امنیت خاطر و کاهش هزینه فعالیت سیاسی

 
زماني که دلسوزان هشدار مي‌دهند و سؤال مي‌پرسند که چرا هزينه و تاوان کار سياسي در ايران بالا رفته، در واقع مي‌خواهند سوال کنند که چرا آزادي‌هاي مصرح در قانون اساسي و مربوط به اظهار نظر ظاهرا کمي مخدوش شده است؟ به آن معنا که بيان سخن منتقدانه، امنيت شخص و جريان سياسي متبوعش را به خطر مي‌اندازد. مشکل آنجاست زماني که کشورها در ارتباط و جلب رضايت عمومي توده مردم مشکل پيدا مي‌کنند، سخن منتقدانه «به خطر افتادن امنيت ملي» تعبير مي‌شود. دست کم مي‌توان تصريح کرد که ذهنيت برخي مسئولان با اين تفاسير نسبت به امنيت توسط آزادي بيان و نقد متزلزل مي‌شود و اين موضوع به خودي خود عاملي مي‌شود که نسبت به اين مقوله حساسيت‌هايي پديد آيد. به عنوان نمونه من اگر از بيماري بترسم از خود مراقبت بيشتري مي‌کنم و اين يک واکنش طبيعي است. آن کساني که نسبت به آزادي بيان احساس عدم امنيت مي‌کنند، در مسير اين خدشه قرار مي‌گيرند و بسياري از فعالان سياسي و نمايندگان مجلس هم به آن اشاره کرده‌اند. مرد، زن و هر مجموعه انساني وقتي در مورد امنيت خود احساس خطر کند، دور خود حصار مي‌کشد و ديوارها را بلند مي‌کند. اين موضوع يک امر رواني ثابت شده است. وقتي در جامعه‌اي احساس امنيت متزلزل شده باشد در پي آن رفتارهاي مبتني بر اين نگراني افزايش پيدا مي‌کند. تا امنيت خاطر در جامعه به وجود نيايد، شرايط به حال عادي برنمي‌گردد. هر خانه‌اي که از استحکام بيشتري برخوردار باشد و دستبرد به آن خانه سخت‌تر باشد، قفل و بند کمتري خواهد داشت. اين مسائل جامعه شناختي و رواني هستند و به همين دلايل همه کشورها دنبال مستحکم کردن ساختار‌هاي خود هستند. به هر ميزاني که ضريب امنيت در کشور از نظر زمامداران آن بيشتر باشد، آزادي‌هاي عمومي بيشتر مي‌شود. رسانه‌ها هم در مخدوش شدن فضا نقش داشته و موثرند، آنها با ترويج و تشديد عنصر ناامني مي‌توانند باعث ترويج عنصر امنيت شوند. وقتي به فردي القا کنيم که او مريض است، حتي اگر مريض هم نباشد مريض خواهد شد. وقتي در جامعه‌اي القا مي‌کنيم که دزدي، دغل‌بازي و رشوه‌خواري زياد شده، ديگر چندان نيازي به عناصر خارجي نيست به اين دليل که خودمان به خودمان سخت مي‌گيريم. براي ايجاد گشايش‌ها اولين کار ايجاد امنيت خاطر براي خودمان است. اگر در جامعه خودمان احساس امنيت کنيم، به ديگران هم سرايت خواهد کرد.