روزنامه آرمان ملی
1398/12/14
مديريت بحران چاره ساز بازگشت اعتماد مردم در كرونا
رخدادهاي اخير در جامعه و احساس عدم اعتماد، اميد و آينده نامعلوم در جامعه را چگونه ارزيابي کنيد؟اتفاقات پيش آمده باعث شده که مردم سال بسيار پرالتهاب و پرتنشي را بگذرانند. متاسفانه از ابتداي سال 98حوادث طبيعي و اتفاقاتي که بهخاطر مشکلات اقتصادي و معيشتي مردم روي داد موجب شد اين سال بسيار سخت پشت سر گذاشته شود. از همه مهمتر اين بود که با گذشت مشکلات و فشارهاي اقتصادي متاسفانه شکاف عميقي هم بين دولتمردان، نمايندگان مجلس و مردم بهوجود آمد و نوعي بياعتمادي اتفاق افتاد که با وجود اينکه مسئولان تلاش کردند اين اعتماد را بازگردانده و تامين کنند اما پس از دريافت خبر با تاخير علت سقوط هواپيماي اوکرايني اين اتفاق نيفتاد. به همين دليل جو رواني اجتماعي و جو بياعتمادي مردم جدي است. با توجه به اتفاق اخيري که رخ داده و شيوع بيماري واگيردار کرونا مردم به دليل جو بياعتمادي نميتوانند به اخبار منابع موثق و رسمي کشور چندان اعتماد کنند. يکي از دلايل اصلي اين امر نيز آن است که در سيستم بهداشتي و درماني ما بابت تشخيص اين بيماري و جلوگيري از شيوع گسترده آن کمي تاخير رخ داد و متاسفانه پس از فوت چند نفر در استان قم تازه مردم از اين اتفاق خبردار شدند و اين امر باعث شد به اين بي اعتمادي دامن زده شود. متاسفانه بزرگترين مشکلي که در کشور داريم اين است که به هيچوجه مديريت پيش از بحران و مديريت بحران درست و مجهز نداريم. در شرايط فعلي خبري از سازمانهايي که بودجههاي کلاني از بودجه کشور در طول سال برداشت ميکنند، نيست. ما سازماني داريم با نام پدافند غيرعامل که دقيق نميدانيم در زمان بحران فرماندهي مديريت بحران بر عهده آنهاست يا هلال احمر يا وزارت کشور يا وزارت بهداشت؟ لذا در ساختار مديريت بحران هنوز مشخص نيست که فرمانده مديريت بحران کيست. اين ناهماهنگي و نبود شاکلهاي متحدالشکل در مديريت بحران در سيل، زلزله و بيماري که اکنون با آن مواجهيم منجر به اين شده که بودجهها در جاهاي مختلفي هزينه شود که نشان ميدهد مديريت و سازماندهي لازم را نداريم. بنابراين نتيجهاي که مدنظر است را نميگيريم. يکي از اعتراضات جدي اين است که با وجود اينکه اعلام وقوع کرونا درکشور را دير متوجه شديم آيا پيش از آن سيستمهاي آموزشي و درماني نبايد آماده باشند؟ آيا وزارت کشور نبايد اقدامات پيشگيرانه را به تمام استانداريها و شهرداريها ابلاغ ميکرد؟ اقدامات لازم را در موقع ضرورت انجام نداديم وگاه دست روي دست گذاشتيم و سپس نشستيم پروتکل و دستورالعمل تهيه کرديم، اين يعني علاج واقعه بعد از وقوع. اينها مسائلي است که مردم نسبت به آن آگاهند.
