روزنامه ابتکار
1398/12/13
حسن محدثی در گفتوگو با «ابتکار» درباره چالشهای مواجهه با نمایندگان تفکر دینی اسطورهای در زمان بحران کرونا
اسلام محمدی(ص) ما را به عقلانیت فرامیخواندزهرا داستانی
بیش از یک سده است که در ایران علم و دین در رویارویی با یکدیگر در مواجهه با پدیدههای جهان به مصاف هم رفتهاند؛ پدیدههایی که هرکدام به نوعی آن را تعریف و تفسیر میکنند و حتی برای آنها راه برونرفت ارائه میدهند. حالا اما در قرن بیستویکم در ایران این نزاع که بیشتر جنبه نظری داشته و به منازعه میان اندیشمندان و علمای دینی در باب تفسیر و بحث آیات قرآن و احادیث خلاصه میشده با آمدن مهمان ناخواندهای از چین به نام «کرونا» از محفل صاحبنظران و اندیشمندان به میان مردم عادی رسیده است. حالا چگونگی مواجهه با ویروس کرونای جدید به محل بحث عموم بدل شده است. پزشکان معتقدند که باید برای پیشگیری از شیوع کرونا از تجمعات و حضور در اماکن عمومی چون مراکز مذهبی دوری کرد، اما در مقابل عدهای هستند که آن را برنمیتابند. حسن محدثی معتقد است که کرونا منازعه قدیمی علم و دین در کشور را دوباره زنده و اینبار عمومی کرده است.
«باریکلا آقا حیدر تمام درها رو لیس زد. ویروسی هم اگر هست انشاءالله بره به تن ما و بچههامون»؛ این عین دقیق واژهها و جملات فردی است که در اعتراض به حضور کمسابقهی زوار در حرم امام هشتم شیعان ویدئویی را ضبط و در فضای مجازی منتشر کرده است. از این دست تصاویر از زمان شیوع کروناویروس جدید بسیار در فضای مجازی بین کاربران ایرانی دست به دست میشود. ویدئوهایی که حالا با برخورد مراجع قضایی و اعتراض برخی نمایندگان مجلس و چهرههای سیاسی روبهرو شده است. دادستان مشهد مقدس از دستگیری این فرد که علاوه بر انتشار ویدئویی از خود در حین لیسیدن ضریح، ویدئویی نیز از بوسیدن درهای حرم توسط پسرخردسالش منتشر کرده، خبر داده است. آیتالله مکارم شیرازی که پیشتر نیز مردم را نسبت به رعایت موارد بهداشتی و پیروی از نکات پزشکی توصیه کرده بود، پس از این ماجرا با انتشار یک فایل صوتی اعلام کرد که در صورتی که افراد مبتلا به بیماریهای واگیردار سبب ابتلای فردی به بیماری خطرناک و منتهی به مرگ شود، باید دیه پرداخت کنند و اگر هزینه درمانی سنگینی دارد آن را بپردازند. گرچه اجرای این نوع احکام بدون تدقیق قانون کمی دشوار به نظر میرسد اما اولین واکنشهای مراجع به چنین اقداماتی است؛ واکنشهایی که شاید با تداوم این رفتارهای غیرمتعارف تشدید شود.
با این حال، گرچه مقامات دولتی با اعلام دستگیری این فرد سعی در خاتمه دادن به این ماجرا و عدم تکرار این اتفاق دارند اما به نظر نمیرسد که این ماجرا به این راحتیها در افکار عمومی پایان نمییابد. در شبکههای اجتماعی عدهای هستند که این رفتارهای نامتعارف را نقد میکنند و عدهای دیگر از آن حمایت. حالا این چالش میان مدافعان و مخالفان این اقدام در میان عموم جامعه بالا گرفته است. اما «مصون ماندن از کرونا» مسئله عمومی آنها و چگونگی نجات یافتن از آن محل نزاع این دو گروه است. کارزاری که سوالات بسیاری را در خود دارد. حق با چه کسی است؟ این اقدامات نامتعارف برآمده از چیست؟ افرادی که دست به اقدامات غیرمتعارف و خلاف علمی میزنند به دنبال چه هستند و چه پیامدهایی برای جامعه و دین دارند؟ حسن محدثی، جامعهشناس دین در گفتوگو با «ابتکار» به این سوالات پاسخ داده است.
