اما و اگر استیضاح ترامپ

بين نانسي پلوسي و دونالد ترامپ از گذشته اختلافاتي وجود داشت و ترامپ به‌عنوان فرمانده‌کل‌قوا مانع سفر اداري خانم پلوسي به مقصد اردوگاه‌ها و پايگاه‌هاي نظامي شد. اين دومين‌بار است که خانم پلوسي دست به تهيه پيش‌نويس استيضاح ترامپ مي‌زند؛ طرحي که در مرتبه اول در مجلس نمايندگان به تصويب رسيد ولي در مجلس سنا با توجه به اکثريت جمهوريخواهان، قابل پيش‌بيني بود که تصويب نمي‌شود اما اکنون دو راه وجود دارد: نخست برکناري ترامپ به علت نقض قانون اساسي که همان ماده الحاقي 25 قانون اساسي است که به دليل رفتار ناصحيح و خلاف قانون رئيس‌جمهور برکنار مي‌شود؛ اقدامي که بايد به ‌دست معاون ترامپ عملي و خود جايگزينش شود که البته بعيد و نشدني به نظر مي‌رسد، زيرا هر دو در برابر حزب جمهوريخواه تعهداتي دارند که نمي‌خواهند باعث بدنامي شوند. راه دوم، استيضاح ترامپ است و با توجه به اينکه اکنون دموکرات‌ها در مجلس نمايندگان و سنا اکثريت را در اختيار دارند، محتمل است. منتها بايد بعد از تصويب مجلس نمايندگان، دو سوم اعضاي مجلس سنا نيز راي مثبت دهند. تقريبا 63 نفر بايد راي دهند و با احتساب 51 راي دموکرات‌ها، 12 راي ديگر نيز موردنياز است. تصويب طرح استيضاح ترامپ در مجلس نمايندگان، براي حزب جمهوريخواه گران تمام مي‌شود و تا حدودي از خرابکاري و جنجالي که ممکن است در مراسم تحليف جو بايدن، توسط طرفداران ترامپ صورت بگيرد، جلوگيري خواهد شد. ترامپ وضعيت نامساعدي براي آمريکا به‌وجود آورده و چون باور نمي‌کرد براي بار دوم انتخاب نشود، با برخورد حيثيتي و اقدام اخيرش به حيثيت اخلاقي و حقوقي آمريکا ضربه زد. اکنون آمريکايي‌ها براي جبران اين حادثه در حال تلاش هستند؛ مخصوصا خانم پلوسي سعي مي‌کند تا نشان دهد تصويري که ترامپ از آمريکا به نمايش گذاشته تصوير واقعي آمريکا نيست و براساس قوانيني که حاکم بر آمريکاست، استيضاح خواهد شد؛ استيضاحي که در مجلس نمايندگان به تصويب مي‌رسد ولي در مجلس سنا با شک و ترديد همراه است. اگر ترامپ استيضاح شود، امکان کانديداتوري در سال 2024 را ندارد. روساي‌جمهور آمريکا بعد از خاتمه دو دوره تا آخر عمر حقوق رياست‌جمهوري دريافت مي‌کنند ولي اگر کنار گذاشته شوند، از دريافت حقوق محروم خواهند شد. اما در واپسين روزهاي ترامپ، صبر و شکيبايي دولت ايران به پايان رسيده و از آخرين ابزارش استفاده مي‌کند تا بتواند حق خود را بگيرد. از اين رو، احتمالا به بازرسان آژانس ويزا نخواهد داد و خود را براي غني‌سازي 20 درصد آماده مي‌کند. به نظر اين آخرين حربه‌اي است که ايران در دست دارد تا بتواند کشورهاي اروپايي را تحت فشار قرار دهد که به تعهداتشان عمل کند. امري که ظاهرا رافائل گروسي نيز در جهت عملياتي شدن هرچه سريع‌تر آن تلاش خواهد کرد. ما خواستار آزاد شدن سيستم بانکي و صادرات نفت هستيم ولي اتحاديه اروپا بدون اجازه آمريکا قادر به انجام اين کار نيست. از طرفي جو بايدن به قدري در داخل آمريکا با گرفتاري‌هاي متعدد روبه‌روست که به نظر نمي‌رسد مساله ايران در اولويت‌هاي اول قرار داشته باشد. مشکلات منطقه هم موثر است و شرايط تفاوت پيدا کرده و با اينکه ظاهرا کويت قصد ميانجيگري بين ايران و عربستان را دارد اما لازمه اين امر عقب‌نشيني از اهدافي مثل خارج شدن از يمن، عراق و لبنان است که پذيرش آن آسان نخواهد بود. بنابراين يکي از لوازم موردنياز مذاکره با آمريکا، حل مشکلات با شيخ‌نشين‌هاي خليج‌فارس و مخصوصا انعطاف در برابر خواسته‌هاي عربستان است.