پنج دلیل علاقه محافظه کاران به استمرار فضای انتخاباتی

550 ساعت از انتخابات ریاست جمهوری گذشته است اما همچنان محافظه کاران در فضای انتخاباتی به سر می برند.تا جایی که حادثه تروریستی روز چهارشنبه تهران را با عینک انتخاباتی و جناحی نگریستند و مدعی شدند چون مردم به روحانی رای داده اند تروریست ها نفوذ کرده اند!چرا؟چند دلیل را می توان برای این رویکرد متصور بود؛
اول:وقتی یک شکست سنگین باشد داغ آن به همین راحتی سرد نمی شود و فراموش نمی گردد.جناح راست کشور هرچه در چنته داشت رو کرده بود تا روحانی بیفتد و ریاست جمهوری وی تداوم نداشته باشد.به نوعی سید ابراهیم رئیسی زور آخر محافظه کاران بود که به ثمر ننشست.
از همین رو است که نیروهای به اصطلاح اصولگرا همچنان فکر و ذکر شان انتخابات و نتایج آن است. آنان دردی کشیده اند
که مپرس!


دوم:فضای شکل گرفته انتخاباتی پیش از برگزاری انتخابات میدان فراخی را برای تهدید و تحدید دولت حسن روحانی مهیا ساخته بود.آنان به بهانه آنکه مردم باید دست به انتخاب بزنند و لازم است کارنامه دولت روشن شود از چند سو به دولت تاختند.هرچند پیش از آن هم آسوده خاطر به روحانی و کابینه اش تهمت می زدند اما در تبلیغات انتخاباتی مردم را برای پذیرفتن این اتهامات و تبلیغات منفی مستعد تر
می پنداشتند و برای همین اظهارات و اقدامات ضد دولتی شدت گرفته بود.
اکنون هسته اصلی محافظه کاران که مرکز طراحی و صدور پروپاگانداهای ضد دولتی است به دنبال کش دادن اتمسفر «پیش انتخاباتی» تا پایان 4 سال دوم حسن روحانی است.در چنین حالتی مدعیان اصولگرایی هم انتخابات سال 1398 را در می یابند و هم انتخابات سال 1400 را.
سوم:هیچ شکستی شیرین نیست.محافظه کاران محکومند لختی از تلخی شکست بکاهند.آنان با استمرار بدگویی بلاوجه و انتخاباتی از حسن روحانی و دولت اش و ایضا استمرار آن در صدد اثبات این ادعا هستند که آنان محق بودند اما موفق نبودند.این تکنیک صرفا برای گرفتن بخشی از تلخی شکست و روحیه دادن به نیروهای بازنده است.محافظه کاران در این مرحله حتی تا ادعای تقلب در انتخابات پیش رفتند.
چهارم:شایسته آن بود که مدعیان اصولگرایی پس از شکست بلافاصله درپی علت یابی بروند.اما نه تنها چنین نشد بلکه بعضا بر فعالیت انتخاباتی ایشان افزوده شد.چرا؟علت مشخص است .متهم شماره یک دلیل شکست سنگین جریان راست در انتخابات دقیقا همان کسانی هستند که «تز» داده اند
تا فضای انتخاباتی استمرار داشته باشد.آنان سرافکنده و ملول اند
و برای فرار از پرسش های فراوان پیش روی پیاده نظام جریان مدعی اصولگرایی، مجبورند آدرس غلط به خودی ها بدهند.امید است بدنه جریان راست از این خواب غفلت بیدار شود و از بزرگان خود بپرسند چرا چنین بلایی را بر سرشان نازل کرده اند؟هرچند بعید اندر بعید است.
پنجم:در کوران تبلیغات انتخاباتی، هواداران سید ابراهیم رئیسی ثابت نمودند به شدت پای کار و چابک هستند.آنان به صورت اتوبوسی ساعتی در شمال تهران بودند و ساعتی دیگر در جنوب پایتخت.یک روز در اردبیل بودند و روز دیگر در اصفهان. در حوزه های دیگر نیز هواداران وی همین گونه عمل می نمودند.طبعا در یک فضای غیر انتخاباتی این نیروها دلمرده ، بی انگیزه و دچار رکود می شوند.برای فرار از چنین آفتی، هسته مرکزی محافظه کاران بدون توجه به پیام مردم ، مدام در حال صدور فرمان های انتخاباتی است تا این نیروها از جو انتخاباتی خارج نشوند و امید دارند این رویکرد در طول 4 سال آینده ادامه یابد.
فلذا اینکه می بینید محافظه کاران وطنی تمایل ندارند مهر تایید انتخابات از سوی شورای نگهبان را بپذیرند و نق های انتخاباتی می‌زنند به همین دلایل است که مختصرا آمد.هرچند این روش کمکی به وجهه شان نزد ملت نمی کند.