در روزهایی که با ترس از ابتلا به کروناویروس جدید در ایران گذشت، تصاویر و گاه تجویزهای پزشکی نامتعارفی از سوی بسیاری همراه بود. ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که افراد با انتقاد به کاهش زوار ایرانی در حرم امام در ایران به لسیدن و بوسیدن ضریح دست میزنند. اقدامی که خلاف توصیه پزشکان بود. این اقدامات که نشئت گرفته از نوعی تفکر است، برآمده از چه هویت مذهبی است؟
شکلی از تفکر و اندیشهورزی تحت عنوان تفکر اسطورهای وجود دارد که سابقه بسیار طولانی و دیرینهای دارد و از گذشته تا به امروز تداوم یافته و بسیار دیرپا است. از زمانی که ادیان الهی به خصوص ادیان توحیدی در جهان ظهور کرده و نوع خاصی از معرفت را ارائه کردهاند، کم و بیش به اسطورهزدایی پرداختهاند، اما در واقع تفکر اسطورهای تداوم پیدا کرده و در قالبهای جدیدی وارد فرهنگ دینی شده است. حتی دوباره تفکر و اندیشه اسطورهای بازآفرینی شده و اشکال جدیدی از آن پدیدار شده است.
این تفکر بسیار دیرپا است و توده مردم به این نوع تفکر تعلق ویژهای دارند و تنها زمانی این تفکر اسطورهای به صورت تدریجی تضعیف میشود که افراد دانش نظری و عقلانی پیدا کنند و تفکر عقلانی رشد یابد. اما در میان توده و فرهنگ دینی تفکر اسطورهای رشد میکند، باقی میماند و حتی در قلمرو فرهنگ دینی تثبیت میشود و آموزههای دینی معطوف به تفکر اسطورهای شکل میگیرد و بازسازی میشود و چه بسا آرام آرام فرهنگ دینی به صورت جدی اسطورهای میشود و بازتولید تفکر اسطورهای در درون تفکر دینی رخ میدهد. آن چیزی که در این چند هفته در ایران شاهدش بودیم محصول تفکر اسطورهای است؛ اینکه قدرت شفادهندگی را به مکانهایی نسبت دهیم و معتقد باشیم که مکانهای معینی شفادهنده هستند و میتوانند بیماریها را درمان کنند و برای آنها قدرتهای مافوق طبیعی قائل باشیم نمونهای از این نوع تفکر است. معمولاً باورهایی اینچنینی هیچگاه آزمون نمیشوند؛ به این معنا که کسی تا به حال این بررسی را انجام نداده که تعداد معینی از بیماران لاعلاج را به یکی از این مکانهای معین ببرد و تا زمان معینی که ادعا میشود بیماران شفا مییابند، از این بیماران آنجا نگهداری کند و صحت این ادعا را تایید کند. بنابراین این باورها، باورهای ابطالناپذیری هستند. با این حال اما تودهها به این باورها بسیار علاقهمندند، به خصوص زمانی که از راههای دیگر حل مسائل و بیماریها مایوس میشوند. آنها به این جور باورها چنگ میزنند تا آرام شوند، تسکین یابند و تلاش کنند تا خود را نجات دهند. بنابراین، این باور بسیار شایع است و در تمام فرهنگها و ادیان مختلف وجود دارد و گاهی حتی این باورها به بعضی اندیشههای اولیای دین نیز نسبت داده میشوند تا سخنانی که به این بزرگان نسبت داده میشود، مویّد باورهای آنها باشند. بنابراین، آرام آرام بخش مهمی از فرهنگ دینی توحیدی (که در اصل ضداسطورهای بود) به سمت باورهای اسطورهای روی میآورد، و فرد دیندار با آنها زندگی میکند و آنها را به یک امر هویتی که به خود تعلق دارد، تبدیل میکند. مجموعهی اینها رفتارها، تصاویر و صحبتهایی که در این چند روز در فضای اجتماعی ایران رخ داده، محصول چنین تفکری است. معتقدان به این تفکر تلاش میکنند اندیشه اسطورهای خود را که برای آنها یک مسئله هویتی است و به آن تعلق خاطر دارند، در شرایط خاصی چون اپیدمی کرونا که این اندیشه دچار بحران میشود، زنده نگاه دارند. در این شرایط بعضی از کارگزاران دینی که منافع دینی و اقتصادی دارند چه بسا همراهی میکنند و برنامههایی را تدارک میبینند و در این باره در رسانهها تبلیغاتی انجام میدهند تا بتوانند موقعیت اجتماعی یا منافعی که از قِبَل این فرهنگ دینی اسطورهای حاصل میشود را حفظ کنند. در این وضعیت بحرانی که بیماری همهگیر شده، باید این ادعا خود را نشان دهد که آیا میتواند کارگشا باشد و درمانگری و شفادهندگی کند؟!
