فرزانه‌ای فروتن در میان مدیران مطبوعات

 
 
 
 


آشنايي من با مرحوم استاد سيد هادي خسروشاهي به اوايل دهه 70 بر مي‌گردد؛ آن زمان که در اداره کل مطبوعات داخلي مسئوليت داشتم . با نام پر آوازه او از طريق کتاب‌ها و فعاليت‌هاي فرهنگي بين‌المللي‌اش آشنا بودم و ديدارش حتي تا آخرين نوبت، هربار افتخاري بزرگ محسوب مي‌شد. آن مرحوم، مؤسس هفته‌نامه «بعثت» بود که به شکل مستمري از اوايل انقلاب اسلامي منتشر مي‌شد و تاکنون بيش از 1500 شماره از آن منتشر شده است. او علاوه بر تأسيس نشريات متعدد، در حلقه مشاوران و مؤثران بسياري از مجلات انديشه‌ورزانه براي حوزه و دانشگاه بود و آرا و نظراتش را گرامي مي‌‌داشتند. مکتب‌اسلام، مکتب‌تشيع، معارف‌جعفري، راه‌حق، نداي‌حق، وظيفه، مجموعه حکمت، نوردانش، آيين‌اسلام، مسلمين، آستان‌قدس، نسل‌نو، نسل‌جوان، استوار، پيکار انديشه، مهد آزادي و ... بخشي از مجلات و نشريات ارزشمندي است که او در نشر و مديريت آن نقش فعالانه داشت. همراه با توسعه مجله‌نگاري در حوزه انديشه‌هاي اسلامي، او مهارت، بزنگاه شناسي و هوشمندي بالايي درخصوص انتشار ويژه‌نامه‌هايي داشت که کمتر کسي در حوزه و دانشگاه به سراغ چنين موضوعاتي مي‌رفت؛ و مهمترين عنصر و دغدغه فکري او توسعه و ترويج وحدت در ميان اديان و تقريب مذاهب و تعامل و تضارب آرا در ميان انديشه‌هاي اسلامي در جهان بود. گذشته از آثار متعدد و کارهاي ارزشمندش، آن صفتي که از نخستين ديدار مرا متعجب و شيفته او کرد، فروتني بي‌نظيرش بود. با اکثر کارمندان اداره، رفاقت مي‌کرد و اصرار داشت کارهاي اداري را شخصا دنبال کند؛ کاري که همواره شرمندگي مديران فرهنگ‌دوست و شخصيت‌شناس را مضاعف مي‌ساخت . طبيعي است که چنين فرزانگاني، طبعي لطيف و جامع داشته باشند و دامن خود را از حيدري - نعمتي بازي‌هاي رايج دنياي سياست بالا کشند و فرهنگ و انديشه را ساحتي شريف‌تر، متعالي‌تر و گسترده‌تر از مناسبات سياست‌پيشگان بدانند و عمل ورزند. يکي از آسيب‌هايي که به فرهنگ زده‌ايم، وارد کردن انديشه ورزان و پاسبانان فرهنگ به معادلات سياسي است و ديده‌ايم چه بر سر آنان مي‌آيد: چهره‌اي ترحم برانگيز و تأسف‌بار از خادماني فراهم مي‌سازيم که روزگاري از نام‌آوران فرهنگ بوده‌اند. يادش گرامي و روحش قرين رحمت الهي باد.