نحوه اطلاعرساني و مواجهه رسانههاي رسمي با اين اتفاق را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
امروز مثل سالهاي قبل نيست که تنها راه دريافت اطلاعات مردم صداوسيما باشد بلکه اطلاعات مختلف از شبکههاي خبري متفاوت به سمع و نظر مردم ميرسد و مردم نسبت به تاخيري که در کنترل مسائل اتفاق ميافتد نگران هستند. مساله ديگر اينکه همه به کوتاهي برخي سيستمهاي دولتي در انجام خدمات واقفند اما از طرف ديگر متاسفيم که مردم در موضوع کرونا بين دوضلع افراط و تفريط قرار گرفتند. صداوسيما و رسانههاي رسمي و دولتي بايد تلاش بيشتري انجام ميدادند که به نظرم هنوز اين کار انجام نميشود و گاهي تفريط ميشود. لذا براي اينکه جو رواني را آرام کنند به جاي اينکه از روشهاي درست روانشناسانه استفاده کنند ميخواهند به مردم بگويند خيلي اتفاق مهمي نيفتاده، خيلي نگران نباشيد و با مردم کوچه و خيابان گفتوگو ميکنند که نگرانيهاي مردم کم شود. اينها روشهاي علمي نيست. درد، رسانههاي معاند و دشمنان کشور هستند که در خارج و داخل به موضوع دامن ميزنند و جو رواني بسيار بدي را براي مردم ايجاد کردهاند. اگر برخي از اين رسانهها را چک کنيد متوجه ميشويد بمباران خبري بسيار بدي را انجام ميدهند و اخباري را پشت هم ميچينند که جو اجتماع و سلامت رواني مردم را شديدا تحتتاثير قرار ميدهد. در صورتي که صداوسيما با توجه به شرايط بايد به پخش برنامههاي سرگرمکننده و فيلمهايي که نظر مردم را جلب کند بپردازد. اين وظيفه صداوسيما است که به نظر من اين کار را خوب شروع نکرده است.
چندي است که مساله عدماعتماد مردم به آمارهاي داده شده از سوي مسئولان مطرح است و از طرف ديگر آمارهاي بدون منبعي که در فضاي مجازي پخش ميشود، در حاليکه بسياري از پزشکان و متخصصان سلامت بر دريافت اخبار از منابع رسمي تاکيد دارند، اين مساله را چگونه تبيين ميکنيد؟
اين همان مساله افراطي است که برخي افراد ميخواهند جو رواني را به هم بزنند. آمار مرگ و ميري که اکنون وزارت بهداشت در مورد کرونا ميگويد آمار درستي است؛ اما پس از اينکه به تشخيص رسيدهاند و کيت وارد کشور شده است. قبل از اينکه به تشخيص برسند و به اندازه کافي هم کيت داشته باشند مرگوميرهاي مشکوکي داشتيم که ميتوانيم آنها را منسوب به کرونا بدانيم اما قطعا نميتوانيم وارد آمار کنيم. از طرف ديگر آمار ابتلا به بيماري هم که از سوي وزارت بهداشت اعلام ميشود درست است ولي آمار مبتلاياني است که به خاطر وخامت حالشان به مراکز بهداشتي و درماني مراجعه کردند يا بستري شدند. آمار درگيري کليت اجتماع با کرونا را نميتوان گفت چراکه اکنون خيلي از افراد در جامعه درگير شدهاند و گاهي بهبود يافتهاند يا علائم مختصري دارند اما کسي از آنها تستي نگرفته که اينها درگير هستند يا نه؟ بنابراين آمار وزارت بهداشت درست است و دروغها و جو رواني رسانهها کار بسيار غلطي است. خارجنشيناني که مدعي حمايت از مردمشان هستند طي يکي دو هفته اخير تلاششان اين بوده که با اهداف سياسي به سلامت رواني جامعه ضربه بزنند و مردم کوچه و بازار را نگرانتر کرده و اوضاع رواني مردم را بدتر کنند.