در بخش زیادی از اندیشههای دینی اسلامی به انسانها توصیه میشود که عقلانی رفتار کنند و از آن چیزی که خِرد بشر برای حفظ سلامتی تایید میکند، پیروی کنند. در چنین وضعیتهایی در واقع این تقابلها جدی میشود که آیا دین ما را به کنشهای عقلانی فرا میخواند یا کنشهای سنتی و عاطفی برآمده از تفکّر دینی اسطورهای؟ در واقع، در شرایط عادی این تقابل زیاد به چشم نمیآید و اندیشههای اسطورهای و غیراسطورهای کنار هم بهسر میبرند و مشکلی وجود ندارد، اما در شرایط خاصّ بحرانی که نظام معرفتی موجود و متعارف دچار بحران و مشکل شده، این مسئله حاد و در رسانهها و اذهان عموم برجسته میشود و حالا عدهای که به این نوع تفکر، زندگی، منش، عواطف و تعلقات پیوند دارند درصددند تا آن را حفظ کنند.
اما بخش مصلحتاندیشتر کارگزاران دینی میکوشند اساساً چنین تقابلی شکل نگیرد. آنها میخواهند هم باورهای اسطورهایشان را حفظ کنند و هم دین را در تقابل با عقلانیت قرار ندهند، تا شرایط بحرانی بگذرد و وضع عادی شود.
چیزی که مهم است این است که این تفکر چه پیامدهایی برای ما و برای دین خواهد داشت؟
مشکلی که ما در ایران در یک قرن اخیر داشتیم که بسیار جدی است و مانع آن شده که تحولات اجتماعی به سمت درستی هدایت شود، مسئله فقدان مرکزیت دینی است؛ به این معنا که نیروها و کارگزاران دینی در ایران مرکزیتی ندارند که دولتها در تصمیمگیری درباره مسائل مهم جامعه با این مرکز مشخص دینی ارتباط برقرار کنند و در پیوند با آن درباره مسائل کلان جامعه تصمیم بگیرند و مسیر مشخصی را تعبیه کنند و همه را در این مسیر هدایت کنند. چون کارگزاران دینی در ایران منتشر و فاقد مرکزیت هستند میبینیم که تشتّت و تفرقّی در آرای آنها وجود دارد. مثلاً یکی از مراجع دینی در جریان اپیدمی کرونا بر این باور است که باید برای جلوگیری از شیوع کرونا در تجمعّات دینی، مراکز دینی را بست. اما در مقابل کارگزار دینی دیگری، مداح یا واعظ و روحانی دیگری نسبت به بسته شدن این مراکز معترض میشود. این تشتّت و تفرّق همیشه در قرن اخیر سبب شده که وقتی دولت خواسته تصمیم بگیرد، نداند که باید با کدام کارگزار دینی طرف باشد و مسائل و برنامههای خود را با کدام سازمان و کارگزار دینی هماهنگ کند و این به گونهای موجب عقب ماندگی جامعه میشود.
بهطور مثال، در تحول اخیر (شیوع ویروس کرونا) که یک مسئله ملی است دولت نتوانسته اقدامات لازم را آنطور که وزارت بهداشت میخواست انجام دهد؛ به این دلیل که نیروهای دینی در برابر خواست آنها مقاومت میکردند. قرنطینه شدن شهر قم به یک مسئله سیاسی-دینی تبدیل شد در حالی که به این مسئله باید بهعنوان یک مسئله بهداشتی نگریسته شود. بنابراین، ما با مسئله فقدان مرکزیت و وجود سازمانی برای کارگزاران دینی که همیشه در یک سده اخیر مسئلهآفرین بوده، مواجهیم.
