اسب تروای تل‌آویو

سرمایه‌داران صهیونیست، چه در اسرائیل و چه در غرب، معمولاً به دنبال جغرافیای امن برای سرمایه‌اندوزی هستند و یکی از دلایل آن‌ها برای اینکه ثقل مالی خود را در رژیم صهیونیستی قرار نمی‌دهند، این است که این رژیم از پارامتر‌های ثبات پایدار برخوردار نیست و آینده‌ای هم، با اطمینان به این سرمایه‌داران نشان نمی‌دهند؛ لذا این سرمایه داران از دهه ۷۰ میلادی امارات را برای یک نگاه بلند‌مدت برای خود برگزیده و به تدریج کارکرد‌های خود را برای تبدیل امارات به یک قطب اقتصادی، فراتر برده و به شکل پنهانی، روابط عمیق اطلاعاتی و سپس تجاری و تکنولوژیک و نهایتاً سیاسی با رژیم صهیونیستی را به موازات فعالیت‌های مالی گسترش دادند.
یکی از دلایل امارات و نقش آن در جنگ یمن نیز نگرانی از برجسته شدن بندر عدن و حدیده در مسیر آبراه فوق‌استراتژیک تجارت جهانی در حاشیه این کشور مظلوم است و حرکت هدفمند اماراتی‌ها برای وارد کردن رژیم صهیونیستی به پرونده یمن، در ابعاد نظامی، اطلاعاتی و حتی دلالی بین این رژیم و مجلس انتقالی جنوب یمن است تا رژیم صهیونیستی بر تمامی شئون ژئوپلتیک تجارت و امنیت در یمن و آینده آبراه باب‌المندب و دریای سرخ مسلط باشد. عادی‌سازی و علنی شدن روابط پنهان امارات با رژیم صهیونیستی، در واقع از سرگیری روابط دو کشور نیست، بلکه ابزار‌های ریشه‌دار شده صهیونیسم بین‌الملل در امارات، امروز از این کشور در ابعاد بسیار بزرگ‌تری، قصد بهره‌برداری دارد. اگر به قرارداد‌های بخش‌های تجاری، اطلاعاتی، تکنولوژی، امنیتی و انرژی و مواصلاتی و نرم‌افزاری و رسانه‌ای امارات و رژیم صهیونیستی توجه شود، که در ماه‌های گذشته منعقد شده، به‌خوبی پیداست که بخش‌های گوناگون رژیم صهیونیستی، امارات را به‌عنوان یک دریچه و پنجره و ویترین برای خود درنظر گرفته‌اند تا نه‌تن‌ها به سودآوری هنگفت دست یابند، بلکه عرصه‌های سلطه اطلاعاتی، اجتماعی و عملیاتی-امنیتی رژیم صهیونیستی را در کشور‌های هدف فراهم نمایند. یکی از این کشور‌های هدف، که فصل مشترک با امریکا، انگلیس و کشور‌های غربی و متحدان عرب منطقه است، عراق می‌باشد که برخلاف سعودی و روش‌های مداخله‌گری تروریستی و وحشی، با روش‌های نرم و طی قرارداد‌های مربوط به ابعاد سیاسی کشور و انتخابات در عراق، بخش‌های مخابرات، فضای مجازی، انرژی، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و حتی مالی و بانکی و... که عقبه شرکت‌های اماراتی به رژیم صهیونیستی وصل شده است، بتوانند برای اسرائیل و امریکا نفوذ و سلطه پنهانی و عمیق را فراهم کنند و اجازه هرگونه تحرک استقلال‌طلبانه از سیاست‌های استعماری و صهیونیستی را به عراقی‌ها ندهند. این نماد رفتاری اماراتی‌ها در سودان و کشور‌های عربی و مسلمان، در آفریقا و آسیا با جدیت دنبال می‌شود که به تعبیر دیگر، رؤیای اسرائیل‌کبری که از طریق نظامی و کشورگشایی با بن‌بست مقاومت منطقه مواجه شده و حتی موجودیت این رژیم را با تهدید جدی روبه‌رو کرده است، از طریق طرح به اصطلاح پیمان ابراهیمی و معامله قرن ترامپ و محتوای سفر پاپ به عراق تحقق یابد. امارات را نمی‌توان یک کشور مستقل با رویکرد‌های خاص تلقی کرد، بلکه امارات امروز به عنوان مستعمره رژیم صهیونیستی و با پوشش نامرئی سلطه و نفوذ صهیونیست ها، با به زنجیر کشیدن و فتنه و جنگ و ویرانی و ناتوانی در همه ابعاد، تبدیل شده است. روابط مدیریت‌شده عراق با اردن و مصر یکی از این زنجیره‌های پیونددهنده عراق به رژیم صهیونیستی است که به‌جز غارت ثروت نفتی عراق، ارکان حیاتی عراق را به صهیونیست‌ها و از طریق اردن و مصر وصل می‌کند.