روزنامه آرمان ملی
1398/11/20
آتش زدن زباله محکومیت دارد، اما جنگل نه!
متاسفانه آتشسوزي در جنگلهاي گيلان باعث سوختن بيش از 130 هکتار از اراضي ارزشمند جنگلي اين استان شد و اين اتفاق موضوع تازهاي در کشور ما نيست، زيرا هر سال اين پديده نگران کننده را در جنگلهاي شمال و جنگلهاي ارزشمند بلوط زاگرس شاهد هستيم. آتشسوزي اين روزهاي جنگلهاي گيلان که مصادف با عبور بادهاي گرم از اين منطقه شد و بهواسطه برگهاي خشک در کف جنگل هر لحظه تشديد ميشود و باعث شده هزاران درخت کهنسال تبديل به زغال شود. برکسي پوشيده نيست که علت اصلي اين آتشسوزيها بياحتياطي مسافران، دامداران، روستانشينان در بر افروختن آتش است و ما موضوعي به نام آتشسوزي طبيعي در ايران نداريم و آتشسوزيها عمدي يا سهوي با عامل انساني به وقوع ميپيوندد. با اين حال سوال اصلي زماني مطرح ميشود که چرا اين آتشسوزيها هر ساله تکرار ميشوند و هيچ برنامهاي براي مهار سريع آن وجود ندارد؟ پاسخ اين سوال را بايد در ساختار دستگاههاي مسئول که توجهاي به محيط زيست ندارند و مديريت بيبرنامه دو سازمان مسئول مستقيم حفظ محيط زيست، سازمان جنگلها و مراتع و سازمان حفاظت از محيطزيست که توسط ضعيفترين مديران اداره ميشود، جستوجو کرد. چندي پيش در کمال تعجب و ناباوري صورت جلسهاي را ديدم که در 67 هزار هکتار از اکوسيستمهاي ماسهاي بايد مالچ پاشي صورت بگيرد و اين صورت جلسه توسط سرپرست وزارت کشاورزي، سازمان جنگلها و مراتع، رئيس سازمان حفاظت محيط زيست و معاونت محيط انساني اين سازمان امضا شده بود. سوال ما اين است که چطور براي مالچ پاشي، بودجههاي چند هزار ميليارد توماني وجود دارد، ولي براي کنترل آتشسوزي در جنگلها، آموزشهاي مربوطه و پيگيري قضائي اين اتفاقات ناهنجار بودجهاي وجود ندارد! به نظر ميآيد که چرخه مديريتهاي ضعيف در کنار زمينخواري و جنگلزدايي باعث شده که اين آتشسوزيها دست از سر جنگلهاي ارزشمند ايران برندارد. طي ساليان اخير با ارائه بيش از صدها مقاله و گفتوگو در نشريات مختلف به مديران حفظ محيط زيست پيشنهاد و راهکارهايي را براي محافظت از جنگلها دادهام، ولي متاسفانه گوش هيچکسي در اين رابطه بدهکار نيست. با وجود اينکه از مديران سازمان محيط زيست و سازمان جنگلها و مراتع نااميد گشتهام، اينبار به نمايندگان مجلس توصيه ميکنم که براي جلوگيري از آتشسوزي در جنگلها وارد ميدان شوند. مجلس بايد يک قانون بازدارنده در ارتباط با جلوگيري و تشديد مجازات آتش افروزي به تصويب برساند. چطور يک نفر در خيابان اگر سطل زبالهاي را به آتش بکشد، احکام سنگيني در ارتباط با آن فرد به جرم اخلال در نظم عمومي اعمال خواهد شد، اما براي کساني که جنگلها را به آتش ميکشند کوچکترين اقدام و پيگيري قانوني صورت نميگيرد. بيشک آتشسوزي جنگلها ميتواند در رده جرمهاي تروريستي قرار بگيرد و از سوي ديگر بجز قانون محکمي که در اين رابطه بايد وجود داشته باشد، آتشسوزي در بسياري از مناطق جنگلي ايران ممنوع اعلام شود. در بخشهايي از جنگلهاي کشور آمريکا، مناطقي که مستعد آتشسوزي هستند کامل مشخص شده و اگر فردي در اين مناطق آتش روشن کند، بيش از هزار دلار جريمه خواهد شد، در حالي که اين روزها در عمق مناطق حفاظت شده جنگلهاي ايران مردم براي تفريح آتش روشن ميکنند و محيطبانان مخالفتي با اين کار ندارند، چون قانون حمايتشان نميکند. بنابراين اعمال قانون در کنار آموزش در مدارس، مهد کودکها و صداوسيما، دو راهکار بازدارنده براي جلوگيري از آتشسوزي در جنگلها هستند، اما متاسفانه عشق به آتش ريشههاي قديمي دارد و اين آتش هر ساله صدها هکتار از جنگلهاي ملي ما را به خاکستر تبديل ميکند.
سایر اخبار این روزنامه
علی دايی احمدی نژاد را به رختكن راه نداد؛ بركنار شد
اروپا در تلاش برایحفظ برجام
كارگزاران به ميدان ميآيد؛ شايد
باید قوی شویم تا جنگ نشود و تهدید دشمن تمام شود
اصولگرايان در انتخابات آتش به اختيار عمل مي كنند
امنیت خاطر و کاهش هزینه فعالیت سیاسی
حفظ ارزشها مهمتر از انتخاب این و آن است
آتش زدن زباله محکومیت دارد، اما جنگل نه!
چگونه به «توسعه» نزديک ميشويم؟
چيدمان مجلس آينده و نگرانيهاي پيش رو
احتمال عمدی بودن آ تش سوزی جنگلهای شمال
بازهم وام هاي بيپشتوانه؛ اين بار ٦٩ ميليارد
رد صلاحيتها به دليل گرايش سياسي هم بود
بازداشت ۵ كلاهبردار مدعي تاييد صلاحيت