صلح آمریکا با طالبان لزوما به معنای پایان جنگ در افغانستان نیست!

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: یک کارشناس مسائل بین‌المللی و منطقه به آفتاب یزد می‌گوید: «صلح آمریکا و طالبان لزوماً به معنای پایان جنگ در افغانستان و برقراری صلح نیست! مضاف بر این، اگر چنین صلحی در یک فضای پر از ابهام منعقد شود قطعاً شاهد تجزیه طالبان و تشدید اختلافات در بسیاری از زمینه‌ها خواهیم بود که اوضاع افغانستان را از وضعیت فعلی اسفناک‌تر خواهد کرد.»
> امضاء صلح تا پایان فوریه/11 اسفند...؟!
آن گونه که در اخبار و به نقل از سخنگوی طالبان آمده، گروه طالبان اعلام کرده که مذاکرات این گروه با آمریکا به پایان رسیده و سند توافقنامه صلح و ضمایم آن نهایی و به زودی امضا خواهد شد. سهیل شاهین، گفته است: «توافقنامه صلح با آمریکا تا پایان ماه فوریه امضا
خواهد شد.»


وی همچنین گفته است: «هر دو طرف قرار است اعلامیه‌های جداگانه‌ای را منتشر کنند که در آن تاریخ امضای توافقنامه نیز تعیین شده است.» انتظار می‌رود با امضای این سند، زمینه مذاکرات بین‌الافغانی فراهم شود و آمریکا خروج نیروهایش را از افغانستان آغاز کند. مذاکرات میان آمریکا و گروه طالبان برای دستیابی به توافق صلح بیش از یک سال طول کشیده است.
> «صلح با طالبان»غیر عملیاتی
برای فروش به رای دهندگان آمریکایی
از آقای ملازهی می‌پرسیم: «بر اساس تحلیل‌های موجود؛ آمریکایی‌ها به شدت از برخی مناقشه‌ها پرهیز می‌کنند؛ فی‌المثل بر ترکیه فشارهای بسیاری وارد آورده‌اند تا با روسیه وارد رویارویی نشود زیرا با ورود به مرحله اصلی انتخابات، هر مناقشه‌ای می‌تواند روی نتیجه انتخابات تاثیر منفی و به نفع دموکرات باقی گذارد آیا در افغانستان نیز چنین مسئله‌ای صدق می‌کند؟»
این کارشناس مسائل شبه قاره و افغانستان در پاسخ ضمن تایید مسئله فوق می‌گوید: «اگر به یاد داشته باشید، از مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی آقای ترامپ، پایان دادن به حضور نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان است. او به وضوح انتقاد کرده بود که چرا باید در این دو کشور نیرو داشته باشیم و هزینه‌های مالی، نظامی و انسانی بدهیم؟ پس با یک بازگشت به مبارزات انتخاباتی 2016 خواهیم دید دست بر قضا آمریکایی‌ها برای برقراری این صلح اصرار بیشتری دارند تا با امضاء این توافقنامه حتی به صورت غیرعملیاتی! آن را به رای‌دهندگان آمریکایی بفروشند.»
> تجزیه طالبان یا فدرالی شدن افغانستان؟!
ملازهی ادامه می‌دهد:« بخش دیگری از ماجرا را اما باید در افغانستان دنبال کرد جایی که طرف‌های درگیر چندان به این صلح امیدوار و خوشبین نیستند پس اگر طالبان نتواند فرماندهان میدانی خود را توجیه و راضی کند چه بسا ما شاهد تجزیه طالبان افغانستان باشیم.»
