چرا صدا وسیما اخبار حادثه تروریستی را درست منعکس نکرد؟

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: از همان ساعات اولیه آغاز حملات تروریستی به مجلس و حرم مطهر در چهارشنبه پرالتهابی که گذشت، این انتقاد به رسانه ملی بین مردم و شبکه‌های مجازی و حتی رسمی اطلاع‌رسانی مطرح بود که با توجه به اهمیت و ابعاد وسیعی که حوادث تلخ چندروز گذشته داشته، رادیو و تلویزیون آن گونه که باید و شاید نتوانسته به ایفای نقش حتی حداقلی خود بپردازد. عادی بودن برنامه‌ها در ساعات اولیه آغاز التهاب، عدم توجه به فاجعه‌ای که جهان را تحت تاثیر خود قرار داد و پیش پا افتاده تلقی کردن فاجعه‌ای که طی نزدیک به دو دهه گذشته بی‌نظیر بوده است این علامت سوال را پیش روی همه قرار داد که رسانه ملی تحت کدام آموزه‌ها و برداشت‌ها دست به چنین رفتاری در قبال این مسئله مهم و حیاتی زده است؟
در همین رابطه با محمدصادق جوادی حصار به گفت و گو می‌نشینم و به عنوان نخستین سوال از او می‌خواهیم برای ما مشخص کند که آیا رویکرد رسانه ملی در خصوص حادثه تروریستی روز چهارشنبه مورد تایید وی بوده یا خیر؟
جوادی حصار در پاسخ و در همان ابتدا به این مسئله اشاره دارد که کلا رویکرد اطلاع‌رسانی صدا و سیما را قبول ندارد و ادامه می‌دهد؛ صدا و سیما به جای رسانه ملی و فراجناحی بودن، متاسفانه در حد یک رسانه جناحی عمل می‌کند. چون جریان مسلط در صدا و سیما بیشتر سلیقه‌ای، جریانی و جناحی است و مصالح عمومی کشور را نسبت به منافع جریان‌های خاص، کم‌تر مورد توجه قرار می‌دهد و به نظر می‌رسد که خوب عمل نمی‌کند. در خصوص این حادثه تروریستی هم تا جایی که اطلاع دارم به‌ویژه در همان روز حادثه صدا و سیما عملکرد بسیار ضعیفی داشت یعنی تردید، ابهام و اطلاع‌رسانی مبهم در آن روز در صدا و سیما وجود داشت. یعنی از سکوت خبری ابتدایی تا تعداد مجروحین و آمار نهایی افراد شهید شده نیز به‌خوبی اطلاع‌رسانی نکرد.
نکته مهم دیگری که این روزنامه‌نگار بدان اشاره دارد حائز اهمیتی دوچندان است و آن این که: «اگر بررسی شود که چند درصد مردم اخبار این حادثه تلخ را که مایه تاسف شهروندان ایرانی بود از رسانه ملی و چند درصدشان از رسانه‌های بین‌المللی دنبال می‌کردند، باعث تاسف خواهد بود که متوجه شویم مردم اخبار حادثه به این مهمی را از رسانه‌های بین‌المللی دنبال کرده‌اند و این مسئله بهترین دلیل برای نامرغوب و ناپسندبودن شیوه اطلاع رسانی رسانه ملی است.


روزنامه جام جم ارگان رسمی صدا و سیما در گزارشی با عنوان«خبررسانی دقیق با چاشنی آرامش» به دفاع از عملکرد خودپرداخته!
