اهداف سفر نخست‌وزیر هند به اسراییل

نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند دیروز به اسراییل رفت؛ این اولین دیدار یک نخست‌وزیر هند از این کشور به حساب می‌آید.
البته در گذشته برخی از مقامات هندی به اسراییل سفر کرده بودند از جمله پرناب موکرجی، رییس‌جمهور هند که اواخر سال ۲۰۱۵ میلادی به منطقه رفت اما با توجه به سیاست هند در قبال فلسطینی‌ها و حمایت هند از «تلاش‌های فلسطینیان» و در نظر گرفتن جمعیت حدود 200 میلیونی مسلمانان هند، مقامات این کشور همواره تلاش کرده‌اند در این دیدارها هم از اسراییل و هم از سرزمین‌های فلسطینی دیدار کنند.
هند، فلسطین را در سال ۱۹۸۸ به رسمیت شناخت. هند و اسراییل اواخر سال ۱۹۹۲ روابط رسمی دیپلماتیک خود را آغاز کردند ولی همکاری‌های دو کشور از زمان روی کار آمدن دولت به رهبری حزب بهاراتیا جاناتا (بی‌جی‌پی) در سال ۲۰۱۴، بسیار نزدیک‌تر شده است. از آنجا که نخست‌وزیر در ساختار سیاسی هند عالی‌رتبه‌ترین مقام اجرایی کشور است، سفر مودی به منطقه بر وزن این دیدار می‌افزاید.
مقامات هندی تلاش کرده‌اند هر گونه تغییر در سیاست خارجی خود در قبال فلسطینیان را در چارچوب تلاش هند برای ایجاد رابطه بهتر با دولت‌های مختلف تعبیر کنند. در همین رابطه رسانه‌های هندی به نقل از مقامات ارشد وزارت خارجه هند، نقل کرده‌اند که روابط دهلی با هر کشوری مستقل است و جدای از رابطه آن با دیگر کشورهاست.


نکته مهم این سفر و آنچه در موضع دهلی‌نو نیز تلویحا گفته شده چه‌بسا این باشد که این دیدار فقط در چارچوب رابطه هند با اسراییل و نه فلسطینیان است و مودی در طول دیدار خود از منطقه قرار نیست با مقامات ارشد فلسطینی در رام‌الله دیدار کند؛ نکته‌ای که می‌توان آن را تغییری در سیاست رسمی و دیدار از هر دو منطقه از سوی مقامات هندی نامید. اگرچه نباید فراموش کرد که مودی کمی بیش از یک ماه پیش میزبان محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین بود.
با این احتساب به نظر می‌رسد دولت مودی در تلاش است روابط تجاری، تکنولوژیک و مهم‌تر از همه نظامی خود را با اسراییل گسترش دهد اگرچه از نظر سیاسی هنوز به حمایت خود از فلسطینیان ادامه می‌دهد. هند دومین کشور پرجمعیت جهان بعد از همسایه شرقی خود چین است اما انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۰ جمعیت این کشور از چین بیشتر و به پرجمعیت‌ترین کشور دنیا تبدیل شود.از سوی دیگر تحولات منطقه‌ای، هند را در محور تحولات سیاسی، اقتصادی و نظامی قرار داده است و این مسایل می‌تواند یکی از محورهای اصلی تلاش هند برای رابطه گسترده‌تر با اسراییل و بهره‌وری از پیشرفت‌های صنایع کشاورزی و نظامی آن باشد به ویژه در چارچوب رقابت‌های هند با چین و تلاش مقامات دهلی‌نو برای حضوری مستمر و فعال در اقیانوس هند.
البته در حاشیه این گسترش روابط، رابطه دهلی‌نو با تل‌آویو می‌تواند بر رابطه ایران با هند نیز تاثیراتی بگذارد. در همان ابتدای گشایش سفارت اسراییل در دهلی‌نو در سال ۱۹۹۲، ایران به آن واکنش نشان داد. در سال ۲۰۱۲ نیز حمله به یکی از کارکنان سفارت اسراییل در دهلی‌نو و حمله به یک هدف اسراییلی در گرجستان به ایران نسبت داده شد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل در آن زمان ایران را به دست داشتن در بمبگذاری علیه دیپلمات‌های اسراییلی در هند و گرجستان متهم کرد. اگرچه سفیر وقت ایران در هند، هرگونه دخالت کشورش در انفجار یک خودروی دیپلمات اسراییلی را در دهلی تکذیب کرد.
BBC در ادامه تحلیل خود اضافه می‌کند هند رابطه تجاری قابل توجهی با ایران دارد از جمله سرمایه‌گذاری در بندر چابهار و گسترش کریدور موسوم به «شمال-جنوب» و میدان نفتی «فرزادB » از نظر سیاسی نیز در بسیاری از موارد از تهران حمایت کرده است اما گسترش روزافزون روابط هند با آمریکا از یک‌سو و رابطه نزدیک‌تر هند با اسراییل به ویژه در زمینه‌های نظامی و اطلاعاتی می‌تواند بر رابطه ایران و هند نیز تاثیرگذار باشد.
ایران با آمریکا و اسراییل خصومت دارد. هر دو این کشورها، ایران را متهم به دست داشتن در برخی منازعات منطقه‌ای می‌کنند و مقامات دو کشور ایران را یک کشور حامی تروریسم می‌خوانند. اگرچه با توجه به نفوذ ایران در منطقه، رابطه تهران با مسلمانان هند به ویژه شیعیان آن کشور، رابطه تهران با پاکستان و از سوی دیگر همخوانی سیاست‌های هند و ایران در قبال افغانستان، دست‌کم در کوتاه‌مدت یا میان‌مدت به نظر نمی‌رسد تاثیر رابطه دهلی‌نو با تل‌آویو نتیجه‌ای ضرورتا منفی بر رابطه هند و ایران داشته باشد.