پیرمحمد ملازهی سپس به دنیای اختلافات انتخاباتی رفته و می‌گوید: «بخش دیگری از مشکل به تهدید ژنرال دوستم بازمی‌گردد که اعلام کرده اگر نتایج انتخابات به نفع کرزای اعلام شود به دنبال تشکیل یک دولت مستقل در شمال افغانستان به رهبری « عبدالل عبدالله » خواهد بود که اگر چنین شود باید گفت پلتفرم دوم یا اصلی آمریکایی‌ها اتوماتیک وار اجرایی خواهد شد و آن کنار گذاشتن عبدالله عبدالله و کرزای از بازی قدرت و حرکت به سمت یک افغانستان فدرالی و یک دولت موقت که وظیفه دارد قانون اساسی را اصلاح کند و موانع صلح با طالبان را از بین ببرد که اگر چنین شود نیز این بار شاهد نبرهای خونین و اختلافات حل ناشدنی حتی در جبهه طالبان خواهیم بود پس می‌بینیم باید به همان تئوری نخست بازگردیم که حتی انعقاد صلح با طالبان نیز نمی‌تواند ضامن پایان جنگ در افغانستان باشد که هیچ حتی می‌تواند باعث تشدید اختلافات شود.
> ایران خواهان یک حکومت قوی و مرکزی است
این کارشناس شبه قاره با مهم ارزیابی کردن نقش ایران در آینده افغانستان با تاکید بر این مهم که ثبات و صلح در افغانستان ضامن امنیت مرزهای جمهوری اسلامی ایران است ابراز می‌دارد: «باید ببینیم اصل موضوع اختلافات در افغانستان تا کجا پیش خواهد رفت اما در یک نگاه کلی جمهوری اسلامی ایران ضمن تاکید بر حل و فصل موضوع طالبان در یک محیط بین الافغانی، خواهان وجود یک دولت مرکزی قوی و انسجام تمامی گروه‌ها است تا با برقراری صلح و آرامش در افغانستان، نسیم خوش امنیت در مرزی‌های غربی افغانستان و شرقی ایران وزیدن گیرد.»
> بازیگران متنوع، اختلافات شدید و پیچیده
ملازهی معتقد است: «مشکلات در افغانستان را باید در سه سطح دنبال کنیم؛ سطح اول داخلی است و آن قومی شدن سیاست است پس وقتی در کشوری سیاست قومی است یعنی به تعداد اقوام، گروه‌ها و مدعیان قدرت وجود دارد و این یعنی اصل ماجرا و ریشه اختلافات.»
ملازهی ادامه می‌دهد: «سطح دوم مشکلات افغانستان منطقه‌ای است مابین افغانستان و کشورهای همسایه و مابین افغانستان و کشورهای منطقه‌ای اما غیر همسایه نظیر عربستان و قطر که هر دو در افغانستان پایگاه و تاثیراتی دارند.»
این کارشناس، سطح سوم مشکلات افغانستان را این گونه ارزیابی می‌کند: «سطح سوم قدرت‌های بین‌المللی هستند یا همان بازیگران اصلی و تا موازنه در این سه سطح ایجاد نشود قطعا افغانستان روی آرامش را نخواهد دید.»
> چین و روسیه هم به طالبان نزدیکتر شده اند
ملازهی معتقد است این فقط آمریکا نیست که می‌خواهد منافع و دستاوردهای رسانه‌ای و تبلیغاتی از افغانستان به دست آورد زیرا می‌بینیم روس‌ها و چینی‌ها نیز با طالبان نزدیک‌تر از همیشه شده‌اند و این یعنی طالبان اندک اندک به عنوان یک بخش از قدرت در آینده افغانستان نقش آفرینی خواهد داشت.»
ملازهی در قسمت پایانی تحلیل خود ضمن اشاره به 22 یا 23 گروهی که در مناقشات افغانستان نقش دارند به مورد قابل تاملی اشاره می‌کند و آن این که: «اگرچه آمریکایی‌ها به دنبال تجزیه افغانستان به معنای عام آن نیستند اما در هر صورت اگر بحث انتخابات و نیز صلح با طالبان مطابق میل آنان پیش نرود قطعا روی حکومت فدرالی با محوریت پشتون‌ها حساب ویژه‌ای باز خواهند کرد.» ملازهی می‌گوید: «خطر بزرگتر اما تجزیه ی طالبان و نپذیرفتن صلح با آمریکا است زیرا از اینجا به بعد ما با یک طالبان مقید به صلح طرف هستیم و یک طالبان مخالف با صلح و این یعنی فرماندهان طالبان ضمن جدایی گزینی بر شدت اختلافات در افغانستان خواهند افزود و باز هم به همان سخن نخست بازخواهیم گشت که صلح با طالبان به منزله پایان جنگ در افغانستان نیست.»