با شيوع ويروس کرونا شاهد دوگانه ميان برخي مسئولان و مردم هستيم، چنانکه از مردم عادي تحتشرايط خاص تست گرونا گرفته ميشود اما از برخي مسئولان بعضا در همان زمان ممکن يا در بحث وسايل پيشگيري و مراقبتي نيز همينطور. اين دوگانه را چطور تحليل ميکنيد؟
به نظر من واقعا اين دوگانگي اتفاق افتاده است. اينکه نمايندگان در همان روزهاي اول بحث تعطيلي مجلس را پيش ميکشند. اينها نمايندگان کدام مردم هستند؟ مردمي که در کوچه و بازار براي کسب درآمد معيشت خانوادههايشان کار ميکنند و نميتوانند در خانه بنشينند؟ يا کساني که با ماشينهاي شخصي به مجلس ميروند و حتي سوار مترو، اتوبوس و تاکسي نميشوند و ميخواهند خود را مصون نگه دارند؟ براي مردم جاي سوال است که مگر خون اينها رنگينتر از مردم است؟ مجلسي که اکنون زمان تصويب بودجه است و بايد اشکالات بودجه را رفع کند و يک ماه براي اين کار زمان داشته، کار را رها کرده و براي مجلس بعدي گذاشته و دولت بلاتکليف مانده است. بودجه کشور بلاتکليف است چون اينها ميخواهند مجلس را تعطيل کنند. مردم قطعا نميتوانند به چنين مجلسي اعتماد کافي داشته باشند. نمايندگان بايد به موکلان خود بيشتراحترام بگذارند. در بحث وزارت جهاد چندي است که ميخواهند براي وزارتخانه بزرگي مثل جهاد کشاورزي راي گيري کنند اما اکنون اين وزارتخانه بدون وزير مانده است. مجلس وظايف خود را به خاطر خطر کرونا رها کرده و مردم هم در کف کوچه و خيابان براي تامين معيشت خانواده خود تلاش ميکنند. آن کارگر ساختماني و شهرداري نيز نميتواند خود را قرنطينه کند. بايد مجلس باشد و در تصميمگيريها و در حمايت از سيستمهاي اجريي کشور بماند و کمک کند که متاسفانه اين اتفاق نيفتاده است. از طرفي بحث تبعيضهايي مطرح است که براي مراقبتهاي بهداشتي و درماني اتفاق افتاده که واقعا هميشه بوده و مردم اکنون بيشتر بدان واقف ميشوند. مريضي که در بيمارستان بستري است و با گذشت چند روز به زحمت جواب تست خود را ميگيرد، ميبيند که به راحتي از مسئولان، نمايندگان و خانوادههايشان سرپايي تست گرفته ميشود. در حالي که طبق پروتکل احتياجي نداريم از افرادي که به شکل سرپايي مراجعه ميکنند تست بگيريم. پروتکل اين است که اگر مريض تبدار بود و علائم داشت در خانه بماند، خود را تقويت کند و تب خود را کنترل کند و اگر شرايط وي به حالت خاصي رسيد که غيرقابل کنترل بود ابتدا به مراکز درماني مراجعه کرده، بستري شده و سپس از او تست گرفته شود. اين پروتکل هم بايد در مورد مسئولان اجرا ميشده و هم در مورد مردم عادي که متاسفانه اين اتفاق نيفتاده و باعث تعجب مردم شده که مسئولان کرونايي با بيماران کرونايي جامعه فرق دارند. همين حرکتها و رفتارها باعث ميشود اعتماد مردم خدشهدار و شکاف عميقتر شود. بازگرداندن اين اعتماد کار بسيار سختي است که مدتها زمان ميبرد.
برخي مطرح ميکنند که بياعتمادي مردم نسبت به مسئولان بسيار خطرناکتر از کرونا است چرا که اين ويروس پس از مدتي از بين خواهد رفت اما بياعتمادي ادامهدار است. تحليل شما چيست؟
من هم معتقدم مسلما بياعتمادي مردم بسيار خطرناکتر از شيوع يک بيماري است و عواقب طولاني مدت آن سالهاي سال درگير اجتماع و سيستمهاي اجتماعي مدني جامعه خواهد بود و واقعا بسيار سخت است که بتوانيم به شرايطي بازگرديم که مردم بتوانند دست در دست دولتمردانشان براي حل مسائل و مشکلات اجتماعي کشور تلاش کنند.
