درد و دوای ملت ایران

رامین نخستین انصاری‪-‬ مردم بزرگ ایران ، حوادث ناب و نادر و بی نظیر در تاریخ شکوهمند و پر فراز و نشیب خویش بسیار دیده اند. اتفاقاتی که فوق تحسین و فوق تحلیل اند و در این میان
هیچ گاه از ایران و تاریخش نباید غافل شد و در گذر تاریخ هیچ کس نتوانسته است مردم ایران را بطور کامل، راضی نگه دارد. مردم زندگی ملال آور و کسالت باری دارند ، از اقتصاد و کسب و کار بگیرید تا ... خسته و تحت فشار هستند. ملت ایران تجربه های تلخ و شیرینی را پشت سر گذاشته‌اند و با تمام وجود فهمیده و درک کرده اند و می‌فهمند که می‌خواهند مخزنی به آنها داده شود که تمام شدنی نباشد. مردم دست های پر را می‌طلبند و دست‌های خالی را می‌بینند . باید کاری کرد تا مردم شما را در آغوش بگیرند و نباید به چیزی صرف خیره شد و فقط به آن نگاه کرد، که عاری از واقعیت است و پلتفرم غلطی از واقعیت را نمایان می‌کند و نباید عمر خود و جامعه و مردم را صرف امور بیهوده کرد. از همه مهمتر از علم سیاست و حکومت داری نباید کاسبی کرد از خدا سخن به میان آوردن اهمیت دارد ولی باید از خدا هم ترسید و تمام و کمال باید در خدمت مردم بود. وقتی از خدا بترسید، کاری غیر از نوکری ملت و اقدامی غیر از رفاه و آسایش آنان نخواهید کرد. امروز ملت ایران محتاج شخصیت‌های ماندگار هستند که عمق کلام و نفوذ و مانیفست‌شان به آخر خط نمی‌رسد و همواره دستشان برای مردم پر از معنویات است. امروز کشور ما
به مانیفستی نیازمند است که در جامعه
شور و شوق به پا کند. مردم را گرم کند و الهام‌بخش و روشنی بخش و گرمی‌بخش کشور باشند. باید کشور را دگرگون کرد. امروز جای تفکراتی نیست که از سخنان شان سردی می‌بارد. چیزی برتر از مانیفستی نیست که چنین تاثیر بس شگرف و عمیق در جامعه بر جای می‌گذارد و به همین دلیل در تاریخ ایران و جهان ماندگار خواهد شد. مانیفستی که روح و روان و مادیات مردم را روشن و دگرگون و ارتقا بخشد. باید همانند نور بود و به سراغ ویرانه‌ها رفت و کشور را آباد کرد. همانند خورشید پا به خرابی‌ها‌ بگذارید و خرابی‌ها‌ را آباد کنید. نوری که دست مردمانی که افتاده‌اند را می‌گیرد و مردم درمانده را سرفراز می‌کند. دل این سرزمین را آباد و روشن کنید و آن را به دست تاریخ بسپارید. باید غلام روشنایی و نوکر مردم بود. مردم تجربه دگرگونی را دارند ولی هر بار سر بزنگاه زحمات مردم بزرگ ایران را برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی با مشکل روبرو کرده‌اند. آن چیزی که در فکر بعضی‌ها‌ هست و در زبانشان هم جاری است و به دنبال عقب افتادگی کشورند، به نام خدا و برای مردم و به خاطر ماندگاری در تاریخ، آنان را با شکست روبرو کنید. کشور ما نیازمند یک تحول بزرگ است و تحول خواهی می‌تواند کشور شکوهمند ما را دگرگون و به سوی پیشرفت و ترقی رهنمون سازد. هرگاه دنیا به سمت ترقی و پیشرفت قدم بر برداشته است، تفکراتی خاص برای عقب نگه داشتن ایران از هیچ کوششی دریغ نکرده‌اند. از زمان قاجاریه بگیرید تادوران مشروطیت از زمام داری دکتر محمد مصدق ببینید تا کودتای مرداد.
امروز جامعه مترقی و جوانان تحصیلکرده طلب و تقاضامند چنین جنبشی هستند. باید از خامی و عدم پختگی گذر کرد. امروز اندرز و نصیحت و شعار به کار مردم نمی آید. امروز کشور ما به قربانی کردن نیازمند است. قربانی نه به معنای مرگ بلکه معنای زندگی است. این قربانی یک قمار هستی بخش و نجات بخش است و بزرگ به دلیل ماندگاری در تاریخ است. قربانی به معنای زندگی و بخشش و گذشت و برای مردم و ایران و تابع نظر ملت بودن است تا ایران آبادتر شود. ایرانی که در و دیوارش عشق و محبت و زندگی و آسایش مادی و معنوی و پیشرفت و ترقی باشد. گره‌ها‌ باز کردنی است، گره‌هایی را باز کنید که برای مردم عایدی داشته باشد و در این میان باید خودتان را خالی کنید تا سبک شوید. اموری که موجبات فربگی می‌شود را کنار بگذارید و با دل پاک و قلب روشن، مردم بزرگ ایران را از مشکلات فراوانی که با آن دست به گریبانند، نجات دهید.