در همین رابطه از جوادی حصار می‌پرسیم: با توجه به گذشت چند روز از این حادثه دو رویکرد وجود دارد؛ مثلا روزنامه متعلق به صدا و سیما یعنی روزنامه جام‌جم گزارشی را تهیه کرده که از رفتار صدا و سیما دفاع کرده است؟ در صورتی که اگر دقت کنیم مثلث سرعت، دقت و صحت در عملکرد صدا و سیما در این خصوص رعایت نشده! حال سوال اینجاست با توجه به این که صدا و سیما و روزنامه‌اش تاکید بر رعایت سه اصل سرعت، دقت و صحت در این حادثه دارند، این تفکر ناشی از چیست؟
جوادی حصار در پاسخ می‌گوید: این مسئله بی‌شک ناشی از عدم اعتماد و انتقادی که جامعه نسبت به رسانه ملی دارد است. بالاخره مسئولان کشور چه دولتی و چه حاکمیتی توقعات‌شان از رسانه ملی را در این دو بحث بروز می‌دهند یعنی این گونه نیست که نخواهند؛ در واقع خواسته‌ای است که گاهی وقت‌ها می‌توان از آن چشم پوشی کرد ولی گاهی وقت‌ها ضرورت دارد به لحظه از اوضاع مطلع باشند. وقت‌هایی مانند حادثه تلخ تروریستی که مردم توقع دارند، بدانند که چه خبر است! اما چون ساز و کار صدا و سیما برای این مسئله تعبیر نشده که در این شرایط در جای درست پاسخگو باشد، نمی‌تواند به وظیفه‌اش به درستی عمل کند و از در توجیه مسئله وارد می‌شود. این سوالات مطرح شده که رسانه در این موضوع چگونه عمل کرد. دلیل اقبال مردم به رسانه‌های دیگر چیست؟ باید گفت در همین موضوع مشخص، تلویزیون بی‌.بی.سی یک ساعت زودتر برنامه‌هایش را آغاز می‌کند آن هم فقط برای پوشش خبری حادثه تروریستی! ولی شبکه یک سیما تا ساعت 2 بعدازظهر اصلاً به این مسئله توجه نکرد و حتی اخبار ساعت 2 نیز به درستی این ماجرا را پوشش نداد. شبکه خبر هم که بدتر از آن. ابهام و به تاخیر انداختن اطلاع‌رسانی و عدم شفافیت در حادثه تلخ تروریستی در صدا و سیما کاملاً مشهود بود گویا مرکز تصمیم‌گیری مشخصی در صدا و سیما وجود ندارد که به درستی در چنین حادثه‌هایی بتواند تصمیم‌گیری کند که اخبار را به درستی منعکس کنند. ولی سازمان صدا و سیما ده جای دیگر هم باید برایش تصمیم‌گیری کنند که چگونه موضع‌گیری، عمل و یا موضوع را رسانه‌ای کند.
لابه‌لای همه گفته‌ها و شنیده‌ها ادعایی نیز مطرح است مبنی بر این که نحوه اطلاع‌رسانی به خواست دستگاه‌های نظارتی و امنیتی
بوده است. به نظر شما چنین مسئله‌ای قابل قبول است؟
جوادی حصار اعمال نظر دستگاه‌های امنیتی را تا حدودی تایید کرده، در پاسخ به این پرسش می‌گوید: البته تا حدودی این مسئله درست است.
به هر حال پیش می‌آید که از صدا و سیما بخواهند که با دستگاه‌های امنیتی در پاره‌ای از موارد همکاری کنند. ولی این همکاری‌ها نباید سیاست‌های عمومی یک رسانه را آن هم رسانه‌ای که ملی است تحت‌الشعاع قرار دهد.