مسئله دیگر اما این است که کرونا میتواند فاجعهای را در ایران رقم زند. علم جامعهشناسی از آنجا که کنش و فرهنگ انسانها میتواند ابعاد تازهای به بیماریهای اپیدمیک که ریشههای طبیعی دارند، دهد آن را پدیدهای اجتماعی میبیند و میخواند. بنابراین، کرونا میتواند به یک فاجعه ملی (nationa- disaster) تبدیل شود، تلفات زیادی را در پی داشته باشد و هم هزینههای بسیاری را به کشور تحمیل کند.
مسئله دیگر، زیر سوال رفتن اعتبار سیاسی و مدیریتی نظام سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور است. در کشوری که برخی از کارگزاران سیاسی ادعای مدیریت جهان را مطرح کردهاند اکنون در قرنطینه کردن یک شهر دینی درماندهاند. بررسیهای بنده نشان میدهد که برخی از کارشناسان دنیا به ضعف ایران در قرنطینه کردن شهر قم و نیز عدم بستن مراکز دینی انتقاد کردهاند. این در حالی است که عراق و عربستان هر دو مراکز دینیشان را ضدعفونی کرده و نیز بستهاند یا اقدامات احتیاطی جدی در پیش گرفتهاند. این در حالی است که شهرهای دینی عراق و عربستان هنوز کانون شیوع ویروس کرونا نشدهاند، اما قم کانون شیوع این بیماری در ایران بوده است.
پیامد دیگری که وجود دارد زیر سوال رفتن اعتبار اجتماعی دین است. این عملکرد نامطلوب که از سوی نیروهای دینی رخ میدهد و با توسّل به برخی از آموزههای دینی که حتی بهلحاظ دینی نیز نمیتوان بهنحو قاطع از اصالت آنها دفاع کرد (یعنی توسل به برخی احادیث نه چندان معتبر) و نمیتوان گفت که مورد تایید تمام قرائتها و گرایشهای دینی هستند، اعتبار و شان اجتماعی و معرفتی دین را عمیقاً زیر سوال میبرد و مخدوش میکند. مشابه این امر در یکی از استانهای جنوبی کرهجنوبی هم رخ داد و کلیسای عیسوی شینچونجی در شهر دو نیم میلیونی دگو مراسم دینی برگزار کرد و اعضای شرکتکننده در مراسم دینیاش را برای قرنطینه شدن معرفی نکرد و سبب گسترش قابل توجه کرونا در کره جنوبی شد. اما اکنون رهبران این کلیسا مورد شکایت قرار گرفتند و برخورد جدیتری با آنها شد و بهنحو جدی مورد نقد قرار گرفتند.
به گفته شما اما همان طور که این اعمال، شان آموزههای دینی را زیر سوال میبرد میتوان گفت که شان خرد جمعی را نیز سوال میبرد؛ چراکه یک جمعی از پزشکان و نخبگان به این نتیجه رسیدهاند که باید برای مقابله با شیوع این بیماری بهداشت فردی رعایت شود. اما عدهای در برابر این کار ایستادگی میکنند در مقابل خرد جمعی. حالا آنچه مهم است این است که چگونه باید با آنها مواجه شد؟ نحوه مواجه جامعه، علما و قانون باید با این افراد چگونه باشد؟
در واقع این نوعی کارزار بین علم و دین است. وقتی این بحث مطرح میشود گویی نیروی دینی در مقابل نیروی علمی و متخصّصان پزشکی کشور ایستادگی میکند. بنابراین، منازعه قدیمی علم و دین در کشور دوباره زنده شده و از همین منظر است که با مقابله با دستاوردهای علمی دنیا برمبنای برخی باورهای اسطورهای، اعتبار دین و نوعی از فرهنگ دینی را زیر سوال میبرد. طبیعتاً اگر دولت که متوّلی اصلی این ماجرا است بخواهد نقش کارآمدی داشته باشد باید جدیتر با این موضوع مواجه شود. اگر چین بعد از کاهلی و بیمسئولیتی آغازین، مدیریت سراسربینانهای را انجام نمیداد نمیتوانست بر این فاجعه بزرگ فایق آید و آن را تا حدی کنترل کند. طبیعتاً نمیتوانست صبر کند و یک به یک افرادی که دارای تفکر اسطورهای هستند را قانع کند که آنها از تفکر خود دست بکشند. بنابراین، باید به سرعت وارد عمل میشد تا هرجایی که لازم است را قرنطینه کند. در واقع، مجال این نیست که از مجرای عمل قانعسازی به این موضوع وارد شد؛ بلکه باید دولت از اعتبار خود و قانونهای موجود استفاده کند و وارد گفتوگوی صریح با مراجع تقلید و کارگزاران