چگونه به «توسعه» نزديک‌ مي‌شويم؟

چنانچه قرار باشد در مورد مفهوم «توسعه» صحبت کنيم، اين مفهوم متفاوت از رشد اقتصادي است. توسعه يعني تغيير ساختار، اصلاح قانون اساسي و مشارکت مردم در فعاليت‌هاي اقتصادي. چون اقتصاد مربوط به مردم است. ارزيابي عملکرد اقتصادي به ميزان مشارکت بخش خصوصي و فعاليت‌هاي بازار بستگي دارد، به ميزاني که امکانش وجود داشته باشد که مردم دولت را کنترل کنند و به ميزاني که حجم فعاليت‌هاي دولت در اقتصاد کاهش پيدا ‌کند. بنابراين، به نظر مي‌رسد اگر ما بخواهيم به فکر توسعه باشيم، لازم است شرايط اقتصادي کشور دگوگون شود. چرا که قوانين ما براي بخش خصوصي جايگاهي قائل نشده‌اند در ضمن دلايل زيادي را مي‌توان برشمرد که نشان مي‌دهند چرا دولت در ايران روز‌به‌روز بزرگ‌تر شده است. اما مساله اساسي اين است که ساليان زيادي است که ما از اين وضعيت فاصله گرفته‌ايم. اگر واقعا قرار باشد اقتصاد توسعه پيدا کند، بايد امور اقتصادي به صورت آزاد به مردم و بخش خصوصي واگذار شوند، دولت کوچک شود و به سمت نظم و قانون برود. در ضمن بايد يک تعامل سازنده با دنيا برقرار شود، زيرا اغلب صنايع ما فرسوده هستند و نياز به بازسازي، نوسازي و تجديد ساختار دارند. همچنين اين صنايع به تکنولوژي جديد نياز دارند و بدون سرمايه‌گذاري خارجي و بدون مشارکت خارجي نمي‌توانند رونق پيدا کنند. ما به فناوري‌هاي جديد و سرمايه ريسک‌پذير نياز مبرمي داريم. ايران پول و ثروت دارد اما سرمايه ريسک‌پذير ندارد؛ يعني سرمايه‌اي که وارد بخش توليد شود. بنابراين، به‌رغم اينکه ما پول و دلار داريم اما اينها تبديل به سرمايه براي رونق توليد نمي‌شوند. ما نياز به سرمايه‌گذاري مولد داريم که از طريق سرمايه‌گذاري خارجي امکانپذير است. بنابراين، اگر واقعا قرار است اقتصاد ايران اصلاح شود، کار اول اصلاح قوانين است. بعد از آن نوبت به واگذاري فعاليت‌ها به مردم، اصلاح امور، رفع يا حذف قدرت‌هاي موازي، مشارکت مردم در تصميم‌گيري که شرط اساسي است، مي‌رسد. همچنين نبايد فراموش کنيم که نکته مهم ديگر، برقراري تعامل سازنده با دنياست تا بتوانيم تکنولوژي خارجي را وارد کشور کنيم. اينها کارهايي است که مي‌توان انتظار داشت که اگر آنها را به درستي پيش ببريم، خواهيم توانست در مسير توسعه گام برداريم. چون توسعه يک مجموعه تفکيک‌ناپذيري از آزادي، رفاه، گسترش فرصت‌ها و انتخاب‌ها و رعايت حقوق بشر در يک جامعه مدني است. پس ما هر گامي در اين حوزه‌ها برداريم، به توسعه نزديک مي‌شويم. در غير اينصورت اگر فقط به رشد اقتصادي فکر کنيم، يک رشد قهقرايي و بد خواهد بود. درواقع مثل رشد سرطاني است که بايد جلوي آن گرفته شود. چون هرچقدر اقتصاد در مسيرهاي بد بيشتر رشد کند برخلاف آنچه مسئولان ما اعلام مي‌کنند که اقتصاد ايران رشد کرده، اين رشدها بد و سرطاني خواهند بود. ما به رشدي نياز داريم که از طريق توليد کشاورزي و صنعت، ارتقاي کارايي و بهره‌وري، مشارکت بخش خصوصي، آزادي فردي و رفاه جامعه حاصل شود.