اينکه برخي افراد از نگرانيهاي مردم کسب درآمد ميکنند و در اين شرايط نيز از سود خود نميگذرند ناشي از چيست و آيا ريشههاي فرهنگي دارد؟
معتقدم که اينها مردم نيستند و رانتهاي پشتپرده در اين مسائل دخيل است. اگر نامه وزير بهداشت به وزير صمت را بخوانيد متوجه خيلي از واقعيتهاي تلخ پشت اين نامه ميشويد. اينکه خود وزارت بهداشت بهعنوان متولي سلامت مجبور ميشود در خيلي از موارد مواد ضدعفوني کننده و بهداشتي را در بازار از دلالان بخرد، خودتان حديث مفصل بخوانيد که چه اتفاقاتي ميافتد. کسي که ميتواند هزاران هزار ماسک را انبار کند حتما فردي عادي نيست. حال بگرديم و ببينيم که اين اتفاق چگونه ميافتد که سازمان تعزيرات و وزارت صمت هنوز به اين موضوع واکنش نشان ندادهند. اين مساله نه تنها منشأ فرهنگي ندارد بلکه همان فسادي که متاسفانه سالهاست اتفاق ميافتد و با آن موجهيم و در بحرانها خود را بيشتر نشان ميدهد. سيستم توزيع، توليد و فناروي کشور درگير اين مسائل هستند که مساله امروز و ديروز نيست و براي حل مشکل و ريشه کن کردن آن بايد فکري اساسي صورت گيرد.
اصولگرايان پس از پيروزي خود در انتخابات مجلس تحتشرايط خاص توپ ناکارآمدي را به زمين اصلاحطلبان انداختند و آنها را مسبب وقوع چنين شرايطي در جامعه ميدانند؛ از ديدگاه شما چه برخوردي بايد با اين رويکرد صورت گيرد؟
مهم اين است که مردم الان خودشان نسبت به اين موضوع که مسبب اين وضعيت چه جرياني است آگاه هستند و علت اصلي کاهش مشارکت نيز اين است که مردم ميدانند مجلس ديگر در راس امور نيست يا حتي در خيلي از جاهايي که مردم مشارکت کردند و سعي داشتند کار را به دست افراد ديگري غير از جريان غالب دهند پس از مدتي ديدند که فايدهاي ندارد و واقعا نتوانستند به نتيجه لازم برسند. بله؛ عملکرد اصلاحطلبان جاي انتقاد دارد و آنها نيز اشتباهات و کوتاهيهايي داشتهاند اما اصل موضوع اين است که برخي نهادهاي تصميمگيرنده ما مردمنهاد به مفهوم اصلي نيستند.
سایر اخبار این روزنامه
مرخصی بیش از ۵۴ هزار زندانی
تولید ۲برابری مواد بهداشتی
مديريت تهديد از تهديد كرونا مهمتر است
عادل عبدالمهدي را برگردانيد
بودجه ۹۹ مستقیما به شورای نگهبان رفت
واکنشها به اقدامات هند عليه مسلمانان
مديريت بحران چاره ساز بازگشت اعتماد مردم در كرونا
توصیههای رهبر انقلاب به مردم درباره بیماری شایعشده
مهاجران افغان از ترس كرونا باز میگردند
همدلی برای کاهش آسیبهای اقتصادی کرونا
کرونای سکولار
فرزانهای فروتن در میان مدیران مطبوعات
نیازمند هماهنگی و اقتدار در مدیریت بحران هستیم
نباید مردم را در دام کرونا بیندازیم
امید واقعی با صداقت به دست میآید