بحرانی بزرگ به نام حمله تروریستی اگر درست مدیریت نشود قطعا فاجعه آمیز خواهد بود سوال بعدی ما این گونه مطرح می‌شود که آیا فکر نمی‌کنید این نحوه برخورد در مدیریت بحران هم تاثیر منفی داشته باشد؟
پاسخ قطعا مثبت خواهد بود!جوادی حصار تاثیر منفی نحوه ناصحیح در مدیریت بحران را می‌پذیرد و ادامه می‌دهد: بحث مدیریت بحران را عالی‌ترین مرجع تصمیم‌گیری در مسئله بحران که شورای عالی امنیت ملی است، باید مدیریت کند اما صدا و سیما چقدر در این ماجرا با شورای عالی امنیت ملی و رئیس آن (حسن روحانی) هماهنگ بوده است؟ اصلاً چقدر خود را متعهد و ملزم می‌داند که سیاست‌هایی که دولت در این موارد تدوین می‌کند را همراهی کند؟ به نظرم این سوالات مهمی است که صدا و سیما باید به آن پاسخ دهد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی تا حد بسیار زیادی خود را ملزم به هماهنگی با دولت نمی‌داند در حقیقت خود را مرکزی عالی‌تر از حوزه فرهنگی می‌داند که باید به دولت هم خط دهد. به نوعی صدا و سیما خود را آقا بالاسر برنامه‌های فرهنگی کشور تلقی می‌کند که چه چیزهایی مطرح شود یا نشود.
این صدا و سیماست که می‌خواهد به عنوان یک مرکز دانشگاهی که بنا به گفته امام خمینی (ره) «صدا و سیما دانشگاه است» همه به این دانشگاه بیایند و صدا و سیما برای ارکان نظام از جمله قوه مجریه سیاست‌گذاری کند. این شیوه سیاست‌گذاری در صدا و سیما یک شیوه مردم پسندی نیست و روز به روز هم دارد، مخاطب خودش را در برنامه‌های جدی و خبری از دست می‌دهد فقط تنها برنامه‌ای از صدا و سیما که بیشترین مخاطب را دارد، برنامه‌های طنز
و شوخی است.
به این مسئله می‌پردازیم که شاید در اذهان مدیران رسانه ملی هنوز این گمانه وجود دارد که رسانه ملی تنها مرجع اطلاع‌رسانی است! شما به این مسئله اعتقاد دارید که صداوسیما تنها مرجع اطلاع‌رسانی است؟ به این مسئله اذعان دارید که شاید آنها خود را حاکمان بلامنازع اطلاع‌رسانی می‌دانند پس ترجیح می‌دهند تا از تاکتیک سکوت خبری یا آن چه که دل‌شان می‌خواهد استفاده کنند در حالی که رسانه ملی نزد افکار عمومی به عنوان یکی از مراجع خبری در رده‌های پایینی قرار دارد؟
این کارشناس رسانه دو رویکرد را در پاسخ به این پرسش در نظر می‌گیرد، آن چه که هست و آن چه که باید باشد؛ فلذا می‌گوید: در این مطلب که آنها همچنان به صورت علمی و قانونی، صدا و سیما را تنها مرجع رسمی حاکمیتی برای اطلاع‌رسانی از جانب نظام می‌دانند، شک ندارم. آنها چون از نظر تئوری چنین اعتقادی دارند در واقعیت هم معتقدند که همه باید دنباله رو خط‌مشی صداوسیما باشند. اگر عده‌ای به صورت دیگری عمل می‌کنند، آنها هستند که تخلف می‌کنند ولی در این ماجرا واقعیت این است که اقبال مردمی به سمت شیوه‌های دیگر اطلاع‌رسانی بیش از آن است که متوجه شیوه اطلاع‌رسانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. به همین دلیل در حال حاضر حتی فضای مجازی صدا و سیما را تحت تاثیر خود قرار داده است. همین فضاهای مجازی که می‌توان گفت هیچ سندیتی از منظر صدا و سیما نمی‌توانند داشته باشند ولی آنقدر مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهند که پاره‌ای از استنادات رسانه‌ای در صدا و سیما مبتنی بر خبرهای اولیه‌ای است که در همین فضاهای
مجازی می‌چرخد.
به عنوان آخرین سوال می‌پرسیم آیا نحوه اطلاع‌رسانی رسانه ملی، کمکی به آرامش جامعه کرد؟
پاسخ ساده، گویا و قابل تامل است؛ اطمینانی به این مسئله ندارم ولی امیدوارم این کار را کرده باشد.