عالی رتبه دینی شود و بسیار سریع نظراتشان را بگیرد و به نظرات کارشناسان دینی متفرق توجهی نکند تا بتواند کار خود را انجام دهد. این یک مسئله ملی است و این ایراد به دولت وارد است که برنامه عملیاتی سریعی نداشته برای آنکه با بزرگان دینی کشور گفتوگو کند و نظر آنها را برای عملی کردن برنامه پزشکی خود جلب کند. این ضعفی بسیار جدی است که دولت ما با آن روبهرو است. گرچه کارزار بین علم و دین در یک سده اخیر وجود داشته، اما بیشتر در میان نخبگان فکری رواج داشته است. اکنون این کارزار عمومی و همگانی شده است و در میان مردم گفتوگوها جاری شده است. اما دولت میتوانست برنامهای داشته باشد و هرجا که پای دین به میان میآید و تفاوت ایدهها وجود دارد، سریع تیمی را فعال کند تا آنها وارد گفتوگو شوند و نظر بزرگان را جلب کنند و براساس آن برنامه خود را پیش ببرند.
مردم چه مواجههای باید با این افراد داشته باشند؟
از آنجا که مردم بهلحاظ تفکر دینی یکپارچه نیستند، طبیعتاً آنها نیز دچار این تفرّق میشوند و بسته به اینکه چه نگاه و علاقهای دارند، دیدگاه تخصصی علمی را ترجیح میدهند یا تفکر دینی اسطورهای را، مواضع متفاوتی دارند و نمیتوان از آنها توقع زیادی داشت؛ چراکه فردی که مثلاً بیش از 5 دهه از عمر خود را با تفکر دینی اسطورهای زندگی کرده نمیتواند که آن را کنار بگذارد؛ مگر آنکه برنامههای دولتی عملیاتی شود و مردم را به تبعیت از این برنامهها وادار کند.
حال اما یک سوال مطرح است. اگرچه چین با تفکر اسطورهای و سایر مشکلاتی که ایران برای مهار کرونا روبهرو است، مواجه نیست اما برای بسیاری این سوال مطرح است که آیا توسعهی اجتماعی مردم چین توانست کرونا را اینگونه مهار کند یا جدیت و قطعیت دولت چین برای قرنطینه و کنترل مردم؟
چین بیشترین بیدینهای دنیا را دارد. طبق آمارهایی که وجود دارد از یک میلیارد و 100 میلیون نفر بیدین دنیا، قریب 600 میلیون نفر در چین زندگی میکنند. فرهنگ دینی در چین در مقایسه با ایران خیلی نیرومند نیست. بنابراین، باید به این نکته توجه داشته باشیم که تفاوت بسیاری از نظر فرهنگی میان ایران و چین وجود دارد. بهعنوان مثال، در چین آیین کنفوسیوسی وجود دارد که خیلی نگاه قدسی در آن پر رنگ نیست. نکته دوم این است که گزارشهای منتشر شده درباره نحوه مواجهه چین با کرونا نشان میدهد که دولت چین پس از اهمال اولیه، بسیار قاطع و با برنامهریزی جدی با این بحران روبهرو شده، بسیار پیشرفته و نظاممند بر برنامهها نظارت کرده، خدمات الکترونیکی به مردم داده و تمام مراکز عمومی بسته شدند و مردم نیز بسیار همکاری کردند و حتی افرادی بودند که به صورت داوطلبانه به خانهها میرفتند و افراد بیمار را شناسایی میکردند و در اپلیکیشنی که طراحی شده بود افراد میتوانستند محل اسکان افراد بیمار را ببینند. شهرهای محل شیوع این بیماری قرنطینه شد. مجموعهی اینها نشانه کارآمد بودن بودن نظام سیاسی چین از نظر اداری، سیاسی و تکنولوژیک است و اصلاً قابل مقایسه با ایران نیست. همچنین، همراهی مردم در چین بسیار خوب بوده و نشان میدهد که آنها در مقایسه با جوامع دیگر منضبطتر هستند. گرچه در ایران نیز بخشی از مردم در ماجرای کرونا همراهی داشتند، اما با همراهی مردم در چین بسیار متفاوت بوده است. آنها ظاهراً به عملکرد دولتشان اعتماد دارند و یا مدیریت آنقدر سراسربینانه و نظارتگرانه بوده که مردم ناچار به اطاعت بودهاند. به نظرم هر دوی اینها وجود داشته: هم همراهی مردم و هم نظارت قوی دولت. وقتی دولت از آنها درخواستی دارد همراهی میکنند، اما در ایران از آنجا که بیاعتمادی افزایش یافته و نظارت هم ضعیف است، عملاً مردم نوعی نافرمانی را در مواجهه با خواستههای دولت نشان میدهند.
