پرسپولیس عالی بود

پرسپوليس در هر دو نيمه از خوب بيشتر، بايد گفت که عالي بازي کرد. نيمه اول باهوش با يک تاکتيک حساب‌شده که تک‌تک بازيکنان مي‌دانستند که چکاره هستند و کارشان چيست. به‌موقع جمع مي‌شدند و خط‌کشي‌شده دفاع مي‌کردند و در مجموع بايد گفت که هيچ شانسي در خود بازي به حريفشان ندادند. درحقيقت تيم اولسان، قهرمان آسيا هيچ شانسي در هر دو نيمه در طول بازي نداشت و نشان‌دهنده اين است که تيم پرسپوليس با يک تاکتيک دفاعي صحيح و حساب‌شده در مقابل تيمي که همه تيم‌هاي قَدر شرق آسيا را قلع و قمع کرده بود، ايستاد. البته بگذريم از شوتي که بازيکن کره‌اي زد و به کنار تير دروازه لک ساييده شد ولي به شوت‌هايي که از 25متري زده مي‌شوند، نمي‌شود شانس بازي گفت. بازيکنان پرسپوليس در طول 45 دقيقه اول، قد کشيدند و بزرگ شدند و کاملا مشخص بود که اولسان که در سه هفته گذشته هفت بازي انجام داده بود، کم‌کم تحليل مي‌رود. از دقيقه 35 به بعد، بازيکنان اين تيم پرس‌هايشان ضعيف‌تر شد و پرسپوليسي‌ها توانستند کمي رو به جلو نفس بکشند. درحقيقت تا ثانيه‌هاي آخر نيمه اول، بازيکنان ما بدون اشتباه بازي کردند. حامد لک دو شوت از راه دور را به‌خوبي مهار کرد و ديگر کار بيشتري نداشت و اين نشان‌دهنده پختگي تاکتيکي فوتبال ايران با يک مربي ايراني است. خستگي بازيکنان اولسان در نتيجه برنامه فشرده انتخابي براي فينال، گل پرسپوليس را به ارمغان آورد و عبدي از اشتباه مدافع کره‌اي که احتمالا در اثر همان خستگي هفت بازي گذشته بود، به‌خوبي استفاده کرد و با يک شوت دقيق دروازه کره‌اي‌ها را فروريخت. بعد از گل که پرسپوليس مي‌توانست با توشه راه به رختکن برود، 30 ثانيه از 45 دقيقه را حواس‌ناجمع بازي کرد. درست آنجايي که جاي پنالتي دادن نيست و بازيکن بايد حواسش به پر و پاهاي حريف و خودش باشد، پنالتي داديم و داور نيمه ايراني به نوعي خواست که از دميدن در سوتش امتناع کند که VAR به او اين اجازه را نداد. درحقيقت تکنيک مانع ذخيره توشه راه براي فوتبال ايران شد. لک، دست جونيور را خوانده بود و اگر مي‌رفت که ضربه را به کرنر بفرستد، ما با خيال راحت به رختکن مي‌رفتيم. ولي لک رفت که اين توپ را بگيرد و هنر دروازه‌باني خودش را بيشتر نشان دهد. جونيور در برگشت توپ را گل مي‌کند و در اين لحظه کره‌اي‌ها نشان مي‌دهند که پرسپوليس در عين حال که 45 دقيقه اول را هوشيارانه دفاع کرده بود، تيم برتر ميدان هست. بازيکن‌هاي پرسپوليس قد کشيده بودند و کره‌اي‌ها کوچک شده بودند. با شروع نيمه دوم تا پايان 90 دقيقه، پرسپوليس تيم برتر ميدان بود. يک حرکت کودکانه، پرسپوليس را دوباره از نتيجه عقب انداخت. شيري، حرکتي را انجام مي‌دهد که کاملا مبتديانه بود. نه دقيقه 90 بود و نه دقيقه 45 که بگوييم خستگي و استرس باعث شد که شيري اين حرکت مبتديانه را انجام دهد. پنالتي را جونيور دوباره گل مي‌کند و اي کاش لک همان جايي پريده بود که بار اول پريده بود. دو-يک عقب افتاديم و پرسپوليس مجبور شد انتحاري ولي هوشيارانه بازي کند. تيم ما در عين حال که دست به يک بازي انتحاري سراسر هجومي زد ولي چنان هوشيارانه بازي کرد که حريف هيچ شانسي در مقابل دروازه ما پيدا نکرد. طبيعي است ما حساب کرده بوديم که بعد از هفت بازي در سه هفته، اولساناز دقيقه 70 به بعد علائمي از اين بازي‌هاي فرسايشي نشان دهد و ديديم که اين تيم از دقيقه 65 به بعد، حرفي براي گفتن نداشت.
ادامه صفحه 15