> شاید پای صلحی در میان نباشد!
اگرچه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا پیش از سفرش به آلمان برای حضور در کنفرانس امنیتی مونیخ از پیشرفت‌هایی چشمگیر در مذاکرات صلح با نیروهای طالبان در افغانستان سخن گفته بود. او تصریح کرده بود که در این راستا گامی بزرگ برداشته شده، اما هنوز تا رسیدن به مقصد راه در پیش است. پمپئو به رسانه‌ها گفته بود: «از میزان خشونت‌ها در افغانستان هنوز باید کاسته شود.»
طرف دیگر ماجرا یعنی ترامپ اما قبلا میز مذاکرات صلح را ترک کرده بود و این بار نیز چندان بعید نیست که چنین رفتاری از او سر بزند.
اگرچه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در گفت‌وگو با شبکه رادیویی آی‌هارت (iHeart) می‌گوید: «در هفته‌های آتی خواهیم دانست که آیا می‌توانیم به توافق برسیم یا نه. گمان می‌کنم که به هدف خیلی نزدیک شده‌ایم». اما ترامپ است و بازی‌های عجیب و غریب! البته ملازهی معتقد است این صلح برای جمهوری خواهان از نان شب نیز واجب‌تر است و شاید حساس شدن دموکرات‌ها و تمرکز بر صلح با طالبان خالی از علت نیست! اندکی صبر می‌کنیم تا مشخص شود صلحی که امضا می‌شود به نفع افغانستان است یا شیوه تبلیغاتی برای برنده شدن مجدد ترامپ در انتخابات آبان 99.
> امضا صلح با طالبان شاید وقتی دیگر...!
وقتی به خبر اعلام شده مبنی بر اعلام صلح تا پایان فوریه تمرکز کنیم به یک خبر دیگر خواهیم رسید و آن اعلام نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان. براساس اخبار منتشر شده؛ کمیسیون انتخابات افغانستان اعلام کرده است:« روند بررسی ویژه آرای مورد مناقشه پایان یافته و نتیجه نهایی انتخاباتی که حدود چهار و نیم ماه قبل برگزار شد، قرار است تا چهار روز آینده اعلام شود. این کمیسیون با انتشار بیانیه‌ای گفته است که روند بازشماری مجدد بخشی از آرا در ولایت‌های بدخشان، تخار، سرپل، فاریاب، غزنی، ننگرهار، هلمند، قندهار و کابل با حضور ناظران کمیسیون شکایت‌های انتخاباتی و تیم‌های انتخاباتی پایان یافته است. این نهاد افزوده که بررسی ویژه ۱۳۷ هزار رای مورد مناقشه و ۱۰۲ هزار رای "خارج از زمان" و همچنین بازرسی ۲۹۸ محل "مطابق به اصول" اجرا شده است.»
آیا نباید به این مسئله اندیشید که حتی اعلام صلح با طالبان نیز به نتیجه ی نهایی انتخابات افغانستان گره خورده است؟ اگرچه کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان از اجرایی شدن تصمیم‌های کمیسیون شکایت‌های انتخاباتی خبر داده و افزوده که نتایج به‌دست‌آمده وارد سیستم مرکزی شده و با ختم این روند نتایج نهایی انتخابات اعلام خواهد شد. و اگرچه عبدالعزیز ابراهیمی، یکی از سخنگویان کمیسیون انتخابات می‌گوید: این کار در مدت سه الی چهار روز آینده انجام خواهد شد. اما طرفداران عبدالله عبدالله به وضوح گفته‌اند هر نتیجه‌ای به جز پیروزی عبدالله عبدالله را نخواهند پذیرفت و در صورت اعلام برنده شدن کرزای دولت موازی در شمال تشکیل خواهند داد. پس می‌توان گفت: «امضا صلح با طالبان شاید وقتی دیگر...!»