فوتبال سربلند با دربی زیبا

وقتي نادري براي يک پرتاب در نيمه دوم 30 ثانيه وقت تلف کرد، نشان داد که استقلال دنبال زدن گل دوم نيست؛ بلکه مي‌خواهد 35 دقيقه وقت را براي بردن يک- هيچ تلف کند. معمولا دربي‌ها خيلي به ندرت يک- هيچ به پايان مي‌رسند و تيم‌هايي که جري بازي مي‌کنند و بيشتر وارد دعواها مي‌شوند، شانس برنده شدن بيشتري دارند. وقتي نادري بعد از 30 ثانيه توپ را پرتاب کرد، پرسپوليسي‌ها آماده جدل براي زدن گل مساوي بودند. عبدي خيلي زود گل مساوي را زد و وقتي پرسپوليس به گل دوم دست پيدا کرد، آنها تا 10 دقيقه بعد از اين گل هم دعواها را به نفع خودشان تمام کردند و حتي مي‌توانستند گل سوم و چهارم را هم به استقلال بزنند. وقتي استقلال تا لبه باخت پيش رفت، متوجه شد براي نباختن بايد دعوا کرد؛ نه اينکه وقت تلف کرد و از اينجا بود که پرسپوليس در قالب قبلي استقلال فرو رفت و وقتي گل سوم و چهارم را نزد، خواست با وقت تلف کردن دو- يک را به صفحات اول روزنامه‌ها ببرد. نتيجه اين شد که دو گل خورد که اولي حساب نشد و دومي را حساب کردند تا بازي 2-2 تمام شود. دربي 99 بازي بسيار زيبا و در عين حال جوانمردانه‌اي بود. از نظر تاکتيکي هر دو تيم نشان دادند در سطح آسيا، اگر شرايط فراهم باشد، مي‌توانند فينال را هم در مقابل هم برگزار کنند. با تمام مشکلاتي که فوتبال ايران با آن درگير است، اين بازي نشان داد حرف اول در آسيا را ما بايد بزنيم. من شخصا آدم اهل افسوس خوردن نيستم؛ چون مطمئنم فوتبال ما سربلندي را دوباره به کشورمان بازخواهد گرداند. جاي افتخار است که با همه کمبود و کاستي‌ها، هر دو تيم بازي‌اي ارائه دادند که به اندازه بايرن و گلادباخ هيجان داشت و توپ هم در سطح بالايي چرخيد. ورزش مکاني است که اميد هميشه زنده است و آنهايي که چند تا پيراهن در ميدان‌هايش بيشتر پاره کرده‌اند، هم اميدوارند و هم صبر و حوصله دارند. بايد به هر دو تيم استقلال و پرسپوليس که از نظر فني در سطح بالايي دربي را به ما ارائه داده‌اند، دستمريزاد گفت و به اتفاق آنها براي سربلندي فوتبال ايران اميدوار بود.