آذری جهرمی اصلاح‌طلب بود و ما نمی‌دانستیم؟!

آذری جهرمی یکی از دو «محمدجواد» بدشانس کابینه است؛ برخلاف «محمود و محمدباقر» که اگرچه همه کاره‌اند ـ واعظی و نوبخت را می‌گویم ـ اما به اندازه ی ظریف و آذری جهرمی چندان زجر نمی‌کشند. این روزها وقتی به مجلس یازدهم و رسانه‌های عمدتاً اصولگرا در مواجهه با جوان‌ترین وزیر کابینه، دقیق می‌نگرم و به روزهای معرفی تا اخذ رای اعتماد از مجلس بازمی‌گردم تازه این ابهام در ذهنم ایجاد می‌شود که نکند:« آذری جهرمی اصلاح‌طلب بود و ما نمی‌دانستیم؟!»
دعوای اصولگرایان و جهرمی با نوع و جنس دعوای اصلاح‌طلبان و جهرمی؛ کیلومترها فاصله دارد یعنی در زمانی که محمدجواد آذری جهرمی پای در صحن مجلس گذاشت برای اخذ رای اعتماد، بزرگترین انتقاداتی که از سوی اصلاح‌طلبان روانه ی رسانه‌ها می‌شد این بود که چرا باید دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان که دست برقضا با سبد رای آنان ساکن پاستور شده است ـ دولت دوم و ایضا دولت اول حسن روحانی ـ از وزیری استفاده کند که نه تنها اصلاح‌طلب نیست که میانه‌ای با اعتدالیون و میانه روها نیز ندارد؟
مورد دیگر اما ترس از اعمال فیلترینگ‌ها بود که همه ی اصلاح‌طلب‌ها و اعتدالی‌ها بر طبل مخالفت می‌کوبیدند که پیشینه ی خاصی دارد پس راحت و در هر زمانی ممکن است راه انسداد فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را سد کند. از آن روزگار سه سال و چند هفته گذشته است و حال داستان برعکس شده یعنی، اصلاح‌طلب‌ها حامی محمدجواد آذری جهرمی هستند و اصولگرایان منتقدانی گاه در حد مخالف!
دعوای آن روزگار اصلاح‌طلبان با وی شبیه دعوای این روزهای اصولگرایان است با وزیر جوان و باهوش دولت روحانی که دست بر قضا اسیر جو زدگی نشده و وزیر ارتباطات باقی مانده است؛ با این تفاوت که اصلاح‌طلبان بیم انسداد داشتند و اصولگرایان منتقد عدم انسداد و اما وزیر کابینه ی دوم روحانی که روی صندلی محمود واعظی تکیه زده و به دنبال تقویت زیرساخت‌ها است نه آن روزگار از کوره


در رفت و نه این روزها راه «قهر و خانه‌نشینی» در پیش گرفته!
هدف از این نوشتار نه مصادره ی محمدجواد آذری جهرمی است به نفع اصلاح‌طلبان و
نه خُرده گرفتن به انتقاداتی که اصولگرایان به وزیر ارتباطات دارند بحث بر سر سرمایه سوزاندن است که گویی وقتی در میانه نداری‌ها و عدم حضورها، بیرق چرایی کادرسازی بر دوش می‌گیریم یادمان می‌رود که کادرسازی نکردن پیشکش، همین نیروهایی که با جان کندن خودی نشان داده‌اند را نسوزانیم.
البته گلایه‌مندیم از اصولگرایان که وقتی خواسته‌ای دارند دیگر به فرد توجهی ندارند که از خود است، در میان حلقه ی رقیب است یا حتی یکی از همان‌هایی که آرزوی داشتن‌اش را داشتیم، فقط کمر به حذف می‌بندیم چون همراه و همفکر ما نیست.
این دولت به چشم بر هم زدنی، غزل خداحافظی را سر خواهد داد اما مگر چند آذری جهرمی داریم که یک روز به چوب نقد می‌رانیمش که می‌خواهد رئیس جمهور شود و روز دیگر به ضرب حذف می‌کوبیمش که چرا فیلتر نمی‌کند چرا مسدود!؟
تخریب‌هایی که این روزها از سوی قاطبه ی اصولگرایان در حق آذری جهرمی صورت می‌پذیرد هر دلسوز منصفی را می‌ترساند که وقتی با همفکران و همراهان دیروز خود این می‌کنند با منتقدان و مخالفان خود چه
خواهند کرد؟!
محمدجوادآذری جهرمی را جوانی انقلابی می‌دانیم نزدیک به پارامترهایی که بارها معرفی و اعلام شده است که حرف نسل جوان را می‌فهمد و توانسته اطمینان بخشی و اعتماد زایی کند در حالی که کمر به حذفش بسته‌ایم چون اطمینان و اعتمادزدایی نمی‌کند. کمی به گذشته برگردید و روزنامه‌های تابستان و پاییز 96 را مطالعه‌ای سرسری کنید تا درست و حسابی متوجه شوید چه می‌گویم.
مخلص کلام، اگر اصولگرایان محمدجواد آذری جهرمی را به عنوان یک اصولگرا قبول ندارند اصلاح‌طلب‌ها او را به عنوان یک اصولگرای منطقی و معتدل قطعا قبول دارند و می‌خواهند! پس برانید، نقد کنید اما کمر به ترور شخصیت و حذفش نبندید، دیدید که گفت نمی‌خواهد رئیس جمهور شود پس دیگر خطری متوجه دیگر رقبا نیست پس در این یازده ماهی که از عمر دولت باقی مانده بگذارید محمدجوادها به امور وزارت خانه‌های متبوع خود رسیدگی کنند کمی هم سراغی از «محمود و محمدباقر» بگیرید خالی از لطف نیست!