر سرمايههاي سرگردان وجود ندارد، بلکه صاحبان اين سرمايهها همواره بازارهاي پرسود را هدف قرار ميدهند و بهصورت مستمر پول خود را از بازارهاي پرخطر به سمت بخشهاي کمريسکتر انتقال ميدهند. در شرايط موجود اتفاقاتي رخ داده که اصل سپردهگذاري نزد بانک زيرسوال رفته و با محدوديت سود مواجه است. پيش از اين مردم از طريق خريد طلا، ارز و سکه سعي در حفظ ارزش پول خود داشتند، اما اکنون که فعاليت در اين بازارها و نگهداري ذخاير آن با خطر مواجه شده، بخش قابلتوجهي از پول از اين بخشها خارج شده و به بازار سهام سرريز شده است.
يعني خود بورس حرارت لازم براي جذب اين سرمايهها را ندارد؟
طي اين سالها تب بورس داغ شده و حرارت لازم را هم دارد، اما بايد به چرايي آن پاسخ داد. امروز يکسري بازارسازها در بورس حضور دارند که خارج از وظيفه خود عمل ميکنند. بايد توجه داشت که اصولا شرکتهاي بزرگ فعال در بورس براي خود بازارساز در نظر ميگيرند که بتوانند نوسانات قيمت روي سهام خود را تحت کنترل داشته باشند.
اين روزها شاهد هجوم مردم عادي به سمت بورس هستيم. اين امر تا چه حد بر نوسان قيمت سهام تاثير داشته است؟
امروز در خوشبينانهترين حالت بين 10 تا 15 درصد سهام بورس در اختيار مردم عادي قرار دارد. نهادها، هولدينگهاي خصولتي و سهامداران دولتي و خاص هستند که بيشتر بازار سرمايه را در اختيار گرفتهاند و با چنبرهزدن روي سهامي خاص، اجازه نميدهند عرضه و تقاضاي واقعي در بازار شکل بگيرد. مراجعه به گزارشهاي سالانه حسابرسي نشان ميدهد که اکثر شرکتهاي بورسي از بابت سهام شناور درست عمل نکردهاند؛ بنابراين يکي از بندهاي عدمرعايت مقررات بورس در اين گزارشها مشاهده ميشود. سازمان بورس هم براي مقابله با چنين تخلفي، يا معامله سهم را مسدود ميکند که در اينجا مردم عادي متضرر ميشوند و يا بايد اقدام به عزل اعضاي هياتمديره شرکتها کند که اين مديران هم در طول سالها به ابرقدرت تبديل شدهاند؛ به همين علت است که معمولا تغييري در هياتهايمديره اتفاق نميافتد.
بعضي از بانکها با راهاندازي صندوقهاي سهامداري و جذب سپردههاي مردمي، اقدام به سرمايهگذاري در بورس کردهاند. آيا اين نوع سرمايهگذاري به نفع سپردهگذاران تمام ميشود؟
بايد توجه داشت که برخي از شهروندان اطلاعات و سواد کافي براي سرمايهگذاري در بورس ندارند و يا ارتباطاتشان چندان قوي نيست که بدانند کدام سهام را معامله کنند. پس به سپردهگذاري بانکي روي آوردهاند که معمولا سود تضميني به همراه دارد. نبايد فراموش کرد که پيش از اين هم مردم به هواي دريافت سود بيشتر به موسسات مالي و اعتباري اطمينان کردند، اما در سال 96 که اين موسسات جمعآوري شدند عده زيادي سرمايه خود را از دست دادند و يا يک درصد سود هم دريافت نکردند. اين صندوقهايي که در کنار بورس تشکيل شده وظيفه جذب پولهاي کوچک را برعهده دارند که به بانکها هم محدود نميشود. اکنون اشخاص حقيقي که تعدادشان هم کم نيست بهعنوان کارآفرين اقدام به راهاندازي صندوق کردهاند و پس از جمعکردن سرمايه اطرافيان خود، به خريد و فروش سهام ميپردازند. همه اين عوامل دست به دست دادهاند که بورس در يک سال اخير به قله برسد.
به نظر شما اين رکوردشکنيها تا چه زماني ادامه پيدا ميکند؟
بازار سرمايه محدود است؛ زيرا هر روز شرکت جديدي ايجاد نميشود که پولهاي جديد را جذب کند. از اين رو، بخش عمده ورودي پول صرف معامله سهام موجود ميشود. پس بر اساس اصل اقتصاد، زماني که تقاضا از عرضه پيشي ميگيرد، ارزش قيمتي سهام نيز افزايش مييابد. ويژگي ديگر بازار سرمايه ايران که آن را جذاب ميکند به معافيت آن از ماليات بازميگردد، البته براي هر معامله ماليات نيم درصدي کسر ميشود که در اصل نميتوان نام آن را ماليات گذاشت.
آيا ميتوان اين شکل از قلهنوردي شاخص بورس را موفقيت دانست؟ نقش دولت در اين زمينه چيست؟
فعالان کسبوکار اعتقاد دارند که «بورس ويترين اقتصاد است»؛ همين تعبير باعث شده تا عدهاي تصور کنند براي علاج اقتصاد بايد آتش بورس را گرم نگه دارند. در حالي که سهم کل ارزش بورس ايران از توليد ناخالص داخلي (GDP) به 10 درصد هم نميرسد. متاسفانه بهدنبال چنين تعابيري از اواسط دهه 70 هر مديري که روي کار ميآيد وعده افزايش ارزش بورس را ميدهد. قرار بود در همان ابتداي دهه 80 ارزش بورس ايران به 50 ميليارد تومان برسد، در حالي که امروز اين بازار که به قول مسئولان بازدهي 100 درصد داشته، تازه به اين رقم رسيده است. حال اگر ارزش دلاري آن را در نظر بگيريم ارزش روز آن حدود سه ميليون و 850 هزار دلار است. بنابراين ارزش ذاتي بورس تغيير چنداني نداشته و شاخصهايي که مشاهده ميکنيم عموما از تورم، کاهش ارزش پول و تجديد ارزيابي دارايي شرکتها نشات ميگيرد. حتي در اين بين شرکتهاي خصوصي متضرر شدهاند. سهام شرکتهاي دولتي هم چون بالاتر از ارزش واقعي به فروش ميرسد، جزو سهام سودده به حساب ميآيد. درنتيجه بورس هم مانند شرايط سال گذشته ارز و طلا، امسال دچار حباب شده و مسئولان هم بر موج اين حباب سوار شدهاند و واقعيات را از مردم مخفي نگه ميدارند.
سایر اخبار این روزنامه
تحقیق و تفحص از عملکرد هلال احمر کلید خورد
مذاکره با میانجی کهنهکار
پیامهای حسن نیت ایران برای نجات برجام
شوکهای بد به اقتصاد
خودمان هم میدانیم که!
درخواست ورود رهبري به مسالهFATF
رئیسجمهور درباره عملکرد هیأتهایاجرایی پاسخ دهد
منصرفين از مجلس آينده فراكسيون تشكيل دادند
خصولتيها در بورس موج سواري مي كنند
بازگشت به برجام اتفاق نمیافتد
چرايي سکوت درباره آمار کشتهشدهها
مدعیان امروز ،فاجعهآفرینان دیروز