بنابراین، در نظر شما دین با مدیریت علمی سر ناسازگاری ندارد؟
اگر منظور شما از دین همان اسلام محمدی(ص) و فرهنگ قرآنی باشد، به نظر من اسلام محمدی و فرهنگ قرآنی ما را به عقلانیت و کنش عقلانی در عین دینداری فرامیخواند. اگر بخواهم ریشهیا بحث بکنم، ریشه عقلانیت قرآنی در ایده تقدیر و نیز ایده حکمفرمایی سنتهای الهی بر هستی قرار دارد؛ یعنی که هستی حساب و کتاب و قواعد خودش را دارد و این حساب و کتاب و قواعد و اندازهمندی را هم خود خداوند آفریده و پدید آورده است و جهان بر اساس همین قواعد کار میکند. اگر جهان بر اساس این قواعد و سنتهای کار میکند، پس انسان دیندار نیز میبایست به آنها توجه داشته باشد و نخواهد که قواعد الهی نادیده گرفته شوند و حساب و کتاب خدانهاده، به هم بریزد. به نظر من این ایدهها ریشه تفکر و زندگی و مدیریت عقلانی در اسلام است. در رفتار و زندگی پیامبر هم ما اینها را میبینیم و من میتوانم مثالهای متعددی ذکر کنم، اما میترسم اینجا مجال آن نباشد.
سایر اخبار این روزنامه
حسن محدثی در گفتوگو با «ابتکار» درباره چالشهای مواجهه با نمایندگان تفکر دینی اسطورهای در زمان بحران کرونا
جلال خوشچهره
توافق صلح یا تهدید افغانستان؟
اصولگرایان مدعی جذب آرای خاکستری در انتخابات مجلس شدند
توهم انتخاباتی اصولگرایان
«ابتکار» وضعیت بخشهای مختلف اقتصادی در روزهای اخیر را بررسی میکند
اقتصاد گروگان کرونا
آیا استعدادهای پرمخاطبترین مسابقه استعدادیابی تلویزیون حمایت شدند؟
قدرتنمایی «کرونا» در «عصر جدید»
تغییر فرآیند صدور کد بورسی در زمانی نامناسب رخ داد؟
پیدا و پنهان ابلاغیه جدید سازمان بورس
۱۵۰۱ مبتلا، 12 جانباخته و 291 بهبود یافته؛ آخرین آمار کرونا در ایران
اعزامهای خدمت سربازی به تعویق افتاد
تداوم انسداد سیاسی در عراق
علاوی؛ نیامده رفت
رئیسی خطاب به دادستانهای کل کشور
به احتکار کنندگان اقلام بهداشتی و دارویی رحم نکنید
واکنش سخنگوی وزارت خارجه به پیشنهاد کمک آمریکا به ایران:
روی کمکهای آمریکا حساب نمیکنیم
ما مشغول مُردنمان هستیم ...
انتقاد تند وزیر بهداشت از وزیر صمت
تولید روزانه چند میلیون ماسک عوامفریبی است
حلقه مفقوده عدم نظارت در بازار میوه کرونا