تبعات یک توافق احتمالی برای منطقه

 
 
بعد از سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به ایران، تهران با اجازه بازرسی دو سایت موافقت کرد و قدم آرامبخشی در سیاست هسته‌ای برداشت و بلافاصله بعد از آن هم تقاضای تشکیل کمیسیون مشترک کرد که طبق مندرجات برجام این کمیسیون موظف است به اختلافات اعضا رسیدگی کند. منتها هنوز خیلی محصول نشست دکتر عراقچی در وین مشخص نیست که به چه نتیجه‌ای رسیده‌اند. خانم هلگا اشمیت بعد از پایان جلسه کمیسیون مشترک برجام از اینکه طرف‌های مشارکت‌کننده در عزم خود برای حفظ توافق هسته‌ای و یافتن راهی را برای اطمینان از اجرای کامل آن به‌رغم چالش‌های فعلی متحد هستند مهم ارزیابی کرد چون خواهان حفظ برجام هستند و برجام تنها وسیله‌ای است که اروپایی‌ها می‌توانند بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران نظارت داشته باشند. همانطور که سفر وزیر خارجه آلمان به چین موید همین است که در حفظ برجام کوشا هستند. اما مایک پمپئو که با اطمینان‌خاطر از اجرایی کردن مکانیسم ماشه در آخر سپتامبر سخن گفته بود هنوز مشخص نیست، از چه شیوه و روشی استفاده خواهند کرد که احتیاج به موافقت کشورهای دیگر ندارند و خودشان به‌تنهایی می‌تواند دست به چنین اقدامی بزنند! ولی ایران تمام دیپلماسی خود را روی مبارزه با آمریکا در جهت متوقف کردن مکانیسم ماشه و جلوگیری از تمدید قطعنامه 2231 متمرکز کرده است. از طرفی حوادث اخیر خاورمیانه از جمله مقدمات توافق حماس و اسرائیل با میانجیگری قطر و هواپیمایی که از طرف اسرائیل در دوبی نشست، به برجام ارتباطی ندارد بلکه بیشتر مانور انتخاباتی ترامپ است که به‌زعم خودش چهره خاورمیانه را به زیان ایران تغییر می‌دهد. مبادله سفیر در آینده نزدیک بین اسرائیل و امارات می‌تواند نهایتا به استقرار پایگاه‌های نظامی رژیم‌صهیونیستی در منطقه منجر شود که وضعیت امنیتی را بسیار محدود خواهد کرد. بنابراین خاورمیانه دارد وارد دوران جدیدی از حیات خود می‌شود و پوست‌اندازی می‌کند و سیاست گذشته‌اش دیگر چندان پاسخگو نیست. مخصوصا که رهبری این تغییرات را شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس برعهده گرفته‌اند و فضا را محدودتر می‌کنند. رژیم‌صهیونیستی به‌عنوان دشمن شماره یک ما از کنار دریای مدیترانه در فاصله 15 کیلومتری‌مان در خلیج‌فارس نشسته؛ مساله مهمی که حوزه‌های امنیتی را مورد تهدید قرار می‌دهد. اگر رژیم‌صهیونیستی در نزدیک‌ترین نقطه‌های مرزی ما مستقر شوند از جهت سیاسی مساله بسیار پراهمیتی است چون در آینده بحرین و عمان و نهایتا عربستان هم تحت سلطه خود درمی‌آورد و منطقه خلیج‌فارس دیگر منطقه همیشگی نخواهد بود و از نظر امنیتی محدود خواهد شد. از این رو باید در سیاست‌های خلیج‌فارس دقت‌نظر داشته باشیم. نقطه‌های امیدواری ما جهاد اسلامی در فلسطین بوده و اگر قطر بتواند با وساطت بین رژیم‌صهیونیستی و فلسطین میانجیگری کند عملا مساله فلسطین در معاملات منطقه‌ای تحت تاثیر اقدمات اینها قرار می‌گیرد. درحقیقت باید تغییری در سیاست‌های منطقه‌ای به‌وجود آورده شود.